بریده‌های کتاب مثل بیروت بود
کتاب مثل بیروت بود اثر زهرا اسعد بلنددوست

کتاب مثل بیروت بود

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۱۸۹ رأیخواندن نظرات
همیشه از آشپزخانهٔ اوپن بدش می‌آمد. می‌گفت: «این‌جا سنگر زنه. باید دروپیکر داشته باشه تا هر وقت دلش گرفت، به بهانهٔ پیاز خردکردن، های‌های اشک بریزه
هفتصد و چهل و نه
وقتی که ذهن مسموم شد دیگه فقط چیزی رو بالا می‌آره که ما به خوردش دادیم. این معادله قبلاً تو سوریه جواب داده پس توی ایران هم جواب می‌ده؛ شاید با تأخیر، اما بالأخره جواب می‌ده. این بار رژیم نمی‌تونه از دامی که براش پهن کردیم سالم بیرون بیاد. خلاصه که این تو بمیری از اون تو بمیری‌ها نیست. حرف‌هایش ترسناک بود ولی بیراه نمی‌گفت. همیشه خطر خودی‌های ناخودی بیشتر از دشمن، سرزمین‌مان را تهدید می‌کرد، اما این بازی‌ها تازگی نداشت و هیچ‌وقت حساب اجنبی‌جماعت در سرزمین ما درست در نمی‌آمد؛ که اگر غیر از این بود سر کیسه را برای وطن‌فروشان بی‌مایه شل نمی‌کردند.
گلناز
مگر این خاک خائنین تسبیح‌به‌دستی چون مسعود کشمیری را کم دیده بود؟!
سادات
بلند خطاب قرارم داد: اصلاً حال یک دیوانه را دیوانه بهتر می‌کند.
zahra 84
من از درد کشیدن می‌ترسیدم.
هفتصد و چهل و نه
و قسم به خستگی چشمانش که اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا
سادات
خانم، کسی همراه‌تون نیست که برم صداشون کنم؟ نای صحبت نداشت، انگشت اشاره‌اش را به‌سمت قبرها بلند کرد. چرا هست... اونجا خوابیده... اما نمی‌آد که ببردم...
معمای عشق♡ (ℬ•ℳ)
سیاست، فرزند زنی بدکاره است که برای عافیت خودش از هیچ ستمی دریغ نمی‌کند.
مکروبه
همیشه خطر خودی‌های ناخودی بیشتر از دشمن، سرزمین‌مان را تهدید می‌کرد
zahra sadat-87
. هیچ چیز شیرین‌تر از امنیت نبود.
سادات

حجم

۲۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

حجم

۲۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰
۵۰%
تومان