بریدههایی از کتاب بیخبریها
۴٫۶
(۱۰)
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
دل از هر کس ربودی، عاقبت روزی شهیدت شد
به قرآنت قسم، اینگونه فرجامیست با ما هم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
خدایا! تهمت دزدی زده یوسف به بنیامین
اگر یاری به یاری میرسد، جامیست با ما هم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
مستی گذشت و آتش عصیان ماند
گیسو که بست، حال پریشان ماند
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
روزگاری از تو غافل بودم و در بند خویش
حال در بند تو افتادم که از خود غافلم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
با نگاهی جای خود را در دلم وا کردهای
قاتلم را ناگزیر آوردهام در منزلم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
جنگ عقل و دل به پا شد، هر که راه خود گرفت
آنقَدَر دیوانهات بودم که گفتم عاقلم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
با که غیر از چشمهایت راز دل افشا کنم؟
من که زیر تیغ ابروی تو مرغ بسملم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
باد، با زلف تو بازی کرد و زلفت با دلم
اینچنین آغشته شد عشق تو با آب و گِلم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
شاعری دیوانهام خواندی، بیا ای خوب من!
شاعر دیوانهات چندیست تنها نیز هست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
نیل اگر طغیان کند، اعجاز موسی نیز هست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
هم غم عُقبا، هم غم دنیا
این غم و آن غم، باد و مبادا
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ماندهٔ حالم، خستهٔ فردا
بسکه نشستم با غم دنیا
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
این واژههای بیسر و تَه چیست؟
بیزارم از این واژهها، بیزار
یک شب به توصیف جدایی رفت
یک شب به شرح قصّهٔ دیدار
بگذار امشب با خودم باشم
تنها یک امشب راحتم بگذار
بگذار مثل دیگران باشم
تکرار در تکرار در تکرار...
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
از کودکی دیوانهام انگار
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
در جواب نامهات هذیان شعرم را ببخش
بهتر از این بر نمیآمد جواب از دست من
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
گاه چون سروم که قامت بسته هنگام نماز
گاه چون تاکم که میریزد شراب از دست من
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
از قناعت آنچنان مستم که هنگام قنوت
برنمیخیزد دعای مستجاب از دست من
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
سایه میجویم ولیکن عافیتجو نیستم
بسکه داغم، میگریزد آفتاب از دست من
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
سفرهام خالیست امّا دست اگر بر دل نهم
میتوانی بشنوی بوی کباب از دست من
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
حجم
۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
قیمت:
۱۶,۳۰۰
تومان