بریدههایی از کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی
۳٫۸
(۳۶)
هر که با تو هر چه کرد، تو فقط پای خودت محکم بمان...
min
آدمها تو را بهجایی میرسانند که همیشه با لبخند تلخی بگویی: انتظارش را داشتم!...
Reyhaneh
دوست دارم انگشت دردهانم کنم و تمام خاطرات را تا ته بالا بیاورم
nu_amin_mi
اصلاً جنس فاصلهات هم فرق میکند...
خدای مهربانم! همیشه از فاصلهای که بینمان انداختم، پلی ساختی از جنس وفا...
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
از آن هنگام برایم بگو، از آن هنگامیکه مژدهرسان پیراهن بر چهرهی یعقوب افکند، در دم بینا گشت و گفت:
مگر نگفتم من از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید؟
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
آنقدر بزرگشدهام که بدانم غیر از خدا هیچکس نبوده...
الحمدالله علی کل حال
ایکاش تو میفهمیدی احترامم به تو به خاطر محترم بودن تو نیست!...
• Khavari •
برخیز ای مسافر، همسفرت را جاگذاشتهای...
مادربزرگ علی💝
آدمها میشکنند!...حرمت را، غرور را...
_SOMEONE_
شاید شعرها قرصهای سفید کاغذی باشند برای تسکین درد دلها...
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
گاهی مهم نیست که آدمها تو را نمیفهمند، تو باید پای قول و قرارت بمانی...
_SOMEONE_
جسارت میخواهد داشتنت امروز!
آبنوس' تیناز
چای هم خستگیام را در نمیکند،
Setayesh
و که میداند چه هست معنای هیچ؟؟؟...
چه کسی جز دل من میداند؟!
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
مهربان نیستم، از جنگیدن به ستوه آمدهام!...
فــــــــــائزه
جای خالیات را گلدان نگذاشتهام...
من جای خالیات را مینویسم، دیوارهای خانه قاب میگیرند... خانه باید عطر تو را داشته باشد...
◉『𝑯𝒊𝒗𝒂』◉
بعضی چیزها را نباید هرگز کنار گذاشت... گاهی چیزهایی تو را یاد روزهایی میاندازند که نباید فراموش کنی...
گاهی باید از چشم دیگران افتاد تا از جایی بلند سقوط نکرد...
گاهی مهم نیست که آدمها تو را نمیفهمند، تو باید پای قول و قرارت بمانی...
Haniyeh_bjb
شهر خالیُ من خالیُ تو نیستی...
شهر غریبُ مردم غریبهُ من یکی از غریبهها...
پر از غریبهُ خالی از آشنا ُمن خالیُ شهر خالی...
هزاره ای پس از چشمان طُ
گاهی باید از چشم دیگران افتاد تا از جایی بلند سقوط نکرد...
Setayesh
میخواهم شبها آسوده بخوابم...
مستاجر
حجم
۶۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
حجم
۶۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۷ صفحه
قیمت:
رایگان