بریدههایی از کتاب مجیستریوم؛ جلد دوم
نویسنده:هولی بلک، کاساندرا کلر
مترجم:محیا کمالوند
انتشارات:انتشارات پرتقال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۹از ۲۹ رأی
۴٫۹
(۲۹)
استاد روفوس که خیلی جدی به آرون نگاه میکرد، گفت: «و متعادلساز هَرجومَرج چیه؟»
آرون گفت: «کال، یعنی منظورم اینه که متعادلساز من کاله. نهاینکه برای همه کال باشه ها! ولی متعادلساز هَرجومَرج یه انسانه. فقط... همیشه کال نیست.»
StarShadow
شاید کال آنقدر باهوش نبود که به چنین فکری بیفتد، اما آنقدرها هم خنگ نبود که با این حرف مخالفتی کند.
StarShadow
هیچ خیانتی بدتر از خیانت رفیق نیست.
StarShadow
استاد روفوس گفت: «حالا میفهمم وقتی پدرت اومده بود ببیندت، چرا نمیخواستی بری پیشش.»
کال جواب نداد. بزرگترها استعداد عجیبی در بیان بدیهیات داشتند و هربار که چیزی را میفهمیدند، باید آن را به تو میگفتند.
StarShadow
خشم زیادی سینهٔ کال را شکاف میداد. تامارا یک آدم غیرقابل اعتماد و وحشتناک بود. کال انتظار داشت که دوستانش از دستش عصبانی شوند، اما توقع نداشت به او خیانت کنند. رگههای آتشینِ درد پایش را فرا گرفت. کال سُر خورد و دو زانو به زمین افتاد. او فقط برای یک لحظه آرزو کرد ایکاش دو پای سالم داشت و میتوانست دردش را فراموش کند. برای بهدستآوردن سلامتیِ پاهایش، حاضر بود چه کاری انجام دهد؟ حاضر بود آدم بکشد؟ حاضر بود ستون امتیازات ارباب شرور را نادیده بگیرد؟
StarShadow
استاد روفوس که کنار کال نشسته بود، گفت: «مسئلهٔ مهم اینجاست که باید یاد بگیرین همیشه شرایط رو کنترل کنین. باقی آدمها به آتش واکنش نشون میدن، ولی اگه شما کنترلگرِ داستان باشین، قدرت دست شماست.»
این جمله بهشکل آزاردهندهای شبیهِ حرفی بود که آلاستر در تابستان به او زده بود: بهترین راهی که میتونیم از شرّ وراجیهای همسایهها در امان باشیم، اینه که شرایطی رو که ممکنه هوک رو ببینن، خودمون کنترل کنیم. اکثراً گمان میکردند که دوران آموزش آلاستر در مجیستریوم بر او تأثیری نگذاشته است؛ اما بههرحال، استاد او هم روفوس بوده.
StarShadow
بذار مردهها مرده بمونن.»
اِملی کتابدار کوچک
پیشخدمت گفت: «آقای دوینتر، شما این پسر رو میشناسین؟»
جاسپر جرعهای از نوشیدنیاش را سر کشید و با چشمهای قهوهایرنگش سرتاپای کال - از موهای بههمریخته تا کتانیهای کثیفش - را وَرانداز کرد.
جاسپر گفت: «تاحالا تو عمرم ندیدهمش.»
احساسات مثبت کال نسبت به جاسپر، در یک لحظه دود شد و به هوا رفت. «جاسپرِ دروغگو...»
𝓑𝓸𝓸𝓴
پایان نزدیکتر از چیزیه که فکرش رو بکنی
کاربر ۱۶۶۶۰۰۵
آدم نمیتواند هیولایی را بکشد که درون خودش است.
pari
حجم
۴۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۴۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان