بریدههایی از کتاب سرزمین موعود
۳٫۰
(۳۶)
وقتی فیلم آن روز را تماشا میکنم، دچار نوعی حس نوستالژی میشوم و در کارمندان و حامیان پیشینم همین حس را میبینم. ما در مسیری جادویی قدم گذاشته بودیم و بهمدت دو سال کاری کرده بودیم که توانستیم به شیوهای بیهمتا موفق شویم و به یکی از وادیهای اساسی و حقیقی آمریکا وارد شویم. باوجود استقبال پرشور و هیجان و توجه رسانهها به آن روز که خبر از موفقیت من در کارزار را میدادند، باید مدام در طول رقابت به خودم یادآوری میکردم که در آن زمان هیچچیز آسان و از پیش تعیینشده نیست. بارهاوبارها چنین مینمود که تبلیغات انتخاباتیمان کاملاً از مسیر اصلیاش خارج شده است. آن اوایل هم نهتنها به نظر خودم، بلکه به نظر خیلیها، نامزد خوبی نبودم.
از بسیاری جهات، بسیاری از مشکلات من نتیجهٔ مستقیم هیجان و انتظارات خودمان بود. بهگفتهٔ آکس، بیشتر فعالیتهای تبلیغاتی ریاستجمهوری در مقیاس کوچکتری آغاز میشوند. او آن را «تئاتر خارج از برادوی» مینامید، با جمعیت کمتر، سالنهای کوچکتر، پوشش خبری شبکههای محلی و روزنامههای کماهمیت تا نامزد و گروهش بتوانند سیاستهایشان را آزمونوخطا کنند،
esrafil aslani
چیزی که از نظر بیگانگان پنهان بود نارضایتیهای در حال غلیان نسبت به ولخرجیهای مفرط شاه، سرکوبگریهای بیرحمانه (بدنامی پلیس مخفی او به دلیل شکنجه و قتل مخالفان) و ترویج آداب اجتماعی غربی بود که از نظر روحانیون محافظهکار و پیروان بسیار زیاد آنها، اصول اعتقادی اسلام را نقض میکردند. تحلیلگران سیآیای نیز به نفوذ در حال رشد روحانی شیعی پیرو ظهور و در تبعید، آیتالله خمینی، توجه زیادی نداشتند. او در نوشتهها و سخنرانیهایش شاه را به دستنشاندگی غرب متهم میکرد و از مؤمنان میخواست تا وضع موجود را با حکومت اسلامی تحت نظارت قوانین شریعت جایگزین کنند. ازاینرو وقتی تظاهرات پیاپی در داخل ایران، با شروع سال ۱۹۷۸، به انقلابی تمامعیار تبدیل شد، مقامات رسمی ایالات متحده کاملاً شگفتزده شدند. کارگران ناراضی، جوانان بیکار و نیروهای طرفدار دموکراسی که به دنبال بازگشت به قانون اساسی بودند، در خیابانها موجموج به صف پیروان آیتالله خمینی پیوستند.
حسین احمدی
حالا میدیدم که چگونه میشد؛ چطور زرقوبرق و آداب کاری، رقابت بیپایان برای انتخابات بعدی و باور غالب جریانهای خبری، همه، میتوانند دست به دست هم داده و اصالت فکری انسان را خدشهدار کنند و استقلالش را از او بگیرند، تا حدی که تمام باورهایش از بین بروند.
alraz
نمیخواستم تا زمانی که از تصمیمم مطمئن نشدهام او را هم در سنگینی بار این راز سهیم کنم
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
خیالش راحت است که ریاستجمهوری باعث نشده مغرور شوم، شوخطبعی خود را از دست دهم یا به احمقی تلخ و خشن تبدیل شوم؛
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
نظرات خود را با زبانی سلیس و اعتمادبهنفس کسانی که هرگز در زندگی خود بیش از اندازه تحتفشار قرار نگرفتهاند، بیان میکرد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
بااینکه در خانوادهٔ ثروتمندی به دنیا آمده و بزرگ شده بود، بهراحتی اقرار میکرد که جاهطلبیاش ریشه در این دارد که در طول زندگیاش احساس بیگانگی میکرده.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
چهرهٔ بیاحساس و تأثرناپذیرش توانایی تحلیلگری و جدی بودنش را نشان میداد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
رها شدن به حال خود میتواند بهمعنای انزجار و شرم باشد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اگر خانهٔ همسایهٔ بغلی شما در حال سوختن باشد، شما مایل نیستید مأمور آتشنشانی پیش از موافقت با فرستادن یک ماشین آتشنشانی، بهدنبال این باشد که آیا آتش بهدلیل صاعقه بوده یا فقط به این خاطر رخ داده که یک نفر در تختخوابش سیگار میکشیده؛ شما فقط میخواهید آتش قبل از رسیدن به خانهٔ شما خاموش شود.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۹۲ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۹۲ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰۵۰%
تومان