انسان از مقام قیام به رکوع میرود که نشان از تواضع است، بعد به سجده میرود که اوج عبودیّت و مظهر فنا است سپس به مقام عالم ظاهر که تشهد است و بقای بعد از فنا بازمیگردد. پس نماز که حقیقت آن، باطن انسان کامل و به منزلهٔ اسم اعظم است، بسیار اهمیّت دارد
شکوفه ▪︎
از حضرت امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که میفرمایند:
«إنّ لِلْقُلُوبِ إقْبالًا وَ إدْباراً؛ فَإذا أقْبَلَتْ فَاحْمِلُوها عَلَی النَّوافِلِ، وَإذا أدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِها عَلَی الْفَرائِضِ»(دلها گاهی پرنشاط و زمانی بینشاط است؛ آنگاه که نشاط دارند آنها را بر انجامدادن مستحبات (علاوه بر واجبات) بگمارید و هنگامی که بینشاطاند تنها به انجامدادن واجبات قناعت نمایید).
حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز فرمودند: «قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم إِلاَّ أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُمْ»(کمتر شده است کسی خود را شبیه قومی کند و سرانجام از آنان نشود)
«درمان نفی خواطر، طلوع عشق و محبت خداوند است و هنگامی که عشق خداوند در قلب آدمی جای گیرد، محبّت دیگران رفتنی است»
محمدرضا میرباقری
کنارگذاشتندنیا، درمان غفلت است.
محمدرضا میرباقری
نماز انقطاع و دلکندن از دنیا و توجه به معبود است.
محمدرضا میرباقری
خداوند انسان را بهگونهای آفریده است که بین این لایهٔ ظاهر و لایهٔ باطن یک پیوند متناسب برقرار است. بهطوری که حالات بدن در قلب و بالعکس حالات قلب در بدن، اثرگذار است. مثلاً هنگامی که انسان به سجده میرود خودبهخود حال تواضع در قلبش ایجاد میشود اما هنگامی که با یک لباس فاخر در صدر مجلس و در جای بزرگان مینشیند، حال تواضع قلبیاش از دست میرود.
«خداوند متعال نور است و از نور مطلق اصلاً عذاب متمشّی نمیشود و درد و عذاب، حاصل دوری بندگان از خداوند سبحان است»
محمدرضا میرباقری
مانند کوهنوردی که چون قصد فتح قله را دارد؛ ابتدا بار خود را سبُک کرده و بر زمین میگذارد و سپس به سمت قله رو کرده و حرکت میکند.
محمدرضا میرباقری
اگر ما فلسفهٔ اعمال را بهطور صحیح متوجه شویم و بدانیم مراد شرع مقدّس از این ذکر خاص در رکوع و سجده چیست، از این پس تلاش میکنیم تا حال قلبی ما در رکوع و سجده بهگونهای باشد که مطلوب خداوند متعال است.
محمدرضا میرباقری