بریدههایی از کتاب اسلام شناسی
۴٫۸
(۲۸)
خداوندا چه کسی هست که شیرینی محبّت تو را چشیده باشد و به دنبال غیر تو بگردد و کیست که با همنشینی و قرب تو انس گرفته باشد و بخواهد از نزد تو به جای دیگری رود. (مناجات محبّین، حضرت امام سجّاد)
هدف دین ارتباط با نامتناهی و خروج از محدودیتها
تمام تلاش ادیان الهی برای اتصال قلب و دل انسان به خداوند است و فلسفه خلقت انسان، خدایابی اوست؛ قلب و دل، تصور نمیکنند بلکه احساس میکنند و این احساس علم حضوری آنهاست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در دنیا لذتهای بسیاری را می توان یافت؛ ولی انبیاء الهی آمده اند که بشریت را به سوی لذتی که بلندمدتترین لذت و با کیفیت ترین لذت است دعوت نمایند.
لذتهای مادی:
۱. در همین دنیا خلاصه میشود ولی لذتهای معنوی پس از کوچ کردن از دنیا به عالم ملکوت نیز همراه انسان است
۲. لذتهای مادی از نظر کیفیت در مقایسه با لذتهای روحی و اخروی مثل قطرهای دربرابر دریاست.
بیشتر بدانیم
چه چیزی از محبت خدا شیرینتر!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مباحث دین را به سه بخش میتوان تقسیم کرد:
۱. اعتقادات: مجموعه گزارههائی که به توضیح نظام عالم هستی و اجزاء آن میپردازد و واقعیاتی را گزارش میکند (هست ها و نیستها). دانشهائی چون کلام و فلسفه به این بخش از دین میپردازند.
۲. قوانین الزامی: مجموعهای از دستورات و قوانین که به صورت الزامی از طرف خداوند بیان شده و مخالفت با آن نوعی جسارت و بیادبی نسبت به خداوند بوده و سزاوار عقاب و مجازات است. بخشی از دانش فقه و حقوق اسلامی به این مباحث میپردازد.
۳. مباحث اخلاقی و تربیتی: مجموعهای ازدستوراتی که مجازات قانونی ندارد ولی برای رشد و سعادت انسانها مفید میباشد و خوب است که به آن پایبند باشند. علم اخلاق و تعلیم و تربیت و بخشی از فقه به این مباحث میپردازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تبیین قرآن از کیفیت معاد و عوالم ماوراء ماده و نسبت زمان و مکان آن عوالم با این عالم دنیا از شیرینترین بحثهای فلسفی و اعجازآمیز ترین معارف قرآن است که در جلدهای بعدی به بخشی از آن خواهیم رسید.
گذشته از اینها قرآن مقام انسان کامل را به شکلی عمیق و زیبا تبیین نمود که بخش عظیمی از مباحث دانش «عرفان نظری» بر اساس آن شکل گرفت و نمونههائی از آن را در جلد قبلی با هم دیدیم.
و در نهایت قرآن عالیترین ترسیم را از توحید خداوند و رابطه خالق و مخلوق ارائه نمود؛ ترسیمی که همواره در فضاهای علمی نوعی معمّا محسوب میشد و حدود هزار سال طول کشید تا بزرگان علم و دانش توانستند گره از آن باز کنند و حکیمان مسلمان بر اساس آن بسیاری از مباحث دقیق فلسفه را بنیان نهادند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گذشته از اینکه پیغمبر اکرم (ص) آموزگاری ندیده بود و خواندن و نوشتن یاد نگرفته بود و پیش از دعوت ۱ دو سوم زندگی خود را در میان قومی به سر برده بود که از فرهنگ عاری بودند و بویی از مدنیت و حضارت نشنیده بودند و در زمینی بی آب و علف و هوایی سوزان با پستترین شرایط زندگی میکردند و هر روز زیر تسلط یکی از دول همجوار خود میرفتند. (شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، ص ۱۳۳ و ۱۳۴)
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قرآن کریم این احکام را طوری چیده که تمام مسائل ارث را با این قانون میشود تدبیر کرد و در همه حالات مختلف که تعداد فرزندان یا همسران یا برادران کم یا زیاد شود جواب میدهد و میبینیم فروعات این قوانین همه با هم هماهنگ و سازگار است.
یک حقوقدان وقتی این همه قانون را در چند آیه با این فشردگی و این دقت میبیند فوراً اعتراف میکند که این آیات معجزه است؛ خصوصاً در جهانی که قانونی برای ارث وجود نداشته است.
مرحوم علامه طباطبائی درباره آیات ارث قرآن میفرمایند:
«آن روزی که اسلام این قانون کامل ارث را تشریع میکرد روزگاری بود که از قانون هر چه هم ناقص خبری نبود
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پیامبر اسلام (ص) با اینکه در شرائطی که از علوم و دانشهای آن زمانه خبری نبود از جزیرة العرب برخاستند، در مدّتی بسیار کوتاه حجم بسیار زیادی قوانین و مسائل حقوقی بیان نمودند که تمام ابعاد زندگی فردی و جمعی مردم را در برمیگرفت. این قوانین از سوئی زندگی عبادی را به شکلی وسیع در بر میگرفت و نماز و روزه و حج و دعا و نذر و ... را شامل میشد و از سوئی در مسائل غیرعبادی _ فردی و جمعی _ تمام مسائل خرید و فروش و نکاح و طلاق و اجاره و انواع معاملهها و قصاص و دیات و حدود و قضاوت و حتی محدوده مسائل شهرسازی و استفاده از جنگلها و مراتع و آبها را دربرمیگرفت.
در کنار این قوانین الزامی، دستورات وسیعی به صورت غیرالزامی از سوی پیامبر اکرم (ص) و قرآن کریم ابلاغ شد که مجموعهای بسیار وسیع از فرهنگهای اجتماعی و سبک زندگی را شامل میشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
همه دستورات دین از نماز و روزه و صدقه و جهاد و حج و ... برای این است که در دل آدمی عشق و محبت بوجود آید و آن گاه انسان بر «براق» محبت سوار شده و با آن به ملکوت سفر نماید و به همین جهت در کلام امامان معصوم آمده است که حقیقت دین همان محبّت است «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب» (کافی، ج ۸، ص ۸۰)
آیهٔ مودّت («قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی») از معجزات تربیتی قرآن کریم است و کسی قدر آن را می فهمد که سالها در مکاتب تربیتی بشری سرگردان و حیران بوده و خون دلها خورده و این در و آن در زده و دست خالی بازگشته است و اکنون که بر سفرهٔ قرآن کریم مینشیند میفهمد که از آغاز راه به خطا طی مینموده است و میفهمد که قرآن بر قلب کسی نازل شده که خود او همه مراتب قرب را طی کرده و ظرائف آن را دیده
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قرآن میفرماید پیامبران الهی برای زحماتی که میکشیدند اجری طلب نمیکردند و اگر گاهی نیز سخنی از اجر و پاداشی هست چیزی هست که نفعش به خود انسانها میرسد. «قُلْ ما سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَی اللَّه» (سورهٔ سبأ، آیهٔ ۴۷).
سپس وقتی میخواهد مزد رسالت رسول خدا را بیان کند می فرماید مزد رسالت فقط «مودّت نزدیکان پیامبر» است: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» در آیه دیگری توضیح میفرماید که اجر رسالت را از کسانی میخواهیم که میخواهند در راهی به سوی خدا قدم بگذارند: «ما أَسْئَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبیلا».
از کنار هم نهادن این دو آیه میفهمیم که اجر رسالت همان کاری است که مرکب حرکت به طرف خداست؛
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ولی در مکتب رسول خدا و قرآن کریم افرادی بسیار با یک زندگی نسبه عادی و بدون تحمل ریاضتهای عجیب و غریب، به درجاتی عالی میرسند. (البته راه خدا بدون ریاضت و سختی کشیدن شدنی نیست. ولی بحث در این است که تا چه حدی باید سختی کشید؟).
چرا در مکتب قرآن انسانها بدون آن دشواریها به درجات عالی میرسند؟ سر مسأله اینست که قرآن کلیدهایی در تربیت به ما داده که با این کلیدها گویا انسان بر هواپیمائی سوار شده و مسیر چندهزار کیلومتری را در چندساعت طی میکند این هواپیما چیست؟ یکی از این کلیدها عشق و محبّت اولیاء خداست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هیچ کس و به هیچ وجه، برای اینکه هر کسی را که تصور کنی، خدا مالک ذات او و صفات او و افعال او است و اگر براستی ما ایمان به این حقیقت داشته باشیم، دیگر بویی از استقلال در خود و متعلقات خود سراغ میکنیم؟! نه با پیدا شدن چنین ایمانی تمامی اشیاء، هم ذاتشان و هم صفاتشان و هم افعالشان، در نظر ما از درجه استقلال ساقط میشوند، دیگر چنین انسانی نه تنها غیر خدا را اراده نمیکند و نمیتواند غیر او را اراده کند و نمیتواند در برابر غیر او خضوع کند، یا از غیر او بترسد یا از غیر او امید داشته باشد یا به غیر او به چیز دیگری سر گرم شده و از چیز دیگری لذت و بهجت بگیرد یا به غیر او توکل و اعتماد نماید و یا تسلیم چیزی غیر او شود و یا امور خود را به چیزی غیر او وا بگذارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و معلوم است کسی که به این دین و به این معارف ایمان دارد، دیگر در دلش جایی برای ریا و سمعه و ترس از غیر خدا و امید به غیر خدا و تمایل و اعتماد به غیر خدا، باقی نمیماند، و اگر براستی این دو قضیه برای کسی معلوم شود، یعنی علم یقینی بدان داشته باشد، تمامی پستیها و بدیها از دلش شسته میشود و این دو قضیه دل او را به زیور صفاتی از فضائل، در مقابل آن رذائل میآراید، صفاتی الهی چون تقوای باللَّه و تعزز باللَّه و غیر آن از قبیل مناعت طبع و کبریاء و غنای نفس و هیبتی الهی و ربانی.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
به عبارت دیگر اوصاف رذیله و خویهای ناستوده را، از طریق رفع از بین برده نه دفع، یعنی اجازه نداده که رذائل در دلها راه یابد تا در صدد بر طرف کردنش برآیند، بلکه دلها را آن چنان با علوم و معارف خود پر کرده که دیگر جایی برای رذائل باقی نگذاشته است.
توضیح اینکه هر عملی که انسان برای غیر خدا انجام دهد، الا و لا بد منظوری از آن عمل در نظر دارد، یا برای این میکند که در کردن آن عزتی سراغ دارد و میخواهد آن را بدست آورد و یا بخاطر ترس از نیرویی آن را انجام میدهد، تا از شر آن نیرو محفوظ بماند، قرآن کریم هم عزت را منحصر در خدای سبحان کرده، و فرموده: (إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً، عزت همهاش از خداست)، و هم نیرو را منحصر در او کرده و فرموده: (أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً، نیرو همهاش از خداست)
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و مثلاً برای درمان بخل و خسیسی می گویند:
۱. فکر کند که با بخل در بین مردم بدنام میشود.
۲. فکر کند که اگر به دیگران کمک کند دیگران هم در موقع نیاز کمکش میکنند.
۳. فکر کند که انفاق برکت میآورد و رزق و روزی را زیاد میکند.
۴. فکر کند که هرچه انفاق کند خداوند بیشتر از آن به او در آخرت پاداش میدهد.
۵. سعی کند که از انفاق چیزهای کوچک تمرین کند و کم کم به طرف چیزهای بزرگ برود تا قدرت بر جود و کرم پیدا کند.
و ...
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مثلاً برای درمان بیصبری این راهها را پیشنهاد کردهاند:
۱. انسان در این مساله فکر کند که جزع و فزع و گریه فائده ای ندارد و با تامل در بیفائدگی آن خود را به سکوت و آرامش دعوت نماید.
۲. فکر کند که گریه و بیتابی آبروی او را در نزد مردم میبرد.
۳. فکر کند که بسیاری از افراد مصیبتهائی بیشتر از او دارند. تامل در مصیبتهای بزرگتر دیگران مصیبت را در چشم انسان کوچک میکند.
۴. فکر کند که این مصیبت از یک جهت مصیبت است ولی روی دیگر آن رشد و سعادت است و با مبارزه با مشکلات انسان رشد کرده و بالا میرود.
۵. فکر کند که اگر صبر کند در آخرت خداوند پاداشهای بسیار زیادی به او میدهد و به امید آن پاداشها صبر نماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در دنیا مکاتب روانشناسی، اخلاقی و تربیتی بسیار زیادی وجود دارد که برخی از آنها سابقههائی بسیار دراز دارند، ولی قرآن گوی سبقت را از همه ربوده و در مسیر تربیت بهترین و کمخطرترین راههای میانبر را معرفی کرده و انسانها را از این طریق به سوی خداند متعال سیر داده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یکی دیگر از ابعاد اعجاز قرآن کریم، اعجاز در تربیت نفوس و حرکت دادن آنها به سوی عالم قدس و طهارت است. گفتیم که مهمترین جنبه قرآن کریم جنبه انسانسازی است. پس باید بهترین جلوههای اعجاز قرآن را نیز در بعد انسان سازی دنبال کرد. همانطور که گذشت اعجاز در هر بحث را متخصصین آن بحث میفهمند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و ما وقتی از زمین نگاه میکنیم چون قسمتهای شیشهای را نمی بینیم می پنداریم سیارهای را که روی فلک چسبیده در حال چرخش است. به این نظریه، نظریه «هیئت بطلمیوسی» میگویند.
با وجود اینکه در گذشته تفکر حاکم همان هیئت بطلمیوسی بود، ولی در قرآن کریم نه فقط اثری از تأیید آن به چشم نمی خورد بلکه قرآن از آغاز آن را باطل شمرده و بر این نکته تأکید فرمود که خورشید و ماه در فضا شناورند. قرآن کریم برای بیان این نکته از تعبیر «وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمُستقرٍّ لَهَا» و «کلٌّ فی فَلَک یَسْبَحُون» استفاده فرمود و نشان داد که هر یک از اینها در حال «جریان» بوده در یک مدار گرد «یَسْبَحُون» شناور میباشند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مجموعه کیهانی شامل چند صد هزار میلیون کهکشان است که هر کدام محتوی چند صد هزار میلیون ستاره هستند و تقریباً همه آنها در حال دور شدن از ما هستند. این مطلب بوسیله تجزیه نور ستارگان که به ما میرسد بر دانشمندان معلوم شد یعنی طیفهای سرخ گرا از طیف آبی گرا بیشتر است. و این سرخ گرا بودن هم بر اساس نظم خاصی است یعنی متناسب با فاصله هر کهکشان از ماست. به عبارت دیگر هر چه یک کهکشان از ما دورتر باشد تندتر از ما دوری می گزیند.
نظریه گسترش جهان امروزه مورد قبول دانشمندان است؛ اعم از کسانی که نظریه مهبانگ (انفجار بزرگ اولیه) را می پذیرند و یا دانشمندانی که نظریه کهبانگ (جهان پلاسما و جهان انفجارهای کوچک) را قبول دارند و یا دانشمندانی که نظریه حالت پایدار جهان را ترجیح میدهند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس باید نتیجه بگیریم که اعجاز علمی کتابهای آسمانی هیچ گاه در یک سلسله مطالب ساده و عامیانه نیست و هر گاه سخن از اعجاز علمی گفته میشود ما با مجموعه مطالبی تخصصی و پیچیده مواجه خواهیم بود که ظرافت و دقت آن برای شخص عادی قابل فهم نمیباشد.
اعجاز فلسفی قرآن برای یک فیلسوف قابل فهم است و اعجاز حقوقی آن برای یک حقوقدان و اعجاز آن در علوم طبیعی برای یک زیست شناس یا کیهان شناس و اعجاز تربیتی قرآن برای یک روانشناس و ...
انسان تا در یک رشته علمی تخصص کافی نداشته باشد، نمیتواند به درستی بفهمد که یک مطلب علمی در آن زمینه صحیح است یا نه و اگر صحیح است آیا مطلبی اعجازآمیز و فوق توان بشری است یا نه؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۶۱۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۶۱۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان