بریدههایی از کتاب حیدر
۴٫۰
(۲۴۷)
چند روز گذشت. نیروهای اطلاعات خزاعی خبر آوردند معبد، قدرتنمایی نظامیمان را به گوش قریش رسانده است. کمکم خبر خلفوعده قریش همهجا پخش شد، مردم آنها را به ترسویی متهم کردند و شاعران شعرها سرودند. پیامبر کار شعرا را تأیید کردند.
- با شعر دشمنان را هجو کنید. مؤمن با مال و جانش جهاد میکند. قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، این کارتان نوعی مبارزه است.
k.mehrabi
- هر مردی با خوشرویی به همسرش کمک کند، خدا اسمش را جزء شهدا مینویسد. برای هر قدمی که مرد برای کمک به همسرش در خانه برمیدارد، خدا به او ثواب یک حج و عمره میدهد. علی! کمککردن مرد به همسرش ثواب هزارسال عبادت دارد. کفاره گناهان بزرگ میشود. خشم خدا را خاموش میکند.
k.mehrabi
من سخت به شریعت اسلام مقید بودم؛ اما از نظر خیلیها سیاستم خشن و از نظر رأی و تدبیر صفر بودم. خواست خدا برایم مهمتر از قضاوتهای مردم بود
shiravand
خدایا! اینها خانواده منهستند. گوشت و خونشان از من است. هرکس اذیتشان کند، من را اذیت کرده و هرکس دوستشان داشته باشد با من دوستی کرده است.
🌱
با شعر دشمنان را هجو کنید. مؤمن با مال و جانش جهاد میکند. قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، این کارتان نوعی مبارزه است.
🌱
آن روزها رسم بود، روی سر عروس و داماد نقل و سکه بپاشند. امایمن به پیامبر گله کرد.
- چرا برای عروسیشان چیزی نثار نکردی؟
- امشب خدا به درختهای بهشت فرمان داده، زیور و دُر و یاقوت و زُمرّدشان را برای فاطمه و علی نثار کنند؛ همین کافی نیست؟
علی پیلپا
فاطمه بلند شد و برای پذیرایی یک ظرف خرما آورد. با پیامبر مشغول خوردن شدیم.ایشان با دست راست خرما میخوردند و با دست چپ هستههایشان را جلوی من میگذاشتند. آخرین خرما را به دهان بردم.
- علی جان! چقدر خرما خوردی؟ انگار خیلی گرسنه بودی.
- یارسولالله! فکر کنم شما بیشتر گرسنه بودید که خرماها را با هسته خوردید.
علی پیلپا
او گندم میریخت و من دسته آسیاب را میچرخاندم. پیامبر در زدند. باز مثل همیشه فاطمه در آغوشایشان ذوب شد. پیامبر میان چشمها و دست فاطمه را بوسیدند. چشمان درشت سیاهشان میخندید.
- پدر فدایت شود. کدامتان خستهاید که من بهجایش بنشینم؟
طنین صدایشان مثل همیشه شاد و سرزنده بود. پیشدستی کردم.
- فاطمه خسته شده است.
ایشان جای او نشستند، خانم خانه هم رفت سر قابلمه غذا. پیامبر آرام در گوشم خواندند.
- علی جان! زهرا سرور زنهای جهان است. حوریۀ انسیه است. هروقت مشتاق بهشت میشوم، میبوسمش.
آسیاب گندمها که تمام شد، بهکمکش عدسها را پاک میکردم که صدای پیامبر در سرم پیچید.
- هر مردی با خوشرویی به همسرش کمک کند، خدا اسمش را جزء شهدا مینویسد. برای هر قدمی که مرد برای کمک به همسرش در خانه برمیدارد، خدا به او ثواب یک حج و عمره
علی پیلپا
با دعا و نیایش مأنوس باش، چون دعا غالباً مستجاب است. در تمام حالات ممنون خدا باش چون تشکر از خدا نعمتهایت را بیشتر میکند. اگر با کسی قولوقرار گذاشتی به آن پایبند باش. با آنها از در مکر و فریب وارد نشو، چون بدخواهی هرکس به خودش برمیگردد. نمازت را خیلی طولانی نکن. شاید بعضیها توانش را نداشته باشند.
bb
اگر کسی گمراه شد، یاوری داشتی با آنها بجنگ؛ اما اگر کسی را نداشتی، سکوت کن تا دودَستگی نشود.
bb
حجم
۳۴۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
حجم
۳۴۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰۵۰%
تومان