بریدههایی از کتاب فرار از کتابخانه آقای لمونچلو
۴٫۵
(۱۰۵)
یادتون باشه که بردن یا باختن مهم نیست، چیزی که اهمیت داره نحوهٔ بازیکردنه!
هانیه
"هر چه بیشتر بخوانید، بیشتر خواهید دانست و هر چه بیشتر بدانید، به جاهای بیشتری سفر خواهید کرد."
هانیه
«نه! من وقتی توی بازی عقب میفتم، سعی میکنم بهتر بازی کنم، چون میدونم برای جبران اون شکست و جلوزدن از بقیه، باید بیشتر زحمت بکشم.»
هانیه
«در کتابخانه میتوانید برای تمام مراحل زندگی خود، یک دوست پیدا کنید.»
هانیه
«بعد از سگ...»
میگوئل ادامه داد: «کتاب، بهترین دوست انسان است...»
کایل اینبار ردیف سوم را خواند: «و درون یک سگ...»
سیرا بقیهٔ جمله را خواند: «برای مطالعهکردن خیلی تاریک است.»
آکیمی هم با گفتن نام گویندهٔ جمله، کار را تمام کرد. «گروچو مارکس.»
A.zainab
این یه اشتباه بزرگه که قبل از داشتن اطلاعات کافی، بخوای درمورد چیزی نظریه داشته باشی.
شکوفا
«همیشه یادت باشه هِیلی، ذهن هر زنی، قلمرو پادشاهی اونه. عاقلانه بهش حکومت کن دختر.»
شکوفا
«یک کتابخانه، اولین جایی است که تازهواردها به آن سفر میکنند تا بتوانند زبان کشور جدیدشان را یاد بگیرند، تماسشان را با دنیایی که پشت سر گذاشتهاند حفظ کنند و بتوانند بهدنبال کار شرافتمندانهای بگردند که آنها را به شهروندان مفیدی برای مملکت جدیدشان تبدیل کند.»
شکوفا
یه کتابخونه، جایی بیشتر از یه مجموعه از کتابای خاکخوردهست. اونا میفهمن که کتابخونه، جاییه برای یادگرفتن، کشف و رشد کردن.
شکوفا
«دانشی که به دیگران منتقل نشود، ناشناخته خواهد ماند
شکوفا
«یک کتابِ باز، مثل یک ذهنِ بازه!»
شکوفا
«یه کتابخونه نیازی به پنجره نداره اَندرو! ما اینجا کتابا رو داریم که مثل پنجرههای ما به دنیاهایی هستن که حتی توی رویاهامون اونا رو ممکن نمیبینیم.»
شکوفا
"هر چه بیشتر بخوانید، بیشتر خواهید دانست و هر چه بیشتر بدانید، به جاهای بیشتری سفر خواهید کرد."
شکوفا
وقتی یه کتاب رو باز میکنیم، درحقیقت فکر خودمون رو باز کردیم.»
شکوفا
«کایل، تو وقتی داری بازی میکنی و مجبور میشی که بهخاطر یه شکست، تا سه خونهٔ قبل عقبنشینی کنی، بیخیالِ بازی میشی و میری؟»
کایل گفت: «نه! من وقتی توی بازی عقب میفتم، سعی میکنم بهتر بازی کنم، چون میدونم برای جبران اون شکست و جلوزدن از بقیه، باید بیشتر زحمت بکشم.»
شکوفا
«قدرت در دانش است! این یکی از اعتقادات اصلی خانوادهٔ ماست!»
شکوفا
«هیچوقت از یه هویج پخته برای بستن درِ خونهت استفاده نکن!»
Book
تا وقتی یه نفر دیگه برنده نشده، نباید از بازی بیرون رفت.
Book
در کتابخانه میتوانید برای تمام مراحل زندگی خود، یک دوست پیدا کنید.
Book
«کدام کار است که وقتی آن را یاد بگیری، تا ابد آزاد خواهی بود؟»
همه خندیدند.
این معمای آخر، بهطرز مسخرهای آسان بود.
آقای لمونچِلو گفت: «بچهها حاضرین؟ همه با هم!»
و همه، همزمان فریاد زدند: «مطالعه!»
☆...○●arty🎓☆
حجم
۳۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۳۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان