بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پادشهر | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پادشهر

بریده‌هایی از کتاب پادشهر

امتیاز:
۴.۴از ۴۰ رأی
۴٫۴
(۴۰)
ای در پر و بال ما پر و بال خودت! ما را نکشان چنین به دنبال خودت کالای شکسته را خریداری نیست این دل که خودت شکسته‌ای، مال خودت
Hamid.S
برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای «اِرجِعی... » پیچیده‌ست یا ایتها النّفس! بیا برگردیم
Mohammad
دلبسته به سکّه‌های قلّک بودیم دنبال بهانه‌های کوچک بودیم رؤیای بزرگ‌ترشدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم
whale
دلبسته به سکّه‌های قلّک بودیم دنبال بهانه‌های کوچک بودیم رؤیای بزرگ‌ترشدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم
😍Mobina😍
آه است خیابان به خیابان به لبم از این همه بی‌تفاوتی در عجبم تو مثل مسافری که دیرش شده است من مثل چراغ قرمز نیمه‌شبم
Hamid.S
تا کی به هوای فتح دنیا باشم؟ کافی‌ست خدا! چقدر اینجا باشم؟ تنهایی اگر که با تو بودن باشد می‌خواهم از این به بعد تنها باشم
Hooryar
دلبسته به سکّه‌های قلّک بودیم دنبال بهانه‌های کوچک بودیم رؤیای بزرگ‌ترشدن خوب نبود ای کاش تمام عمر کودک بودیم
sadeghi
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
sadeghi
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
whale
در عرش، صدای «اِرجِعی... » پیچیده‌ست یا ایتها النّفس! بیا برگردیم
• Khavari •
این کوه سپید، کدخدایی بوده‌ست اینجا همه باغ دلگشایی بوده‌ست این برج بلند، روزگاری سروی تهران بزرگ، روستایی بوده‌ست
ناربُن
در سوگ بهار خود کسی گریه نکرد بر آخر کار خود کسی گریه نکرد جز سنگ‌تراش پیر این آبادی بر سنگ مزار خود کسی گریه نکرد
میـمْ.سَتّـ'ارے
دریاب همین خلوت رؤیایی را این لحظه‌ی شیرین شکیبایی را یاران همه رفتند، ولی باکی نیست از دست نداده‌ایم تنهایی را
ツAlirezaツ
رود است علی، پاک و زلال است و روان کوه است علی که استوار است و گران من رود ندیده‌ام چنین پابرجا من کوه ندیده‌ام چنین در جریان
sadeghi
خورشیدِ شب فرشتگانی، ای ماه! با دشمن و دوست مهربانی، ای ماه! این زیبایی دلیل دارد، شاید تو مُهر نماز آسمانی، ای ماه!
Hossein
حق دارد اگر ز خلق، دامن چیده‌ست از داغ عزیزی‌ست اگر خشکیده‌ست بیهوده ترک نخورده لبهای کویر لبهای حسین بن علی را دیده‌ست
امیری حسین
ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من! ای حسرت روزهای شیرین در من! بی‌مهری انسان معاصر در توست تنهایی انسان نخستین در من
Hamid.S
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
میمْ؛ مثلِ مَنْ
ای دل‌نگران که چشمهایت بر در... شرمنده که امروز به یادت کمتر... جز رنج، چه بود سهمت از این‌همه عشق؟ مظلوم‌ترین عاشق دنیا، مادر!
تا کی به هوای فتح دنیا باشم؟ کافی‌ست خدا! چقدر اینجا باشم؟ تنهایی اگر که با تو بودن باشد می‌خواهم از این به بعد تنها باشم
میـمْ.سَتّـ'ارے

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان