بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب معادشناسی | صفحه ۷ | طاقچه
۴٫۴
(۱۶)
علامه طباطبائی (ره) قسم به جان خودم اگر در کتاب خداوند متعال هیچ آیه‌ای جز این آیه نبود: لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ (ق ۵۰: ۲۲) برای اثبات اینکه آخرت عالمی موجود است کفایت می‌کرد؛ زیرا غفلت فقط در جائی تصور می‌شود که چیزی موجود باشد و پرده برداشتن نیز فقط جائی معنا دارد که چیزی موجود بوده و بر آن پرده‌ای افکنده باشد تا پرده برداشته شود؛ و اگر آنچه انسان در قیامت مشاهده می‌کند از قبل حاضر نبود صحیح نبود که به انسان گفته شود اینها چیزهائی است که تو از آن غفلت داشتی و از تو پوشیده بود و امروز پرده از آن برداشته شده و غفلت از آن برطرف گشته است. (المیزان، ج ۱، ص ۹۲)
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ج) قرآن می‌فرماید که علت مشاهده حقائق در روز قیامت این است که پرده دیدگان انسانها کنار رفته و چشمان تیز بین شده و علت انکار معاد از سوی مخالفان این است که چشمشان کور می‌باشد؛ معلوم است که اگر عالم آخرت اکنون موجود نبود جائی برای چنین تعابیری وجود نداشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
الف) قرآن وقتی از بهشت یا جهنم صحبت می‌کند، می‌فرماید که بهشت و جهنم پیشاپیش برای خوبان و بدان آماده و مهیا شده است: وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتی أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ (آل عمران ۳: ۱۳۱) «بپرهیزید از آتشی که برای کافران آماده شده است.» وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ (آل عمران ۳: ۱۳۳) «بشتابید به سوی مغفرتی از جانب پروردگارتان و بهشتی که عرض آن آسمانها و زمین است و برای تقواپیشگان آماده شده است.» ب) قرآن می‌فرماید کارهائی که انسانها انجام می‌دهند، هم اکنون به عالم آخرت رفته و قبل از حضور انسان در آنجا حضور می‌یابد؛ از این رو از انجام کارها به پیش فرستادن آنها تعبیر می‌نماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْیَا دَارُ مَجَازٍ وَ الآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرِّکُم»‌ «ای مردم! دنیا منزلگاه میانهٔ راه است که در آن توقف موقتی می‌کنید و از آن عبور خواهید کرد و آخرت خانه جاودانی شماست که در آن برای همیشه مستقر می گردید؛ پس از این منزلگاه موقت برای خانه جاودانی خود توشه برگیرید.»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تلاش کردن برای گرفتن مدرک، گرفتن نمره، داشتن پست و مقام، حفظ آبرو وجاهت اجتماعی، پیروی از مد، افتخار به اموال، دل‌بستن به مدالها و تقدیرنامه‌ها و ... همه اعتبارات و فرض و خیال است که اگر به روش سابق درآن تفکر کنید می‌توانید انواع فرضها و خیالات را در آن بیابید. این اعتبارات تا جائی که در مسیر حرکت انسان به سوی خداوند و بهره بردن از عالم حقیقت است محترم می‌باشد و هرجا که به پندار محض و خالص تبدیل شدند بی‌اعتبار و بی‌ارزش خواهند بود. یکی از اهداف دانش فلسفه تفکیک میان امور حقیقی و امور اعتباری است تا انسان در زندگی چند روزه دنیا بر امور حقیقی سرمایه‌گذاری کرده و از امور اعتباری صرف نظر نماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تنها مالکیتی که تقریباً حقیقی است، مالکیت انسان نسبت به بدن و اعضاء خود است که یک رابطه تکوینی و واقعی است و البته آن هم خالی از اعتبار و مجاز نیست؛ چون در حقیقت مالک اصلی خداست و ما فقط امانت داریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بحث از آخرت و معاد بسیار مهم است؛ زیرا اگر واقعاً آخرتی در پیش باشد: اوّلاً سفری بی‌پایان بوده و منزلگاه ابدی انسان است. ثانیاً حوادثی که در آن اتفاق می‌افتد از جهت شدت و قوت هزاران مرتبه از دنیا قوی‌تر است؛ زیرا سفر آخرت سفر به سوی عوالم وجودی برتر است و هرچه در عالمی، وجود قوی‌تر می‌شود آثار آن نیز قوی‌تر می‌شود. بنابراین اگر آخرتی باشد نعمتهای بهشتی آن هزاران بار شیرین‌تر و گواراتر از دنیاست و عذابها و دردهای آن نیز هزاران بار دردناک‌تر می‌باشد. حتی احتمال راست بودن چنین آینده‌ای آن قدر مهم است که باید از اکنون به فکر آن بوده و درباره‌اش تحقیق نمود
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ولی انسان می تواند با اختیار و تصمیم خود نیز به عوالم دیگر سفر کند؛ سفر اختیاری به عالم ملکوت را «سیر و سلوک» می‌نامند. مرگ یا سفر اضطراری همراه با از کار افتادن بدن است و به همین جهت حیات دنیا نیز در آن پایان می‌یابد ولی در سلوک یا سفر اختیاری بدن همچنان در عالم دنیا فعال و زنده است و به همین جهت سالک در عین بیرون رفتن از «عالم دنیا» باز هم به «زندگانی دنیا» مشغول است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
زندگی دنیا نیز از جهتی یک نوع سفر است؛ اما نه سفر از عالمی به عالم دیگر، بلکه سفری در درون یک عالم در جاده زمان. ما در دنیا لحظه به لحظه از گذشته‌ها جدا می‌گردیم و مراحل دنیا را پشت سر می‌گذاریم و وقتی می‌میریم از کل این عالم جدا شده و با عالم جدیدی همنشین می‌گردیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین همه زندگی ما در مسیر «از خدا تا خدا» سفر در عوالم هستی است؛ در مراحلی از عوالمی به عوالمی نزول کردیم و به دنیا رسیدیم و در این میان چند صباحی در عالم دنیا متوقف شده و درنگی می کنیم تا دوباره به سفر خود ادامه دهیم و با مرگ از این عالم به عوالم دیگر صعود کنیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ج) دنیا عامل فریب است؛ زندگانی دنیا بسیار بی‌ارزش و کوتاه مدت است ولی آن قدر جذابیت دارد که انسان آن را پایدار و ارزشمند می‌پندارد؛ مانند کسی که در خواب فرورفته و فراموش کرده که در خواب است و به زودی از خواب برمی‌خیزد و به همین جهت به آنچه در خواب می‌بیند دل می‌بندد. مهم‌تر اینکه انسان را از پروردگارش غافل نموده و دیده استقلال بین و شرک آلود به انسان می‌دهد و او را از توجه به خداوند محروم می سازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ب) دنیا نسبت به آخرت متاع و ابزار است. از نظر قرآن کریم زندگی دنیا چون گذاراست ارزش سرمایه‌گذاری ندارد؛ زندگی در این دنیا مانند یک خواب است، خوابی که اگرچه نسبت به دیگر خوابها بلند است، ولی نسبت به عوالمی که در پیش روی داریم بسیار کوتاه می‌باشد و لذا ارزش دل‌دادن و وابستگی ندارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گرفته مراد جنبه غفلت‌آفرین این زندگی و دلبستگی ما به آن است که ما را از هدف حقیقی دور می‌سازد. الف) دنیا گذراست و نمی‌توان به آن دل بست. قرآن از دنیا به «عَرَض» (چیز گذرا) تعبیر کرده و می‌فرماید: تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا (النساء ۴: ۹۴) و آن را به زراعت یا باغی تشبیه می‌فرماید که مدتی رونقی یافته و انسان به آن دل می‌بندد ولی عمرش بسیار کوتاه بوده و تا انسان می خواهد با آن انس بگیرد ناگهان خشک شده و تمام آرزوهای انسان را نقش بر آب می‌کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین انسان حرکتی نزولی از خداوند به این عالم داشته و حرکتی صعودی نیز از این دنیا به خداوند دارد و چون این دو مسیر مانند دو خط بر هم منطبق نیستند، آن دو را به قوس نزول و قوس صعود نامگذاری کرده اند تا نشان دهند که مسیر رفت و برگشت تکراری نیست. از این یادآوری دو نتیجه می‌توان گرفت: الف) انسان سه زندگانی دارد: زندگانی قبل از دنیا (در مسیر حرکت از خداوند تا این عالم)، زندگانی دنیا، زندگی پس از دنیا؛ پس در برابر زندگی دنیا دو زندگی قرار دارد که چون هر دو فعلاً از دسترس ما خارج است هیچ کدام «دنیا (نزدیک و پست)» محسوب نمی‌شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و دانستیم که خداوند بالاترین موجود است و حرکت از او حرکتی نزولی و حرکت به سوی او حرکتی صعودی است و قرآن از اولی به انزال و تنزیل و از دومی به رفع و صعود تعبیر می‌کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان باید با عمل صالح سطح معرفت حقیقی خود را بالا ببرد تا افق خواست و اراده اش تغییر نموده و در عالم آخرت از خداوند جز خودش را طلب ننماید.
بنده خدا
در بهشت هر کس هر چه اراده کند برایش فراهم می‌شود، ولی نکته مهم اینجاست که میزان خواست و اراده انسانها در آخرت تابع ظرفیت وجودی ایشان است و ظرفیّت وجودی هر کس به مقداری است که با عمل صالح و تقوا در دنیا آن را ساخته است.
بنده خدا
«شفاعت» ظهور ارتباط قلبی «مشفوع» (شفاعت شده) با «شفیع» (شفاعت کننده) در قیامت است که امری حقیقی و محصول مجاهده انسان در دنیاست؛ نه پارتی‌بازی و عفو و بخشش بی اساس و بدون حکمت.
بنده خدا

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد