بریدههایی از کتاب پس از بیست سال
۴٫۸
(۴۶۴)
خداوند بهوسیلهٔ اسلام پیوندهایی را گسسته و برخی را محکم نموده است. مگر این نیست که رسولالله نیز با خاندان و عشیرهاش به ستیز برخاست و آنان نیز او را طرد کرده و سرزنش نمودند. امّا خداوند همانگونه که آن پیوند را ازهم گسسته، پیوندش را با مؤمنین برقرار ساخته است. او خاندان و عشیرهای دارد که خون و رنگ و قبیله در آن رنگ باخته و ایمانْ ریسمان محکم آن گشته است. دوستی برای خدا و دشمنی برای خدا. مؤمنین چنین بستگان هماند.
الف. میم
آه فرزندم... ستمگران حکومت خویش را بر جهل و ترس و عادات مردم بنا میکنند. آیا نمیبینید که چگونه ثروتمندان را به ارضای شهوات و مفلسان را به سیر کردن شکمهایشان مشغول ساخته تا جز اینها اندیشهای نداشته باشند؟
ریحانه :»
ابوذر گفت: «بهخدا قسم که مردم هیچ سرزمینی نظرکردهٔ خداوند نیستند، مگر آنکه به عدالت رفتار کنند.»
ریحانه :»
خوب آن روزی را که از کوفه خارج میشد، بهیاد آورد. عمّار او را کناری کشید و گفت: «مبادا به پسر هند اعتماد کنی و از حدودی که امام پیش پایت گذارده، تجاوز نمایی. بدان که تو به ملاقات دشمنی از دشمنان خدا میروی، پس چون دشمن با او روبهرو شو و به وعدههایش اطمینان مکن که جز فریب چیزی نیست. بدان که هرچه دربرابر او نرمتر باشی، او درمقابل تو سختتر خواهد شد و دشمن آن مقدار پیش خواهد آمد که تو عقب بنشینی.»
ma.h
میبینی سلیم؟ تاریخ انگار به تکرار نشسته است.»
«نه راحیل... تاریخ تکرار نمیشود؛ بلکه این مردان تکراریاند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را دربرابر آزمونهای روزگار تکرار میکنند.»
Howl✨
میبینی سلیم؟ تاریخ انگار به تکرار نشسته است.»
«نه راحیل... تاریخ تکرار نمیشود؛ بلکه این مردان تکراریاند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را دربرابر آزمونهای روزگار تکرار میکنند.»
Howl✨
ابوذر گفت: «آه فرزندم... ستمگران حکومت خویش را بر جهل و ترس و عادات مردم بنا میکنند. آیا نمیبینید که چگونه ثروتمندان را به ارضای شهوات و مفلسان را به سیر کردن شکمهایشان مشغول ساخته تا جز اینها اندیشهای نداشته باشند؟ و در این میان آنان که هوشیار شوند را با سلاحِ ترس خاموش مینمایند؟ ترس از دست دادن جان و مال و آبرو. و سختتر از اینها عادت است. وقتی مردمان ستمبریِ خود و ستمگری حاکمان را بپذیرند و به آن خو بگیرند. جهل و ترس را شاید علاجی باشد، امّا عادت را هرگز.»
z.goodarzi
عمرو سر بلند کرد و با تأنی گفت: «اُمالمؤمنین عایشه.»
«اُمالمؤمنین؟»
«آری. باید جاسوسان را بگوییم که مردم را تحریک کنند تا بر علی اصرار نمایند که او را از حصر خارج کند. اگر علی چنین کند، زبان عایشه بر او تیزتر از شمشیر ماست، و اگر نکند، مردمان به او بدبین میشوند که داماد پیامبر، همسر او را حبس نموده است.»
امیر سپیدهدم را دید که از مش
ma.h
«ضعف نخست او این است که علی مردم را آگاه میکند و سپس به جنگ با ما دعوت مینماید... پس ما باید با سپاهی از جهل به نبرد او برویم... سپاهی که باور و عقیدهای عمیق، امّا فهم و علمی اندک داشته باشد. ضعف دوم او بزرگان و شیوخ قریشاند که تاب عدالت او را ندارند. آنها سی سال است که عادت کردهاند با زیباترین کنیزان بخوابند، در بهترین عمارتها زندگی کنند و درحالیکه شکمهای خود را از خوراکهای چرب و شیرین فربه کردهاند، بر منبر تکیه زنند و مردم را به پرهیزکاری و آخرت بخوانند. آنان به سبب مصادرهٔ اموالشان، از علی خشمگیناند، امّا از ترس ذوالفقار دم برنمیآورند. اینان باید دست و زبان ما در کوفه باشند.
ma.h
تو گمان میکنی او مرا از یاد برده است؟»
کاربر ۷۵۲۰۳۹۲
هرچند معاویه پرداختن به تجارت را بر لشکریان ممنوع کرده بود، نهتنها مانعی بر سر ثروتاندوزی هشام و امثال او قرار نمیداد، بلکه همیشه سعی میکرد با بذل و بخششهای بیحدوحصر در آتش حرصشان هیزم بریزد و آنان را به خود وابستهتر گرداند. چراکه اعتقاد داشت انسانها به هر میزان که در لذات دنیا فرو میروند، ضعیف و اهلی میگردند. به همین علت بود که اگر بر دشمنانش با تیزی شمشیر پیروز نمیشد، با برق سکه آنها را بندهٔ خود میساخت و اگر آنها را طمعکار نمییافت، به فریب آنها میاندیشید.
ma.h
پس از توحید، مرتبت دوم بندگی خدا، ایمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به اینکه خداوند مرا بهسوی تمامی بشریت، بهعنوان بشیر و نذیر فرستاده است، تااینکه خلایق را به فرمان خدا بهسوی حق که خداوند است، دعوت کنم.
پس از توحید و اعتراف به رسالت من، دوستی کردن با اهلِبیت من است؛ اهلِبیتی که به خواست خدا و ارادهٔ او ناپاکی و پلیدی از آن رفته و به طهارت رسیدهاند. و بدان ای اباذر! که خداوند خاندان مرا درمیان امتم مانند کشتی نوح قرار داده؛ هرکس سوار شد نجات یافت و هرآنکه دوری گزید نابود شد و مانند باب حطه است در بنیاسرائیل؛ هرکس وارد شد در امان بود.»
ma.h
گفت: «دستور دادهام مسابقات اسبدوانی شهر زودتر آغاز شود تا تبوتاب شورش را از خاطر مردم زایل سازد. از فردا نیز دستههایی از ساحران که بهتازگی از حبشه آمدهاند، کار سرگرم ساختن مردم را در کوچه و بازار فراهم میآورند. یقین کنید تا دو روز دیگر، اثری از بلوای امشب نخواهید یافت.»
ma.h
ابوذر گفت: «آه فرزندم... ستمگران حکومت خویش را بر جهل و ترس و عادات مردم بنا میکنند. آیا نمیبینید که چگونه ثروتمندان را به ارضای شهوات و مفلسان را به سیر کردن شکمهایشان مشغول ساخته تا جز اینها اندیشهای نداشته باشند؟ و در این میان آنان که هوشیار شوند را با سلاحِ ترس خاموش مینمایند؟ ترس از دست دادن جان و مال و آبرو. و سختتر از اینها عادت است. وقتی مردمان ستمبریِ خود و ستمگری حاکمان را بپذیرند و به آن خو بگیرند. جهل و ترس را شاید علاجی باشد، امّا عادت را هرگز.»
ma.h
پیرمرد نالان گفت: «پس ای شیخ! بگو چارهٔ ما چیست وقتی روز و شب ستم میبینیم؟»
ذوالکلاع گفت: «ای مرد! از او به خداوند شکایت کنید. خداوند در آخرت برای شما و به پاس صبری که در حفظ حاکمانش به خرج دادید، بهشتی بزرگ فراهم کرده است. چراکه حکومت حاکمان تقدیر و خواست خداوند است و ما محکوم به اطاعت از سرنوشتی هستم که او برای ما رقم زده است.»
ma.h
پیرمرد نالان گفت: «پس ای شیخ! بگو چارهٔ ما چیست وقتی روز و شب ستم میبینیم؟»
ذوالکلاع گفت: «ای مرد! از او به خداوند شکایت کنید. خداوند در آخرت برای شما و به پاس صبری که در حفظ حاکمانش به خرج دادید، بهشتی بزرگ فراهم کرده است. چراکه حکومت حاکمان تقدیر و خواست خداوند است و ما محکوم به اطاعت از سرنوشتی هستم که او برای ما رقم زده است.»
ma.h
ابوذر گفت: «ای مردم! آیا رواست که دستهای از حاکمان شب را در کاخ سر کنند و عدهای از مردم در بیغولهها بلولند؟ بهخدا که کاخی ساخته نمیشود مگر اینکه کوخهای بسیار ویران گردد و ثروتی انباشته نمیشود مگر آنکه مردمانی گرسنه بمانند.»
ma.h
انسان را نشاید که راهی جز حق بپیماید. چشم بگشا و دریاب حق در کدامین سوست.
Sana Hosseini
این زمان که حسین بر فرعون و قارون و باعورای عصر خویش چون تمام پیامبران شورید، تا آن روز که قیامت سربرسد، هرکس در هرجای جهان بر زر و زور و تزویر بشورد، پرچم حسین را برافراشته خواهد کرد.
سحر
از این پس نام و سنّت و سیرهٔ حسین خواب و خوراک و آسایش از شما و آیندگانتان خواهد ستاند. دیروز سرش را از تن جدا کردید و از امروز با کلامش باید بجنگید که حنجرهها را میتوان برید ولی فریادها را هرگز.
سحر
حجم
۵۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۵۲ صفحه
حجم
۵۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۵۲ صفحه
قیمت:
۲۵۰,۰۰۰
تومان