بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پادشهر | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب پادشهر اثر میلاد عرفان پور

بریده‌هایی از کتاب پادشهر

امتیاز:
۴.۴از ۳۹ رأی
۴٫۴
(۳۹)
رود است علی، پاک و زلال است و روان کوه است علی که استوار است و گران من رود ندیده‌ام چنین پابرجا من کوه ندیده‌ام چنین در جریان
sadeghi
خورشیدِ شب فرشتگانی، ای ماه! با دشمن و دوست مهربانی، ای ماه! این زیبایی دلیل دارد، شاید تو مُهر نماز آسمانی، ای ماه!
Hossein
حق دارد اگر ز خلق، دامن چیده‌ست از داغ عزیزی‌ست اگر خشکیده‌ست بیهوده ترک نخورده لبهای کویر لبهای حسین بن علی را دیده‌ست
امیری حسین
ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من! ای حسرت روزهای شیرین در من! بی‌مهری انسان معاصر در توست تنهایی انسان نخستین در من
Hamid.S
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
میمْ؛ مثلِ مَنْ
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
تا کی به هوای فتح دنیا باشم؟ کافی‌ست خدا! چقدر اینجا باشم؟ تنهایی اگر که با تو بودن باشد می‌خواهم از این به بعد تنها باشم
میـمْ.سَتّـ'ارے
ناخوانده اگر چهره گشاید چه کنیم؟ با روی سیاه خویش، باید چه کنیم؟ عمری که گذشت، با تو بودیم ای خواب! آن شب که برادرت بیاید چه کنیم؟
میـمْ.سَتّـ'ارے
با گردش بی امان، زمان در پی کیست؟ این‌گونه جهان با هیجان در پی کیست؟ دنبال که این‌چنین زمین می‌گردد؟ با این‌همه چشم، آسمان در پی کیست؟
ツAlirezaツ
ناخوانده اگر چهره گشاید چه کنیم؟ با روی سیاه خویش، باید چه کنیم؟ عمری که گذشت، با تو بودیم ای خواب! آن شب که برادرت بیاید چه کنیم؟
ツAlirezaツ

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان