بریدههایی از کتاب فلسفه اخلاق
۴٫۰
(۲۰)
ما لی وَقَفْتُ عَلَی الْقُبورِ مُسَلِّما
قَبْرَ الْحَبیبِ وَ لَمْ یرُدَّ جَوابی
چرا من ایستادهام به قبر حبیبم سلام میکنم و او به من جواب نمیدهد؟! اَ حَبیبُ ما لَک لا تَرُدُّ جَوابَنا محبوب، حبیب! چرا جواب ما را نمیدهی؟ اَ نَسیتَ بَعْدی خُلَّةَ الاَْحْبابِ؟ آیا چون از پیش ما رفتی دوستی را فراموش کردی؟ دیگر ما در دل تو جایی نداریم؟
|قافیه باران|
از علی (ع) است: اَلْغیبَةُ جُهْدُ الْعاجِزِ غیبت حداکثرِ کوشش آدمهای ناتوان است
|قافیه باران|
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدْرِ هِمَّتِهِ قدر و اندازه هرکسی همان قدر و اندازه همتش است، هرچه همت دارد اندازهاش همان است
|قافیه باران|
پیغمبر فرمود: اِنَّ لِلْحُسَینِ مَحَبَّةً مَکنونَةً فی قُلوبِ الْمُؤْمِنینَ
یک محبت پنهان و مخفی (نسبت به حسین (ع) در دل مؤمنین وجود دارد.) این کلمه «مکنونه» خیلی معنی دارد؛ یعنی در دلهای مؤمنین وجود دارد و احیانآ خودشان توجه ندارند؛ ولو ناآگاهانه، محبت حسین در دل هر مؤمنی وجود دارد.
|قافیه باران|
گر میان مُشک، تن را جا شود
وقت مردن گند آن پیدا شود
|قافیه باران|
گفت: به خدا دیگر دنیا عقیم است که مثل علی بن ابی طالب بزاید؛ یکی بود و او هم رفت.
|قافیه باران|
انسان اخلاقی انسانی است که از دایره «خود» پا بیرون گذاشته است و به غیر خود رسیده است.
M.M. SAFI
خدایا دلهای ما را به نور ایمان منوّر بگردان، ما را با حقایق اسلام آشنا بفرما، ما را پیرو واقعی تعالیم عالیه اسلامی قرار بده، ما را از اخلاق مکرمتی و مکارم اخلاق بهرهمند بگردان، نیتهای ما را خالص بگردان، اموات ما غریق رحمت خودت بفرما.
خدایا ما را قدردان اسلام و قرآن قرار بده، قدردان پیغمبر و آل قرار بده، حاجات مشروعه ما را برآور.
و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.
سید ایمان امامیان
امام صادق میفرماید: اُثامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفیسَةِ رَبَّها بهای نفس گرانبها را پروردگارش قرار میدهم.
|قافیه باران|
گفتند حسین مردی است غیور، غیرةالله است، محال است که جان در بدنش باشد و بتواند تحمل کند که در زندگی او به خیام حرمش ریختهاند. آزمایش زنده بودن یا نبودن حسین این بود که ناگاه لشکر به طرف خیام حرم اباعبدالله هجوم آورد.
|قافیه باران|
وَ اِنْ تَکنِ الاَْمْوالُ لِلتَّرْک جَمْعُها
فَما بالُ مَتْروک بِهِ الْمَرْءُ یبْخَلُ
اگر مال و ثروت دنیا آخرش برای گذاشتن و رفتن است، چرا انسان تا زنده است بخل و امساک داشته باشد؟! چرا تا زنده است جود و بخشش نکند، کمک و دستگیری نکند؟!
|قافیه باران|
اساسآ فلسفه بردگی در اسلام همین است نه بهرهکشی اقتصادی. بردگی یعنی یک تدریس اجباری، یک تربیتِ خواهناخواه. اسم این عمل چیست که علی بن ابیطالب با قنبرش به بازار میرود، دو پیراهن میخرد، نو را به او میدهد کهنه را خودش انتخاب میکند؟
اميرعلي
میگویند انسان طالب دو چیز است: یا طالب سود است یا طالب ارزش. گرایشهای مادی را سود نامیدهاند و گرایشهای معنوی را ارزش.
کاربر ۲۲۸۸۷۶۸
برای دیگران آن را دوست بدار که برای خود دوست میداری، و برای دیگران آن را مپسند که برای خود نمیپسندی.
سید ایمان امامیان
خیلی افراد دروغ منفعتخیز را با دروغ مصلحتآمیز اشتباه میکنند یا میخواهند اشتباه کنند. دروغ مصلحتآمیز یعنی دروغی که فلسفه خودش را از دست داده و فلسفه راستی را پیدا کرده است؛ یعنی دروغی که با آن، انسان حقیقتی را نجات میدهد. ولی دروغ منفعتخیز یعنی انسان دروغ میگوید که خودش سودی برده باشد.
|قافیه باران|
انساندوستی احتیاج به تفسیر دارد. انساندوستی یعنی هر انسانی به هر نسبت که از ارزشهای انسانی بهرهمند است شایسته دوستی است، و انسانی هم که بالفعل از ارزشهای انسانی بهرهمند نیست باز لایق دوستی است برای رساندن او به ارزشهای انسانی.
اميرعلي
اگر میخواهی امتحان کنی که آیا خودت را کشف کردهای یا خودت را گم کردهای، در خلوتها درک میکنی. اگر چند روز انسانهای دیگر را نبینی وحشت تو را از پا در میآورد. همیشه میخواهی انسانهای دیگر، اشیاء دیگر را ببینی، چون گمشده در آنها هستی و خودت را در آنها جستجو میکنی. تو اگر خود واقعی را پیدا کرده بودی، اگر صد سال هم در خلوت میبودی که با خود واقعیات میبودی، یک ذره دلتنگی برایت پیدا نمیشد.
|قافیه باران|
علی (ع) میگوید: مؤمن باید همیشه به نفس خودش به چشم یک خائن و کسی که نمیشود به او اعتماد کرد و مورد بدگمانی و بدبینی است نگاه کند. در این زمینه در ادبیات اسلامی ـ چه عربی و چه فارسی ـ بسیار است.
|قافیه باران|
ولی آن کسی که اخلاق را از مقوله علم میداند مانند سقراط، حرفش چیز دیگر است. او میگوید: مردم را بیاموزانید، تعلیم کنید، دانا کنید؛ وقتی مردم دانا شدند، همان دانش برای آنها اخلاق است. طبق این عقیده، هر آدم فاسدالاخلاقی به آن دلیل فاسدالاخلاق است که نادان است. منشأ فساد اخلاق، نادانی است. پس علم برقرار کنید کافی است: عَلِّموهُمْ وَ کفی. تعلیم کنید که تعلیم، تربیت هم هست. تعلیم از تربیت، و تربیت از تعلیم جدا نیست. دیگر نمیگوید کدورتها را از میان ببرید، محبتها را زیاد کنید. میگوید: دانشها را زیاد کنید.
نفیسه
افرادی که طرز تفکرشان همان طرز تفکر هندی و مسیحی است میگویند: اخلاق یعنی محبت داشتن، دشمن نداشتن، کدورت نداشتن؛ اگر میخواهید اخلاق در جامعه بیاورید، حس محبت را در جامعه زیاد کنید و کاری کنید که کدورتها، نفرتها و دشمنیها از میان برود؛ دشمنی را در جامعه از میان ببرید و محبت را در دلها برقرار کنید، این اخلاق است.
نفیسه
حجم
۲۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۷
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
حجم
۲۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۶۷
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۱۶,۸۰۰۶۰%
تومان