بریده‌های کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر
کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر اثر گروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی

کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر

مؤمن در برابر این حوادث، ناگهان از خواب غفلت بیدار شده و به یاد می‌آورد که نباید به امور گذرا و ناپایدار دل ببندد؛ به همین دلیل توجه و انسش به خداوند متعال بیشتر شده و به او نزدیک‌تر می‌شود.
گمنام
مثال ما به‌سان کودکی بیمار است که پدر و مادرش از سر دلسوزی و برای درمان، او را از خوردن کیک و شیرینی محروم کرده‌اند ولی به برادران و خواهرانش شیرینی می‌دهند. آن کودک در حدّ فهم کودکی‌اش کار ایشان را ظلم می‌پندارد. کار پدر و مادر حکیمانه و از سر مصلحت است و قضاوت کودک، کودکانه و از سر جهل. پس اختلاف کودک با والدین بر سر خوب یا بدبودنِ «خوردن شیرینی» به اختلاف «هدفِ» والدین و کودک برمی‌گردد. کودک به‌دنبال خوشیِ زودگذر است و از دید وی خوردن شیرینی لذت‌بخش است؛ اما پدر و مادر به‌دنبال رشد و تعالی پایدار کودک هستند و به همین دلیل خوردن شیرینی و بیمارماندن کودک از نگاه ایشان بد و ناصواب است.
گمنام
آنچه در عمل مهم است روح عبودیت و اخلاص است. عمل انسان اگر فاقد عبودیت و اخلاص باشد تا جایی انسان را بالا می‌برد، ولی در مراحل بالاتر که میزان عبودیت انسان آزمایش می‌شود، انسان در امتحان الهی مردود شده و سقوط می‌کند.
huseinmoradi
طبیعت انسان به‌گونه‌ای است که در رنج‌ها و سختی‌ها رشد می‌کند. از این منظر روح نیز مانند بدن است. بدن وقتی رشد می‌کند که تحت فشار باشد؛ کسی که بارهای سنگین را برمی‌دارد، کم‌کم بازوان قوی‌تری می‌یابد و کسی که مدت‌های زیاد می‌دود، بدنش در برابر دویدن مقاوم می‌شود. همان طور که بدن انسان تا تحت فشار قرار نگیرد رشد نمی‌کند، روح و روان انسان نیز هیچ‌گاه بدون سختی، ترقی و تعالی پیدا نمی‌کند. به همین دلیل است که همواره زندگی شخصیت‌های بزرگ پر است از دشواری‌ها و مصیبت‌هایی که در برابر آن مقاومت کرده‌اند و به‌دنبال آن رشد یافته‌اند. البته مهم این است که انسان در برابر سختی تحمل کند و آب‌دیده شود و سر فرود نیاورد؛ اما اگر در برابر سختی‌ها شکست بخورد و احساس ضعف کند، به وضعیت بدتری دچار می‌شود و رشد نمی‌کند.
گمنام
چه بسیار کسانی که سال‌ها در غفلت کامل به سر می‌بردند و ناگهان با یک مصیبت، جرقه‌ای در قلبشان زده شد و راهشان را به‌سوی خداوند پیدا کردند
گمنام
منشأ این نوع بلایا، ارادهٔ خود انسان بر حرکت به‌سوی خداوند و دل‌کندن از غیر اوست. هرچه ایمان مؤمن در مسیر حرکت به‌سوی خداوند بیشتر شود، به همان نسبت بلا هم بر او بیشتر فرومی‌ریزد. البته باید توجه کنیم کسی که به‌دنبال لقای الهی است، اگر خود، تا جایی که ممکن است، از تعلقات دنیوی دل بکند؛ در مسیر حرکت الی‌الله کمتر به بلا دچار می‌شود و اگر مؤمنی در این مسیر کوتاهی بورزد، خداوند از سر لطفش کوتاهی او را جبران می‌کند. این نوع بلایا فقط لطف و محبتی از جانب خداست و اولیای خدا نیز که از باطن و حقیقت این بلایا مطلع‌اند، آن را در آغوش گرفته و در برابر آن، سر تسلیم فرومی‌آورند
گمنام
انسان اگر خود را مالک بپندارد، به تکبر دچار شده و تواضعش در برابر خداوند کم می‌شود. برای رشد و حرکت به‌سوی خداوند، باید هر چیزی غیر از خدا را از دل بیرون کرد؛ به همین دلیل به انفاق مال و جان سفارش فراوانی شده است و ایثار را از مهم‌ترین اسباب تقرب به خداوند شمرده‌اند.
گمنام
احتمالاً قضاوت دیگران این بود که خداوند ما را ناقص خلق کرده است و ما بیچاره‌ها بال نداریم و ناقصُ‌الخلقه هستیم؛ ما هم همیشه از اینکه ناقصُ‌الخلقه هستیم غصه می‌خوردیم و احساس رنج می‌کردیم. گمان می‌کردیم که از نعمت پرواز محرومیم و به خداوند همیشه اعتراض می‌کردیم که چرا ما را با این‌همه رنج و غصه خلق کرده است. ولی آیا واقعاً خداوند به ما شر و بدی رسانده است یا مسئله این است که ما خود را ناقص و بد می‌پنداریم؟ آیا خداوند نقصی در ما آفریده است یا اینکه تنها کمال بیشتری را نیافریده است؟ با کمی تأمل آشکار می‌شود که خداوند در آن دنیایِ فرضی به ما بدی و بیچارگی نداده و نقصی نیافریده است؛ بلکه فقط نسبت به دیگران نعمت کمتری عطا فرموده است و چون به دیگرانی بیشتر نعمت داده است و ما توقع داریم که با دیگران مساوی باشیم، خود را بدبخت و بیچاره و بی‌بال می‌یابیم!
گمنام
خداوند پاداش هرکس را عادلانه و حتی بیش‌تر از حقش در دنیا و آخرت ادا می‌کند و هرگز ظلمی از او سر نخواهد زد
گمنام
فرض کنیم پادشاه مهربانی تمام دارایی خود را میان فقرای شهر تقسیم کرده و به همه تا حدّ ممکن، لطف و اکرام نموده است. او اکنون از کنار چند فقیر که در گوشه‌ای نشسته‌اند، عبور می‌کند و تصمیم می‌گیرد بازهم به آنها کمک کند. پادشاه برحسب حکمت‌ها و مصلحت‌هایی که درنظر دارد، به نفر اول ۱ میلیون، به نفر دوم ۵ میلیون، به نفر سوم ۱۵ میلیون و به نفر چهارم ۱۰۰ هزارتومان کمک می‌کند. آیا در این مثال، پادشاه در حق کسی ظلم کرده است؟ آیا شخص چهارم می‌تواند ادّعا کند که چون به او کمتر کمک شده، مورد ظلم قرار گرفته است؟ واقعیت این است که پادشاه، نهایت لطف و مهربانی را در حق ایشان روا داشته، هیچ ظلمی هم مرتکب نشده و هریک از کمک‌های او، فقط از روی احسان و نیکوکاری بوده است.
گمنام

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۲۱,۹۹۹
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد