بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاییز از پاهایم بالا می رود | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب پاییز از پاهایم بالا می رود اثر لیلا صبوحی خامنه

بریده‌هایی از کتاب پاییز از پاهایم بالا می رود

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۶از ۶۶ رأی
۳٫۶
(۶۶)
آدمی که دست‌پختت را می‌خورد و عاشقت می‌شود، از تو انتظار دارد همیشه برایش غذای خوشمزه بپزی؛ آدمی که بی‌محلی کردن‌هایت را به خودش می‌بیند و عاشقت می‌شود، توقعش این است که فردا روز به همهٔ مردهای غریبه بی‌محلی کنی؛ آدمی که کتاب خواندنت را می‌بیند و عاشقت می‌شود، چیزی که از تو می‌خواهد این است که حرف‌هایش را قبل از آن‌که با زبان بگوید، بشنوی. آدم می‌تواند مطمئن باشد به این‌که وقار و متانتش را، مهارتش در آشپزی را، فهم و شعورش را نه‌تنها برای همیشه می‌تواند حفظ کند، بلکه به‌راحتی می‌تواند هر روز چیزی به آن اضافه هم بکند.
المیرا
آدمی که دنبال بهانه باشد هیچ‌وقت بهانه کم نمی‌آورد!
zohreh
آدم‌های سفید، سرخ شدن‌شان زود معلوم می‌شود ولی آدم‌های سبزه وقتی سرخ می‌شوند، معلوم است که دیگر دارند آتش می‌گیرند.
zohreh
آدم می‌تواند مطمئن باشد به این‌که وقار و متانتش را، مهارتش در آشپزی را، فهم و شعورش را نه‌تنها برای همیشه می‌تواند حفظ کند، بلکه به‌راحتی می‌تواند هر روز چیزی به آن اضافه هم بکند. اما کسی که تو را با تاپ و دامن می‌بیند و عاشقت می‌شود، چه انتظاری از تو می‌تواند داشته باشد؟
zohreh
آدمی که دست‌پختت را می‌خورد و عاشقت می‌شود، از تو انتظار دارد همیشه برایش غذای خوشمزه بپزی؛ آدمی که بی‌محلی کردن‌هایت را به خودش می‌بیند و عاشقت می‌شود، توقعش این است که فردا روز به همهٔ مردهای غریبه بی‌محلی کنی؛ آدمی که کتاب خواندنت را می‌بیند و عاشقت می‌شود، چیزی که از تو می‌خواهد این است که حرف‌هایش را قبل از آن‌که با زبان بگوید، بشنوی.
zohreh
هر چه فکر می‌کنم، می‌بینم برای خود من هم عجیب است که کیوان از چه چیز من خوشش آمده. این‌که یک نفر با یک نگاه این‌طور به قول خودش دیوانهٔ کسی شود برای من اصلاً قابل‌درک نیست.
zohreh
هیچ‌چیز توی دنیا لذت‌بخش‌تر از این نیست که توی خانه‌ای که خانهٔ خود خودت است، دست‌های یخ‌زده‌ات را روی علاالدین بگیری و باریدن برف را از گوشهٔ پنجره تماشا کنی.
zohreh
نگاهش می‌کنم. می‌خندد تا دلخوری‌اش پشت خنده‌اش بماند و به چشم نیاید. دلخوری‌اش را به روی خودم نمی‌آورم و لبخندش را می‌چسبم.
zohreh
" آدمی که دنبال بهانه باشد هیچ‌وقت بهانه کم نمی‌آورد!
mary
زخم کهنه وقتی می‌خواهد پوست تازه بیاورد، به خارش می‌افتد. خاریدن یعنی نیاز فوری و بی‌وقفه به درد. یعنی خودت را بیازار تا از شرّ چیزی که آزارت می‌دهد خلاص شوی. از شرّ پوست‌های کهنه و بافت‌های فرسوده که به‌خودی‌خود دردی ندارند اما مزاحم‌اند. مزاحم رشد و زندگی و سرزندگی. این همان چیزی است که از شرّش به درد پناه می‌بری.
Tiyana

حجم

۱۲۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۱۲۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان