بریدههایی از کتاب فلسفه تنهایی
۳٫۲
(۱۴۵)
هیچیک از ما هرگز نمیتواند فارغ از تأثیراتِ بیرونی و صرفآ با انگیزههای درونی خویش حرکت کند. ما هرگز نمیتوانیم مستقلِ از محیط و دوروبَرمان، مستقلِ از همه آنهایی که پیش از ما به ما شکل دادهاند خودمان را تعریف کنیم.
Motazer_Vareth
ما سخت نیازمند درک معنای زندگی و آشنایی با «هنر زندگی» هستیم. اما مجموعه کتابهای فلسفی که در ایران منتشر میشوند کمتر به این سؤال میپردازند و درنتیجه ما به لبه پرتگاهی دوسویه کشانده میشویم که یکسویش یا وانهادن فلسفه و یا صرفاً تبدیل این کتابها به کتابهای بالای تاقچهای برای قمپز درکردن است، و سوی دیگرش، روی آوردن به کتابهای بهاصطلاح «زرد» بهقلم افرادی است که پاسخهایی دمدستی به این سؤالها میدهند و راهحلهای یکسان آسان برای همه مشکلات همگان پیش پا مینهند که همه با آنها آشنا هستیم: ۴۰ راه برای خوشبختی، ۲۰ راه برای غلبه بر اضطراب، ۵۰ توصیه برای زندگی زناشویی، و... انگار انسانها ماشین هستند و میتوان برای مشکلات افراد، که نام مشترک اما کیفیت متفاوت دارند، راهحل یکسانی عرضه کرد که کارگر هم بیفتد. این کتابها اکثراً بهنظر من خطرناک هم هستند، زیرا افراد را از اندیشیدن به مسائل و مشکلاتشان معاف میکنند و نسخهای میپیچند که همه به یکسان از آن استفاده کنند.
Ahmad
اگر این قول مقبول تقریباً همگان را بپذیریم که خاستگاه فلسفه یونان باستان و نخستین فیلسوف بهمعنای متعارف امروزیاش سقراط بوده است بحث شاید به مسیر دیگر و بهتری هدایت شود. میدانیم که سقراط در کوچه و خیابان و میدان میگشته است و سؤالهایی فلسفی را با رهگذران در میان میگذاشته است و البته شیوه خاص خودش را هم در این کار داشته است که بهاصطلاح معمولی «محاوره» نامیده میشود. اما سؤالهای «فلسفی» سقراط از چه جنسی بودند؟ سقراط عمدتاً سؤالهایی را مطرح میکرد که با زندگی و شخصیت و خصائل افراد ارتباط داشت. و یونانیان طرف محاوره، که لزوماً فیلسوف هم نبودند، از بحث درباره این سؤالها پرهیز نمیکردند. امروز هم اگر نظیر همان سؤالها از هرکس پرسیده شود هرگز نمیگوید این بحثها فلسفی است پس من که فیلسوف نیستم درگیر آنها نمیشوم. اما هرچه از دوران سقراط فاصله گرفتیم و علیالخصوص پس از ارسطو و کتاب مابعدالطبیعهاش، فیلسوفان به دو دسته کلّی تقسیم شدند: فیلسوفان هنر زندگی و فیلسوفان نظری سیستماتیک. آن دسته اول همان راه سقراط را در پیش گرفتند، یعنی طرح سؤالهایی که به هرکس و کلاً به زندگی ربط پیدا میکند و پاسخ به این سؤالها «راه زندگی» هرکس را معین میکند.
Ahmad
میان حس و احساس هم در زبان تفاوتهایی وجود دارد و حس بیشتر به حالتهای جسمی و احساس بیشتر به حالتهای روحی و روانی برمیگردد.
Ahmadreza Mahdavi
خلوت جا و جایگاه آزادی است، و ایجادِ حریمی خصوصی کلیدِ حفظِ این آزادی است.
Ahmad
دیگران فقط تا آن اندازه میتوانند متوجه تنهایی ما شوند که ما خودمان آن را به نمایش میگذاریم. هیچ کسمِ دیگری نمیتواند بهزور خودش را داخلِ تنهایی ما کند و آن را محو سازد. اما ما همیشه میتوانیم کسی را به داخلِ تنهاییمان راه دهیم. و درست در همین نقطه است که دیگر تنهایی وجود نخواهد داشت و جایش را جمع میگیرد. پس باید یاد بگیریم که با این واقعیت زندگی کنیم که هر زندگی انسانی تا حدودی حاوی تنهایی و احساسمِ تنهایی است. برای همین است که حیاتی است بیاموزیم تابِ تحملِ تنهایی را داشته باشیم و امیدوار باشیم که بتوانیم این احساسمِ تنهایی را بدَل به خلوتگزینی کنیم.
fateme Ahmadi
در یکی از نظریههای شناختی اجتماعی تنهایی این نظر طرح شده است که تنهایی معلول حساسیت بیشتر نسبت به تهدیدهای اجتماعی است. (۱۱) یعنی، افرادی که احساس تنهایی میکنند از اینکه روابط کافی با دیگران نداشته باشند هراسانند و درنتیجه دائمآ دنبال نشانههایی از شکست در روابطشان میگردند و همین خودش به روابطشان با دیگران آسیب میرساند و تنهاییشان را بیشتر میکند.
sima
تنهایی مثلِ ایستادن در صفی طویل است، در انتظارِ رسیدن به سرِ صف، جایی که به ما گفتهاند چیزی خوب در انتظارِ ماست
مروارید ابراهیمیان
احساسمِ تنهایی شما بدین معنا نیست که شما حق دارید از دیگران توقع داشته باشید که برای رفعِ این احساستان دست به اقدامی بزنند. اصلا زندگی بدونِ تنهایی جزوِ حقوقِ انسانها نیست، درست همانطور که احساسمِ شادی و خوشبختی جزوِ حقوق انسانها نیست.
مروارید ابراهیمیان
خلوت بسی شیرین است
تا زمانی که
راهِ من بهسوی دیگران باز باشد
هرچه باشد، آدمی برای خودش نمیدرخشد.
مروارید ابراهیمیان
فرقِ میانِ خلوت و احساسمِ تنهایی در رابطهای است که فرد با خودش در آن وضعیت دارد، یعنی بستگی به این دارد که بتوانیم یا نتوانیم خودبسا باشیم. البته هیچکس بهطورِ کامل خودبسا نیست، چراکه خودبسایی را اصلا نمیتوان یک وضعیتِ آرمانی بهشمار آورد، اما مقدارِ معینی از خودبسایی، یعنی توانایی تحملِ حضورِ خویشتن بیتکیه به حمایتِ دیگران، برای درنیفتادن به چاهِ بیچارگی ضروری است.
مروارید ابراهیمیان
بزرگترین مسئله دورانِ ما احساسمِ تنهایی مفرط نیست بلکه فقدانِ خلوت و انزواست. آنچه خلوتِ ما را تهدید میکند این است که ما بهمحضمِ احساسمِ تنهایی، خواه از سرِ ملال، خواه از سرِ بیقراری، خواه از سرِ تنبلی، فیالفور به دیگران متوسل میشویم و دلمان میخواهد آن دیگران را یا رودررو یا از طریق تلفن یا از طریقِ ارتباطِ کامپیوتری باز بیابیم ـبهجای آنکه در همان وضعِ خلوت و تنهاییمان بمانیم.
مروارید ابراهیمیان
برای انسان خوب نیست که همیشه و در همه اوقات به زور در برابرِ انظارِ همنوعانش قرار گیرد. جهانی که خلوت از آن حذف شده باشد، جهانی دوستداشتنی نیست
مروارید ابراهیمیان
ما نباید زودتر از موقع خودمان را به دستِ تنهایی بسپاریم ـما فقط پس از آنکه توانستیم به شخصیتمان شکل بدهیم میتوانیم به خلوتِ خودمان پناه ببریم.
مروارید ابراهیمیان
البته، هم تنهایی خوب داریم هم تنهایی بد، و شخص باید «تنهایی خوب، آزادانه، فارغبالانه و شادمانه» را برگزیند. (۳۹) بااینهمه توانایی تحملِ خلوت و تنهایی را باید آموخت. (۴۰) و البته هر کسی توانایی دستیافتن به تنهایی خوب را ندارد
مروارید ابراهیمیان
آدمی در تنهایی هم میتواند راه گم کند همچنانکه در مصاحبت و معاشرتِ دیگری.
مروارید ابراهیمیان
اینقدر دلمشغول این نباش که جهانیان با تو چه میگویند، مهمتر این است که خودت با خودت چه میگویی
مروارید ابراهیمیان
اجتماع قاعده است و خلوت و تنهایی استثنا.
مروارید ابراهیمیان
در یکی از نخستین پژوهشها درباره اینترنت پیشبینی شده بود که هرچه استفاده از اینترنت بیشتر شود تأثیرات مخرب جدیتری خواهد داشت و موجب احساس تنهایی بیشتری خواهد شد. (۴۸) وقتی همین محققان چندین سال بعد دست به پژوهش مکمل دیگری زدند، متوجه شدند که بسیاری از این تأثیرات مخربی که آنها مفروض گرفته بودند عملا به تحقق نپیوسته است.
مروارید ابراهیمیان
در جوامع جمعگرا احساس تنهایی عمومآ بسیار بالاتر از جوامع فردگرا است
مروارید ابراهیمیان
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۶,۰۰۰
۶۰,۲۰۰۳۰%
تومان