بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازگشت | صفحه ۲۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازگشت

بریده‌هایی از کتاب بازگشت

امتیاز:
۴.۶از ۴۲۸ رأی
۴٫۶
(۴۲۸)
این یک سنت خداست که اگر ما اهل اسراف و ضایع کردن نعمت‌های خدا شدیم، باید منتظر شکست و نابودی باشیم.
فقیه
من به یاد دارم که عیسی مسیح نیز آنجا بود، ولی تعجب کردم که دیدم مسیح خدا نیست و مانند ما، یکی از مخلوقات خداست و مانند ما، او نیز هدف عالی و معنوی خود را دنبال می‌کند. این بر خلاف آنچه در کلیسا از بچگی یاد گرفتم بود. به ما می‌گفتند: مسیح و خدا و ... همه یکی هستند.
حمیدرضا فیاضی
می‌دیدم که هر کدام از ما داوطلبانه جایگاه و مأموریت خود را در جهان انتخاب کرده‌ایم، و هر کدام ما بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم از کمک و امداد ماورایی برخورداریم. من می‌دیدم که عشق بدون قید و شرط الهی، که ورای هر عشق زمینی است، از او به سمت تک‌تک بندگانش جاری می‌گردد...
حمیدرضا فیاضی
من دیدم که حقیقتاً بدون عشق ما هیچ هستیم. ما اینجا هستیم که به یکدیگر کمک کنیم، مراقب و غمخوار یکدیگر باشیم، و یکدیگر را بفهمیم و ببخشیم و به هر انسانی که روی زمین متولد می‌شود محبت کنیم. این انسان می‌تواند سیاه یا سفید یا سرخ یا زرد پوست باشد، چاق یا لاغر یا جذاب یا زشت یا فقیر یا ثروتمند، ولی ما حق نداریم کسی را بر اساس این چیزها مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهیم. همه از سوی خدا هستند.
حمیدرضا فیاضی
از دریچهٔ علم الهی می‌دانیم که چه امتحانات و سختی‌هایی سر راه ما خواهد بود و ما خود را برای آن آماده کرده و به دنیا آمده‌ایم.
حمیدرضا فیاضی
شاید این نور نبود که به آن‌ها پشت کرده بود، بلکه آن‌ها خود از نور گریخته بودند.
حمیدرضا فیاضی
من از این سؤال‌های فرشته عصبانی شدم. فکر کردم که من عمری نکردم که فرصت برای انجام کاری داشته باشم؟! جواب این فکر من با مهربانی زیادی پاسخ داده شد: مرگ در هر سن و سالی می‌تواند فرا برسد.
حمیدرضا فیاضی
یکی از هم کلاسی‌هایم مشکل جسمی داشت. من او را مسخره می‌کردم و سر به سرش می‌گذاشتم. آن وقت‌ها فکر می‌کردم بامزه هستم، ولی اینجا من از درون بدن او باید درد مسخره شدن و تحقیر او را حس می‌کردم! خیلی سخت بود.
حمیدرضا فیاضی
یک بار تنها گیرش آوردم و بهش گفتم: کاظم، برام از نمازشب حرف می‌زنی؟ اولش قبول نکرد. ولی وقتی اصرار کردم شروع کرد به گفتن. چند جمله برایم گفت که هنوز در ذهنم مانده. کاظم گفت: «آقای ...! نمازشب آدم رو با ادب و با اخلاق می‌کنه و اخلاقِ حَسَنه بهش می‌ده. آن‌وقت خدا می‌شه استاد اخلاقش. وقتی هم خدا بشه معلم اخلاق انسان، همه چیزش رو درست می‌کنه و کارش رِله می‌شه.» بعد تعبیر جالبی به کار بُرد؛ گفت: «به‌خدا، نمازشب زمین و آسمان رو به هم می‌دوزه!»
z.zahiri
سعی می‌کردم در نماز و حالاتش دقت کنم. در سجده آخر، دعا می‌کرد و سجده شکر را ترک نمی‌کرد. نه یک دقیقه یا دو دقیقه. بعضاً سجده‌هایش تا نیم ساعت طول می‌کشید. تسبیحات حضرت زهرا (س) را حتماً با دقت بعد از نماز می‌گفت.
z.zahiri
در قنوتش «لااله الا الله العلی العظیم...» را زیاد می‌خواند. بعدها در رساله امام (ره) دیدم که یکی از بهترین دعاهای قنوتِ نماز است.
z.zahiri
یادمه کاظم در همان حالات، به برخی از دعاهای وارد از سوی بزرگان توصیه می‌کرد: دعای ندبه، زیارت حضرت فاطمه زهرا (س). جامعه کبیره، زیارت عاشورا و دعای بعد از زیارت، زیارت حکیمه خاتون و دعای سحر از جمله آن دعاها بود. خودش به دعای توسل علاقه داشت و خیلی وقت‌ها خودش دعا را برای جمع می‌خواند.
z.zahiri
کاظم (ع) فرمودند: کسی که بر نعمتی حمد و تشکر از خدا را انجام دهد و الحمدلله بگوید، او را شکرگذاری کرده و این حمد از آن نعمتی که به او داده شده بالاتر است. (بحار ج ۷۱ ص ۳۱.)
حمیدرضا فیاضی
اگر اهل شکرگزاری و ایمان باشید، خداوند نیازی به عذاب شما ندارد.
حمیدرضا فیاضی
جوان همراه من گفت: شما انسان‌ها خیلی ناشکر و ناسپاس هستید. نعمت‌های خداوند روز به روز برای شما بیشتر می‌شود و ناسپاسی شما هم بیشتر. این ناسپاسی آثار بدی در زندگی شما دارد.
حمیدرضا فیاضی
خوب که به اطرافم نگاه کردم عده‌ای را دیدم که زبانشان تا روی زمین کشیده می‌شد! بوی تعفن شدیدی از زبان آن‌ها خارج می‌شد که قابل تحمل نبود. کسی آن‌ها را تحویل نمی‌گرفت. در حسرت و تنهایی خودشان گرفتار بودند. در کمتر از لحظه‌ای علت این گرفتاری آن‌ها را فهمیدم. آن‌ها کسانی بودند که در دنیا اهل غیبت بودند. کسانی که به راحتی به وسیله زبانشان هرچه می‌خواستند می‌گفتند و دیگران را اذیت می‌کردند. کسانی که مردم از زبان آن‌ها آسایش نداشتند و حالا اینطور گرفتار شده‌اند!
حمیدرضا فیاضی
درست است که شیطان و یارانش تلاش خود را می‌کنند تا در لحظات مرگ، ایمان انسان را به طور کامل نابود کنند، اما ملائک الهی و بزرگان دین نیز در این لحظات به یاری مؤمنین خواهند آمد.
حمیدرضا فیاضی
آیت الله العظمی بهجت را در خواب دیدم که به همراه گروهی بالای سر من آمدند. ایشان مرا نصیحت کردند و ضمن تأکید بر عدم آرایش در مقابل نامحرم و دوری از موسیقی حرام، به اهمیت به نماز اول وقت تأکید کردند و به موضوعی اشاره کردند که من خیلی احتیاج داشتم. ایشان فرمودند: ببخش تا خداوند نیز تو را ببخشد. اگر کسی خواست در حضور تو غیبت کند بگو قاضی خداوند است.
حمیدرضا فیاضی
گفتم: من که نماز می‌خوانم. حجاب دارم. فرزندم ادامه داد: وقتی در کوچه و خیابان می‌روی به هیچ وجه آرایش نکن. سعی کن با نامحرم کمتر حرف بزنی. موسیقی حرام را گوش نکن. مراقب باش پشت سر دیگران غیبت نکنی. نمی‌دانی که این کارها چقدر در رشد معنوی شما تأثیر دارد.
حمیدرضا فیاضی
کودک ۱۲ روزه شروع به نصیحت من کرد و گفت: مادر مراقب باش دستورات خدا را فراموش نکنی. تمام مشکلات از زمانی شروع می‌شود که اجازه می‌دهیم شیطان در زندگی ما وارد شود. وقتی نافرمانی خدا عادی شود، او بر انسان مسلط می‌شود و انسان را جهنمی می‌کند!
حمیدرضا فیاضی

حجم

۳۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۳۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان