بریدههایی از کتاب فضیلت کناره گرفتن
نویسنده:سوند برینکمان
مترجم:محمد ملاعباسی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۸ رأی
۳٫۷
(۵۸)
متیو کرافوردِ فیلسوف میگوید اگر میخواهیم از حواسپرتیِ دائمی و نیازهای سیریناپذیری فرار کنیم که فرهنگِ افسارگسیختهٔ پیشرفت شخصی ایجاد کرده است، ضروری است که با تلاش جمعی «محیطی برای توجهورزی» بسازیم. (۱۷) این کار را میتوان در سطح فردی انجام داد (که مربوط میشود به چگونگی ساماندادن به زندگی خودمان) یا در سطح سازمانی (مثلاً در محیط کارمان) یا در سطح اجتماعی (مثلاً در رابطه با مدارس، نظامهای اجتماعی، بیمارستانها یا خوابگاهها)
محمد
بدون تکرار هیچ تعهدی در کار نخواهد بود. تکرار یعنی هر روز صبح از خواب بیدارشدن و آمادهکردن ناهار بچهها. تکرار یعنی دیدار دوبارهٔ دوستان قدیمی، حتی در مواقعی که افسردهاند و دیدنِ آنها خیلی لذتبخش و مفرح نیست. درواقع تکرار نیازمند حدی از شجاعت است،
کاربر ۴۶۹۳۳۱۳
نیکبختی راستین از میانهروی سرچشمه میگیرد.
یوهان ولفگانگ فون گوته
محسن
انسانها برای خوب زندگیکردن به چیزهای اندکی نیاز دارند، اما باز خودشان را تسلیم مشقت بیپایان میکنند.
Ahmad
گونهٔ ما جامعهای را خلق کرده است که چشمانداز فرهنگی و زیستبومش را بر محرکها، وسوسهها، امکانهای انتخاب و تخفیفهای ویژه بنا نهاده است. اما بهندرت پیش میآید که فنِ خویشتنداری را به کار ببندیم، «نه» بگوییم و دست از انتخاب بکشیم. ما فاقد این مهارتهاییم، چه بهمنزلهٔ فرد، چه در مقام جامعه. این کتاب میخواهد بگوید که باید ارزشِ بیشتری قائل باشیم برای ضرورت و تمرینِ هنر کنارهگرفتن.
مرتضی چرخزرین
زیگمونت باومن، جامعهشناس لهستانی-بریتانیایی، در کتابهای متعددش این روند را به تغییر از فرهنگِ جامد به سوی فرهنگ مایع تعبیر کرده است. فرهنگ جامدی که در دفترچههای پسانداز و تأکید بر صرفهجویی و بهعقبانداختنِ امیال متجلی شده بود به فرهنگِ کارتهای اعتباری تبدیل شد که مردم را تشویق میکرد تا «رؤیاهایشان را دنبال کنند» و فراتر از توانایی مالیشان مصرف کنند.
abbas5549
هدف اقتصاد تأمین هرچه بیشتر ما نیست، بلکه آزادکردن ما از احتیاجات مادی است تا بتوانیم یک زندگی نیک را در پیش بگیریم.
کنتس مونت کریستو
دوراهیِ میان آزادی و اجبار، بهنوعی، در قلبِ هر نوع نظام آموزش و پرورشی وجود دارد: باید ما را مجبور کنند آموزش ببینیم تا قابلیتِ آزادشدن پیدا کنیم.
کنتس مونت کریستو
یکی از آنها روانشناس پستمدرنی به نام کنث گرگن است که، در یکی از کتابهای مشهورش دربارهٔ واقعیت و روابط انسانی، پیشنهاد میکند که بهتر است ما در میان روایتهای گوناگونی دربارهٔ زندگی خودمان گشتوگذار کنیم، بهجای اینکه به حقیقتهایی مشخص دربارهٔ اینکه چه کسی هستیم توسل کنیم. (۱۵) این دقیقاً نقطهٔ مقابل خوداستمراری و شخصیتداشتن است. این یعنی زندگیکردن بهشیوهٔ آفتابپرستها. رنگتان را عوض خواهید کرد، چون مُد این را میگوید، چون به رنگ دیگری درآمدن فرصتهای بهتری پیش پایتان میگذارد، یا شاید صرفاً بهخاطر اینکه حوصلهتان سر رفته است. آیا اینجور زندگیکردن میتواند بنیانِ زندگیای اخلاقی را بسازد؟
ali 56
عنوان یکی از فصلهای کتاب این است: «من به شکست باور ندارم». ترامپ این جمله را آویزهٔ گوشش کرده و ظاهراً شکستخوردن حتی در مخیلهاش هم نمیگنجد.
محمد
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان