بریدههایی از کتاب در ستایش پیادهروی
۳٫۶
(۲۲)
معقولترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که از موضوعی که خشمگینتان کرده دور شوید.
olllo
اگر جایی که در آن ایستادهای زمان حال باشد، گذشته آبی است که قبلاً از تو عبور کرده و تو هیچگاه دوباره آن را نخواهی دید. آینده آبی است که از بالادست میآید و با خودش خطرات، لذتها و شگفتیهای خود را میآورد
Anahid
از او پرسیدم از بررسی ضربان هزاران قلب چه آموخته است. یعقوب پاسخ داد: «هر روز به پیادهروی بروید.»
آتیلا
وقتی چیزی بهآسانی به دست میآید، لذتش از دست میرود.
SaNaZ
زاپْف، در مقام فیلسوف، معتقد بود که نیاز مداوم ما به سادهسازی مسائلْ فرصتهای ما برای داشتن تجارب بزرگ را از بین میبرد. ایدهٔ اصلی او، که من معتقدم با هرکسی که فاصلههای طولانی را پیاده میرود مشترک است، این است که دستیابی به چیزی لزوماً ارتباطی با ارزش آنچه که به دست آمده ندارد.
Anahid
درمورد کسانیکه پیادهروی نمیکنند میگوید: «اینکه بعد از اینهمه وقت دست به خودکشی نزدهاید، تحسینبرانگیز است.»
آتیلا
پیادهروی در طبیعت و یافتن مکانی آرام برای درازکشیدن موقع خستگی یکی از لذتبخشترین کارهایی است که میتوان تجربه کرد
Mohammad Bakhshipour
اگر همیشه راهی با کمترین دشواری را انتخاب کنید، گزینههایی که کمترین چالش را دارند برایتان اولویت پیدا میکنند. بهاینترتیب انتخابهایی ازپیشتعیینشده خواهید داشت، و زندگیتان نهتنها دیگر آزادانه نخواهد بود، بلکه کسلکننده و پوچ خواهد شد.
nasim
در زمان عصبانیت، یعنی وقتی تصمیمهایتان متأثر از افکار ناخوشایندتان هستند، معقولترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که از موضوعی که خشمگینتان کرده دور شوید.
SaNaZ
بدن شما و طبیعتْ هر دو از عناصر مشابهی تشکیل شدهاند: اکسیژن، کربن، نیتروژن، و هیدروژن؛ پس به همین دلیل تعامل و ارتباط متقابل با طبیعت برای بدنتان امری طبیعی تلقی میشود. وقتی این اتفاق میافتد، شخص چیزی را تجربه میکند که موریس مرلوپونتی آن را «چشمانداز زندگیشده» توصیف میکند. محیط پیرامون و بدنتان زبان مشترکی پیدا میکنند و تبدیل به واحدی بزرگتر از خودشان میشوند.
olllo
وقتی با سرعت پیادهروی میکنم، گویا بسیاری از احساساتْ دور نگه داشته میشوند، و زمانیکه سرعتم را کم میکنم، آنها هم برمیگردند.
آتیلا
«تصور کن هماکنون چشمانت را میبندی و بیست سال بعد بازشان میکنی؛ دیدنِ چه چیزی خوشحالت میکند؟»
Mohammad Bakhshipour
بهشت جایی است که من در آن هستم. وقتی در اتاق نشیمن مینشینم و یک کتاب خوب میخوانم، با کسانیکه برایم ارزشمندند غذا میخورم، یا پیادهروی میکنم، این فکر در من تقویت میشود.
Mohammad Bakhshipour
همهٔ پیادهرویهای من باهم فرق داشتهاند؛ اما وقتی به گذشته نگاه میکنم یک وجه اشتراک میان آنها میبینم: سکوت درونی. راهرفتن و سکوت به هم وابستهاند
Mohammad Bakhshipour
راهرفتن و سکوت به هم وابستهاند. هرقدر سکوت انتزاعی است، راهرفتن به همان میزان مشهود و ملموس است.
لیلی
پیادهروی عمر را طولانی میکند، باعث تقویت حافظه میشود، فشارخون را تنظیم، و سیستم ایمنی را قوی میکند. اما هر بار که اینها را میگویم، میدانم تنها به نیمی از حقیقت اشاره کردهام. مزیتهای راهرفتن بیشتر از آن چیزی است که در آگهیها و مقالههای سلامتی میگویند.
احسان رضاپور
باور بر این است که افراد محبوس در زندان کمترین حرکت را دارند؛ اما مسئله به این سادگی نیست. سهچهارم همهٔ کودکان انگلیسیزبان، نسبتبه زندانیانِ همان کشور، زمان کمتری را خارج از خانه سپری میکنند. از هر پنج کودک یک نفر بیشترِ روز در خانه است و از هر نُه کودک یک کودک در کل سال حتی به پارک یا جنگل یا ساحل پا نمیگذارد.
دن کیشوت
تجربهٔ شرایط سخت و توانایی ما در غلبه بر آنها تثبیت سرزندگی ماست.
olllo
هرقدر فاصلهٔ فیزیکی بین تصمیمگیرندگان و افراد تحتتأثیر آن تصمیمات بیشتر باشد، تصمیمات گرفتهشده ارتباط کمتری با افراد تحتتأثیر دارند
Mohammad Bakhshipour
بدن شما و طبیعتْ هر دو از عناصر مشابهی تشکیل شدهاند: اکسیژن، کربن، نیتروژن، و هیدروژن؛ پس به همین دلیل تعامل و ارتباط متقابل با طبیعت برای بدنتان امری طبیعی تلقی میشود. وقتی این اتفاق میافتد، شخص چیزی را تجربه میکند که موریس مرلوپونتی آن را «چشمانداز زندگیشده» توصیف میکند. محیط پیرامون و بدنتان زبان مشترکی پیدا میکنند و تبدیل به واحدی بزرگتر از خودشان میشوند. راههای مختلفی وجود دارد که یک نفر بتواند احساسی اینگونه را تجربه کند. میتوانید با روزه، مدیتیشن، قرص یا دعا و عبادت به این حس برسید. برای من تجربهٔ این حس با راهرفتن میسر میگردد.
پرنیان
حجم
۳۹۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۳۹۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان