بریدههایی از کتاب سرزمین موعود
۳٫۰
(۳۶)
اگر مجبور شدید با او دست بدهید، حواستان باشد که از این بابت خوشحال به نظر نرسید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«قرار نیست من هم مثل یکی از آن خانمهای سنبالا بشوم که دست از سر بچههایشان برنمیدارند، چون کار بهتری برای انجام دادن ندارند.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
میشل در اوایل ازدواجمان در مقطعی که دیده بود دارم تا سرحد مرگ کار میکنم، به من گفته بود: «انگار میخواهی خلأیی را پر کنی. برای همین است که نمیتوانی کمی آرام بگیری.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
مردم دنبال این نیستند که خیلی پولدار شوند. دنبال این نیستند که کسی کارهایی را که خودشان میتوانند برایشان انجام دهد؛ اما انتظار دارند اگر میخواهند کار کنند، بتوانند کاری پیدا کنند که کفاف خرج خانوادهشان را بدهد. انتظار دارند فقط بهخاطر یک بیماری ورشکسته نشوند. انتظار دارند بچههایشان بتوانند تحصیل کنند؛ تحصیلی که آنها را برای شرایط اقتصادی جدید آماده کند و اگر تلاش درسیشان کافی بوده، بتوانند از پس هزینههای کالج بربیایند. میخواهند از دست مجرمها یا تروریستها امنیت داشته باشند و اینکه بعد از یک عمر کار، باید بتوانند با احترام و منزلت کافی، بازنشستگیشان را سپری کنند. فقط همین.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اینکه بچههایم مرا بشناسند و در سالهای بزرگ شدنشان از عشق من نسبت به خودشان باخبر باشند و احساس کنند که همیشه اولویت من بودهاند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
آنچه من میخواستم بگویم این بود که اماماس امکانات لازم برای انجام وظایف خود را در اختیار نداشت. دلیل عمدهٔ آن این بود که طی سی سال گذشته، بخش زیادی از رأیدهندگان آمریکا از این ایدهٔ جمهوریخواهان که «دولت» مشکل اصلی است و «تجارت» همیشه بهتر میداند چه باید کرد، استقبال کرده و رهبرانی را انتخاب کرده بودند که مأموریت خود را در توخالی کردن مقررات زیستمحیطی، کم کردن بودجهٔ نهادهای دولتی، بدنام کردن کارمندان دولت و اجازه دادن به آلایندههای صنعتی برای انجام هر کاری که دلشان میخواهد، میجستند.
حسین احمدی
یک بار پل مککارتنی بهافتخار همسرم خواند. حضار کف میزدند و میشل کمی معذب شده بود و من با خود میاندیشیدم اگر در سال ۱۹۶۵ که این آهنگ خوانده شد، کسی درِ خانهٔ جنوبی والدین میشل را میزد و میگفت روزی یکی از بیتلهایی که این آهنگ ساختهاند، آن را روی سکوی کاخسفید به افتخار دخترشان خواهد خواند، چه فکر میکردند؟!
حسین احمدی
بعد از صحبت کردن با او دربارهٔ اقتصاد مصر و ارائهٔ پیشنهاداتی برای پیشبرد روند صلح عرب ــ اسرائیلی، مسئلهٔ حقوق بشر را پیش کشیدم و راهکارهایی پیشنهاد دادم تا برای آزادی زندانیان سیاسی و برداشتن محدودیتهای مطبوعات به کار بگیرد.
او که انگلیسی را با لهجه ــ ولی قابل فهم ــ صحبت میکرد، مؤدبانه نگرانیهای مرا رد کرد و تأکید کرد که سرویسهای امنیتیاش فقط اسلامگرایان افراطی را هدف قرار میدهند و عموم مردم مصر شدیداً از روش سختگیرانهٔ او حمایت میکنند. احساسی به من دست داد که بعدها دیگر در ارتباط با اتوکراتهای پابهسنگذاشته برای من غریبه نبود: آنها که در کاخهایشان محبوس بودند، تمام ارتباطشان به دست کارمندانی چاپلوس با چهرههایی بیحالت کنترل میشد و دیگر نمیتوانستند بین تمایلات شخصی و تمایلات ملتهایشان تفاوتی قائل شوند. بزرگترین هدف کارهایشان به حفاظت از شبکهٔ درهمپیچیدهای از رانت و تمایلات تجاریای که آنها را در قدرت نگه میداشت خلاصه میشد.
حسین احمدی
در گزارشهای بعدی ما در مورد بررسی افغانستان، گیتس و دیگران بایدن را بهعنوان یکی از سردستههای کسانی که روابط بین کاخسفید و پنتاگون را مسموم کرد، قلمداد کردند. واقعیت این بود که من فکر میکردم جو با سؤالهای سخت دربارهٔ برنامههای ارتش به من خدمتی میکند. داشتن حداقل یک مخالف در اتاق همهٔ ما را وادار میکند که بیشتر دربارهٔ این مسائل فکر کنیم، و من متوجه شدم که وقتی آن یک مخالف من نبودم، همه در اظهارنظر خود کمی آزادتر بودند.
حسین احمدی
(اکنون این را نیز باید بگویم ــ صرفاً چون افراد اکثراً از شنیدنش تعجب میکنند ــ که خانوادهٔ رئیسجمهور برای خرید همهٔ لوازم جدید از جیب خودش خرج میکند، همانطور که برای هرچیز دیگری که استفاده میکند همین کار را میکند؛ از سبزیجات گرفته تا دستمالتوالت و خدمهٔ اضافهای که برای مهمانی شام شخصی رئیسجمهور نیاز است. گرچه، بودجهٔ کاخسفید مخارجی را برای چیدن مجدد دفتر بیضی توسط رئیسجمهور جدید کنار میگذارد اما آن زمان باوجود قدیمی شدن روکش صندلیها و مبلها، به نظرم دوران رکود تاریخی زمان چندان مناسبی برای انتخاب نمونهپارچه نبود.)
حسین احمدی
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۹۲ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۹۲ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰۵۰%
تومان