بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی

بریده‌هایی از کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۳۶ رأی
۳٫۸
(۳۶)
تو آوار می‌شوی روی دلت... آن‌قدر که خودت نفسش را بند می‌آوری تا آنکه دلت می‌میرد... دل‌مرده که شدی، همه‌چیزتمام می‌شود...
_SOMEONE_
چه سخت است با غم غربت زیستن...
Setayesh
از رنگین‌کمان مهر خدا هفت‌رنگی بردار تا رنگ زنی بر بوم دل... تا آسمان دلت را آبی کنی...
_SOMEONE_
و تو ای‌کاش بدانی بی‌ثمر نیست همه بودن تو و تمام لحظه‌ها می‌گذرند به هوای روییدن تو...
_SOMEONE_
به او بگو اگر روزی پشیمان شد، به سراغ من نیاید، هرکجا دلش شکست، یک شاخه مینا بکارد، باد که بیاید، هوای دلم بهار می‌شود...
_SOMEONE_
این‌ها دروغ را به صداقت ترجیح می‌دهند...
_SOMEONE_
فنجان چای با خاطراتی که هم می‌خورند... طاقتم که طاق می‌شود،  فنجان را سر می‌کشم و به‌یک‌باره تمام خاطرات در رگ و ریشه‌های من... خاطرات تلخی که یک قند حرامشان می‌شود... چای هم خستگی‌ام را در نمی‌کند، گاهی دوست دارم انگشت دردهانم کنم و تمام خاطرات را تا ته بالا بیاورم، تا فنجان چای همان فنجان خواستنی دم‌صبح شود...
_SOMEONE_
یا خدا را تو بگو و زندگی آغاز کن...
_SOMEONE_
خوب من! خوب بمان...
_SOMEONE_
دل من آرام گیر، چه کسی قدر تو را می‌داند؟ به همین شاخه‌ی خشکیده‌ی بید هیچ‌کسی...
_SOMEONE_
و من به هزاران تعبیر تمام اتفاقات جهان را خوب پنداشته ام... چرا که تو همیشه خوبِ روزگاری... خدای مهربان من...
_SOMEONE_
این‌ها دروغ را به صداقت ترجیح می‌دهند... غرور را به‌پای اقتدار می‌گذارند، خودشیفتگی را به‌پای اعتمادبه‌نفس
Setayesh
و که می‌داند چه هست معنای هیچ؟؟؟...
Setayesh
آن‌قدر بزرگ‌شده‌ام که بدانم غیر از خدا هیچ‌کس نبوده...
رز
ازاینجا برو، این مردم از زمستان تنها یک آدم‌برفی می‌سازند
روباه آتشین
مردمی که زمان عصبانیت می‌خندند و موقعی که باید بخندند عصبانی می‌شوند، به من میگویند غیرعادی! زمان رفتن می‌مانند و زمان ماندن غیبشان میزند به من میگویند عجیب‌وغریب! مردمی که زمان سکوت کردن داد می‌زنند و زمان فریاد زدن سکوت می‌کنند به من میگویند غیرعادی!
PARSA
آدم‌برفی شالت را محکم‌تر بپیچ، این زمستان به تو هم رحم نمی‌کند... در شهر ما نمان! اینجا پر از آدم یخی‌هایی ست که به شهرمان خیلی وقت است زمستان آورده‌اند
PARSA
قصه نمی‌خواهم، خوابم نمی‌آید، رویا را پیش نکش!!!
PARSA
از دنیای آدم‌ها خسته‌ام، از غربت این کوچه‌ها...
~sahar~
دلم ساکت باش، دل من آرام باش... عاقبت روزی شود شاید بگویند حیف بود، نیست دگر... شاید!...
~sahar~

حجم

۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

قیمت:
رایگان