بریدههایی از کتاب متل کالیویستا
۴٫۸
(۱۲۴)
حضور همهٔ آدمها موقتی است.
Book
داد زد: «وایسا ببینم. سیاهپوست بود؟ مگه نگفتم به آدمبدها اتاق ندین؟»
زبانم خشک شد. میتوانستم صدای نفسهایم را بشنوم، سنگین و سریع. گفتم: «شما گفتین آدمهای بد، نگفتین سیاهپوست.»
آقای یائو گفت: «هر آدم احمقی این رو میدونه... سیاهپوستها خطرناکن.»
باورم نمیشد. گفتم: «اینجوری نیست! مثلاً هنک سیاهپوسته ولی خطرناک نیست.»
چپچپ نگاهش کردم و گفتم: «اونی که خطرناکه تویی.»
پدرم گفت: «میا» با دستپاچگی برگشت طرف آقای یائو و گفت: «قربان، ما که نمیتونیم کسی رو به خاطر رنگ پوستش قضاوت کنیم. درست نیست. اینجا آمریکاست.»
𝘙𝘖𝘡𝘈
جارویش را برداشت و گفت: «شاید توی زندگی بعدی.»
سرم را تکان دادم.
گفتم: «نه، بابا، توی زندگی بعدی نه، توی همین زندگی.»
𝘙𝘖𝘡𝘈
وقتی یک کاسه را میشکنی، ممکن است بتوانی تمام تکههایش را دوباره به هم بچسبانی، اما دیگرهیچوقت مثل قبلش نمیشود. آب از ترکهایش میچکد.
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
مامانم به بابایم گفت: «میدونی چی شده؟ دخترت توی مدرسه جوابِ سؤال ریاضیش رو اشتباه داده.» هر وقت که از من راضی نبود میگفت «دخترت» و هروقت که راضی بود میگفت «دخترم».
سرم را پایین انداختم. شنیدم که پدرم گفت: «اشکال نداره... .»
مامانم گفت: «چرا، اشکال داره!»
𝘙𝘖𝘡𝘈
به همهٔ آدمهایی که امسال دیده بودم فکر کردم. لیاقت همهمان بیشتر از این بود...
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
تا بازی نکنی برنده نمیشی.
Book
بعضی وقتها اتفاقهای وحشتناکی میافتد و هیچچیز از این وحشتناکتر نیست که کسی را نداشته باشی تا برایش تعریف کنی.
miracle
«قربان، ما که نمیتونیم کسی رو به خاطر رنگ پوستش قضاوت کنیم. درست نیست. اینجا آمریکاست.»
anne...
کسی را از روی رنگ پوستش قضاوت نکنیم.
بنت الزهرا
با خودم فکر میکردم کدامش بهتر است؛ اینکه چیزی را فقط برای یک ثانیه داشته باشی و آن را از تو بگیرند یا اینکه هیچوقت آن را نداشته باشی.
Parsa Mohseni
نباید از روی ظاهر قضاوت کرد.
🦄Little pony🦄
بابا و مامانم همیشه دم از سرنوشت میزدند. بعضی وقتها فکر میکردم که نکند این سرنوشت را آدم بزرگها از خودشان درآوردهاند که دلشان را به آن خوش کنند
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
هر آدم بزرگی باید بداند که وقتی به یک بچه میگوید به فلانچیز دست نزن در واقع او را دعوت کرده است که حتماً این کار را بکند.
♡عاشق کتاب♡
چون بعضی وقتها اتفاقهای وحشتناکی میافتد و هیچچیز از این وحشتناکتر نیست که کسی را نداشته باشی تا برایش تعریف کنی.
(:Ne´gar:)
وقتی یک کاسه را میشکنی، ممکن است بتوانی تمام تکههایش را دوباره به هم بچسبانی، اما دیگرهیچوقت مثل قبلش نمیشود.
Book
روی پیشانی آدم بدها که ننوشته من آدم بدی هستم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
انگشت وسطتان را به هیچ عنوان بالا نبرید، چون نشان دادن انگشت وسط در آمریکا توهین به حساب میآید
(:Ne´gar:)
هیچ عذر و بهونهای برای اینکه با مردم مثل آشغال رفتار کنی وجود نداره!
Book
دیگه خسته شدم. جنگیدن فایده نداره... آدمها همونجوری که هستن میمونن.
روزنه های دانش
حجم
۲۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان