بریدههایی از کتاب فلسفه تنهایی
۳٫۲
(۱۴۵)
افرادِ مجرد و تکزیستان هم به قدرِ آن دیگران اجتماعی و معاشرتی هستند، اما صرفآ نوعِ دیگری از اجتماعی بودن و معاشرت را میپسندند
مروارید ابراهیمیان
شخصی که تنها زندگی کردن را انتخاب میکند لزومآ غیراجتماعیتر از بقیه اشخاص نیست. این واقعیت که شخصی تنها زندگی میکند آشکارا بدین معنی نیست که شخصمِ مزبور تنهاتر از کسانی است که با دیگران زندگی میکند. مثلا میبینیم که افرادی که تنها زندگی میکنند تماس بیشتری با دوستان و خویشاوندانشان نسبت به کسانی دارند که با دیگران زندگی میکنند. افرادی که ازدواج کردهاند اوقاتِ کمتری را نسبت به دورهای که مجرد بودهاند با دوستان و خویشاوندان میگذرانند.
مروارید ابراهیمیان
عشق بهایی دارد که همواره باید بپردازیم، و تنهایی بخشی از این بهاست. همه ما که دل در گرو مهر کس یا کسانی داریم، وقتی دیگر آن کس یا کسان نیستند، چه جسمآ تنهامان گذاشته باشند چه از نظر روحی و عاطفی، احساس تنهایی میکنیم
sima
اگر ارزیابیها و ارزشگذاریهایمان را تغییر دهیم میتوانیم احساساتمان نسبت به افراد و امور را هم تغییر دهیم
Ahmad
«خطا آنجاست که کسی از چیزی بترسد که نباید از آن ترسید یا نابهجا از چیزی بترسد یا نابههنگام و مانندِ آن.
Ahmad
«دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی»
armin
احساسمِ تنهایی چیزی نیست که اصولا در غیابِ افرادِ دیگر رخ دهد بلکه در حضور دیگرانی رخ میدهد که آدم احساس میکند با آنها بسیار فاصله دارد. نیازِ ما به دوستی و عشق بیانگرِ نیازمان به غلبه بر این دوری و فاصله است، بیانگر نیازمان به پیوند با دیگرانی که میتوان گفت افکار و احساساتِ ما را درک میکنند، آن هم نه فقط به این دلیل که ما آن افکار و احساسات را بیان کردهایم، بلکه بیشتر به این دلیل که واقعآ ما را میشناسند.
fateme Ahmadi
دردِ تنهایی دردِ کمارج وقربی است. شِکوه از تنهایی شِکوه از دردی است که ناشی از ارضا نشدنِ یکی از نیازهای اساسی انسانی است. اما این نیاز تا حدودی هم محصولِ توقعاتِ خودِ شخص است. بنابراین شاید نباید شتابآلوده نتیجه بگیریم که تنهایی ناشی از حمایتِ ناکافی اجتماعی دیگران است.
fateme Ahmadi
بنا بر پدیدارشناسی احساسی تنهایی، ظاهرآ تنهایی از بیرون به ما تحمیل میشود. با این حساب پس باید تقصیر را به گردنِ محیط انداخت. و اگر تقصیر به گردنِ محیط باشد میتوان نتیجه گرفت که علاج و تصحیحِ این وضع هم باید به عهده محیط باشد. اما ما هم همگی باید مسئولیت احساساتمان را خودمان به عهده بگیریم. احساساتِ ما احساساتِ خودِ ما هستند. این احساسات به ما تعلّق دارند.
fateme Ahmadi
آدمی ممکن است با خویشتن خویش بیگانه شود بیآنکه متوجه آن باشد، ولی تنهایی چنین نیست، چون تنهایی نوعی احساس رنج و درد است که بر اثر اختلال در روابط فرد با دیگران پدید میآید. حسرت و اشتیاق جزئی جداییناپذیر از تنهایی است. حسرت و اشتیاق نوعی آرزومندی برای غلبه بر فاصله جسمی و روحی میان فرد و دیگرانی است که فرد به آنها سخت علاقه دارد. حسرت و اشتیاق درواقع تمنای حضور کسی است که اکنون غایب است، مثلا یک دوست یا یک خویشاوند، یا بچهای که گذاشته و رفته، یا پدر و مادر یا همسری که از دست رفته. حسرت و اشتیاق درضمن به معنای آرزوی نزدیکی بیشتر با کسی است که حاضر است، مثلا در ازدواج، آرزوی نزدیکتر شدن به کسی که به مرور زمان احساس نزدیکی با او از دست رفته است. حسرت و اشتیاق میتواند حسرت و اشتیاق نسبت به کسی خاص هم نباشد، مثل آرزوی پیدا کردن کسی که حرف دل آدم را بفهمد بیآنکه شخص خاصی مدنظر باشد.
ERFAN TK
افرادی که گرفتارِ احساس تنهایی مزمن هستند از روابطِ شخصیشان توقعاتی بسی فراتر از افرادِ غیرِتنها دارند. (۲۶) اینگونه افراد را میتوان کمالطلبان اجتماعی خواند که توقعاتی بسیار فراتر از تعاملاتِ عادی اجتماعی را در ذهن میپرورانندچه برای خودشان چه برای دیگران.
yazdaan
تنهایی، یعنی درواقع احساس تنهایی، حاکی از این است که ما روابطِ اجتماعی ارضاکنندهای نداریم و این حس دردناک وقتی دردناکتر میشود که برای دیگران هم بیان شود. تنهایی احساسی است که ما پنهانش میکنیم. ما میتوانیم این احساس را حتی از خودمان هم پنهان کنیم.
yazdaan
بدبختترین آدمهای مطرود سفت و سخت به یک خاطره یا توهم میچسبند. گهگدار همزمانی مرگبار چند واقعه لحظهای پرده را کنار میزند. اما فقط برای یک لحظه. هیچ انسانی نمیتواند بیآنکه دیوانه شود نگاهی ثابت به تنهایی اخلاقیاش داشته باشد.
yazdaan
تنهایی، در این حالتِ شدید و افراطی، میتواند عواقب وحشتناکی برای سلامتی جسمی و روحی فرد داشته باشد.
yazdaan
حذف اجتماعی، توانایی ما را برای تنظیم رفتارهایمان فلج میکند. آشکارا توانایی تنظیم رفتار خویش یکی از اجزای محوری توانایی ما برای برقرار کردن ارتباط با دیگران است و بهنظر میرسد هرگونه تضعیف روابط ما با دیگران ـحتی تصوّر تضعیف این روابط ــ توانایی یا اراده ما را برای تنظیم رفتار خودمان فلج میکند و از کار میاندازد.
yazdaan
در رسانههای جمعی غالبآ تنهایی را به صورت یک بیماری عمومی یا مشکل سلامت عمومی مطرح میکنند. اما تنهایی بیماری نیست، بلکه یک پدیده عام بشری است.
yazdaan
نوع تنهایی بستگی زیادی به سنوسال دارد؛ در میان جوانان تنهایی اجتماعی غالبتر است و در میان سالمندان تنهایی عاطفی. (۳۶) بههرحال باز باید تأکید کنیم که غالبآ تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی توأمان بروز پیدا میکنند.
yazdaan
تنهایی فضایی خلق میکند که در آن میتوانیم به رابطهمان با دیگران بیندیشیم و دریابیم که چقدر عملا به آنها نیاز داریم
yazdaan
از سوی دیگر، تنهایی را میتوان حالت خطرناکی دانست که در آن احساسات بهآسانی بر عقل آدمی چیره میشود.
yazdaan
آن کسانی که اصلا میتوانند پی ببرند که زندگی بشری چیست باید و لابد در مرحلهای از زندگی، تنهایی غریب خویش را درمییابند؛ و بعد وقتی همان تنهایی را در دیگران کشف میکنند پیوندی نو جوانه میزند و شفقتی چنان گرم سربرمیآورد که جبران مافات میشود. (۴)
yazdaan
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۶,۰۰۰
۶۰,۲۰۰۳۰%
تومان