قاطعترین سؤالی که به ذهنم میرسید این بود: اگر قرار باشد برای خوشحالبودنم مدام از شاخهای به شاخهٔ دیگر بپرم، آیا ممکن است روزی به موفقیتی دست پیدا کنم؟ نگرانی من بیشتر از این بابت بود که نکند جوهرهٔ وجودم شخصیتی است که نمیتواند متعهد یا پیگیر باشد! مطمئن بودم که ایرادی دارم.
سهيل قهرمانی
اینگونه بودن در زندگی، یعنی شیفتهٔ یک زمینه شدن، غرقشدن در آن، کسبکردن مهارت لازم و سپس ازدستدادن علاقه به آن، من را سخت مضطرب میکرد. با فرض بر اینکه گرایش به تجربهٔ زمینههای مختلف مختص من بود، احساس تنهایی مطلق میکردم. همتاهای من هم قطعاً از همهچیز سر در نیاورده بودند، ولی بهنظر میرسید همهٔ آنان در مسیری خطی به سمت چیزی مشخص پیش میروند؛ همچنین مسیر من فقط آشفتهبازاری از زیگزاگها بود: موسیقی، هنر، طراحی وب، فیلمسازی، حقوق و...
سهيل قهرمانی
. هر چند این نگاه متفاوت به شیوهٔ زندگی، شاید خلاف ارزشهای اجتماعی باشد که گروهی برای تخصص، ثبات و امنیت قائلاند، اما بیتردید راهنمای بسیاری دیگر نیز خواهد بود که به دنبال ارزشهای متفاوتی از جمله آزادی، تنوع و انعطافپذیری در زندگی هستند.
سهيل قهرمانی
چندپتانسیلیها برای یافتن راهحلهای خلاقانه در موقعیت بسیار مناسبی هستند؛ زیرا میتوانند از منظرهای بسیار بهره بگیرند. ما همان «جامعهٔ مشکلگشای گسترده» را یکجا داریم!
آشلی سب
فعالیتهای ارتباطبرقرارکردن و مصرفکردن را میتوان ترکیب کرد، اما آنها هیچگاه نباید با خلقکردن ترکیب شوند؛ یعنی اگر بخواهید، میتوانید همزمان ایمیلتان را چک کنید، وبلاگهای محبوبتان را بخوانید، به پادکستها گوش کنید و از کتابی به کتابی دیگر بروید، اما ترکیب هر یک از این فعالیتها با کارهایی از جنس خلقکردن مؤثر نخواهد بود؛ فقط خلق کنید.
احسان