بریدههایی از کتاب نیلوفر و مرداب
۳٫۷
(۱۷۳)
گروه اول تمرینهای چهارگانه
اولین تمرین، ذهنآگاهیِ مربوط به نفسکشیدن است. به این صورت که هر عمل دم و بازدمی را با توجه کامل انجام میدهید. هر انسان بهطور طبیعی دم و بازدم را انجام میدهد اما شما با آگاهی و توجه کامل این کار را انجام میدهید. این عمل شما تمام افکار را متوقف میکند و توجه کاملتان را تنها به دم و بازدم معطوف میکند.
دومین تمرین چنین است که هردم و بازدمی را بهتمامی در امتداد مسیرش دنبال میکنید. این تمرین ذهن شما را تنظیم و متمرکز میکند. بهعبارتی، در این تمرین هر دم و هر بازدم را با توجه کامل و بیوقفه از آغاز تا پایان دنبال میکنید.
بهاره مظاهری
به کمک تمرین ذهنآگاهی، که با تنفس آگاهانه آغاز میشود، میتوانیم بهدرستی رنجهای درون خودمان و همچنین رنجهای درون دیگران را تشخیص دهیم. ما خودمان نیاز به کمک داریم و دیگران هم نیاز به کمک دارند. هیچکدام از ما به تنبیه نیاز نداریم. پس هنگامی که از کسی خشمگین میشوید و دچار رنج هستید، نکوشید با انجام کاری و یا گفتن سخنی او را تنبیه کنید؛ چراکه رنجهای بسیاری نیز درون او وجود دارد و او هم دچار رنج است. پس تنبیه او بههیچوجه شرایط را بهبود نمیبخشد.
بهاره مظاهری
رنج یک انرژی است. ذهنآگاهی نیز خود انرژی دیگری است که اگر بخواهیم میتوانیم آن را فرابخوانیم تا بیاید و رنج را در بر گیرد. از همین رو، تمرین تنفس آگاهانه بسیار ضروری است، زیرا توانایی لازم را به ما میدهد تا در مسیر دگرگونسازی رنجها گامهای بعدی را محکم برداریم.
با تنفس آگاهانه میتوان احساسات دردناک را بهدرستی شناسایی کرد؛ درست همچون خواهر یا برادر بزرگتری که با آغوش باز از خواهر یا برادر کوچکترش استقبال میکند و به او خوشامد میگوید. با تمرکزبر این زمینه و روش میتوانیم به رنجها سلام کنیم و حضور آنها را درون خود شناسایی کنیم و بپذیریم. ذهنآگاهی این توانایی را به ما میدهد که در روبهرو شدن با احساسات دردناک زمینگیر نشویم. میتوانیم با چهرهای گشوده و لبخندزنان به پیشواز رنجهایمان برویم و به آنها بگوییم: «دردها، غمها، و ترسهایم که همچون کودکانی گریان در درون من هستید، صبح بهخیر. من شما را میبینم. من همینجا هستم، در کنار شما.»
بهاره مظاهری
«عمل دم را آگاهانه انجام دهید و توجه ذهن را به چشمهایتان معطوف کنید. با عمل بازدم با عشق و بهپاسِ قدردانی از این نعمت لبخند بزنید.»
lale shafiee
همواره یک گفتوگوی درونی در جریان است. به این صورت که گذشته را مرور میکنیم و برای آینده نگران میشویم. و این عمل را حتی لحظهای متوقف نمیکنیم تا نفسی تازه کنیم و بفهمیم که در این بین در حال رنجکشیدنیم. تا اینکه ناگهان، بهطور غیرمنتظرهای، رنجها ما را به زانو درمیآورند. افکار، ادراک، و نگرانیهای ما دربارهٔ گذشته و آینده تمام ذهن ما را درگیر میسازند و ارتباط ما را با آنچه واقعاً، لحظهبهلحظه، در حال رخدادن است، قطع میکنند.
Alireza
هر یک از ما صاحب بدنیم، اما همواره آن را درنمییابیم. این بدن به توجه ما نیاز دارد و هرگاه لازم باشد ما را فرامیخواند؛ اما آنچنان خود را درگیرشغل، رایانه، تلفن، و روابط اجتماعی کردهایم که ندای بدن خود را نمیشنویم و ارتباط خود را با آن از دست دادهایم. ما فراموش کردهایم که حتی بدنی هم داریم.
احسان
شما مصمم هستید که این مقدار زمان را بیهوده تلف نکنید، چراکه اکنون بهوضوح میدانید آن بیست و چهار ساعت هدیهٔ زندگی برای شماست. شما این هدیه را هر روز دریافت میکنید. آری، ذهنآگاهی همین است.
brightstar
شادی نیز مانند هرچیز دیگری ناپایدار است. همانطور که بیان کردیم، هیچچیز بدون غذا زنده نمیماند. برای آنکه شادی خود را وسعت ببخشیم و تجربهٔ آن را تکرار کنیم باید یاد بگیریم که چگونه بذر شادی را آبیاری کنیم و آن را پرورش دهیم. اگرندانید که چگونه از گُل شادیتان نگهداری کنید و آن را پرورش دهید، این گُل خواهد پژمرد
ar
شادبودن مستلزم این نیست که تمام رنجها به پایان برسند. شرایط تجربهٔ شادکامی در همین لحظه و همین جایی که قرار دارید هم فراهم است. اما پیش از هر چیز ممکن است لازم باشد در افکار و عقایدتان دربارهٔ شادی تجدیدنظر کلی کنید. افکار و عقاید شما دربارهٔ شادی میتواند بهخودیِخود اصلیترین مانعی باشد که شما را از شادی راستین دور نگه میدارد.
ar
اگر تیری به شما اصابت کند، در آنجایی که به بدن شما اصابت کرده است احساس درد خواهید کرد. حال اگر تیر دومی بهسمتِ شما بیاید و دقیقاً به همان نقطهٔ قبلی برخورد کند، شدت درد شما نهتنها دو برابر نمیشود که حداقل ده برابربیشتر میشود.
اتفاقات ناخوشایند و ناخواسته نظیر «طرد شدن ازسوی دیگران»، «از دست دادن چیزی ارزشمند»، «رد شدن در امتحانهای مهم»، و «مصدوم شدن در تصادفات» که گاهی در زندگی رخ میدهند، مانند آن اولین تیر هستند که سبب مقداری درد میشوند. اما دومین تیر را خودمان شلیک میکنیم که همان واکنشها، داستانپردازیها، و اضطرابهای ما نسبت به اتفاقات ناخوشایند و ناخواستهای است که برای ما رخ دادهاند. تمام این موارد، دامنهٔ رنجهای ما را وسعت میبخشند.
ar
وقتی کسی شما را میرنجاند در نگاه نخست چنین بهنظر میرسد که آن شخص سبکبار و شاد است و در زندگیاش دلیلی برای رنجکشیدن ندارد، [و این تنها شما هستید که رنج میکشید]. اما هنگامیکه بتوانید به اندازهٔ کافی عمیقانه بنگرید، درمییابید که او هم درون خود رنج میکشد.
ar
درست همانطور که از میان کود ـکودی که بهدرستی از آن مراقبت و نگهداری شده استباغ گُل میروید، وقتی عمیقاً به غمهایمان بنگریم و از آنها مراقبت کنیم، آنها نیز دگرگون و به درک و شفقت تبدیل میشوند.
شیوهٔ درک یکدیگر اینگونه است که نخست باید به ندای رنجهای درونمان گوش فرا دهیم، چرا که ریشهٔ رنجهای ما و دیگران به هم متصلاند.
ar
وقتی با تمرینهای ذهنآگاهی زندگی کنید و بتوانید تمام توجه خود را به آن علتهایی که سرچشمهٔ رفتار دیگران است معطوف دارید، بهوضوح درمییابید که آن شخص نیز درون خود رنجهای فراوان دارد و ازطرفی هم نمیداند آنها را چگونه مدیریت کند. به همین دلیل، هم بسیار رنج میکشد و هم سبب رنج دیگران میشود. آنچه او نیاز دارد «کمک» است، نه تنبیه.
tasnim
«ذهنآگاهی» بهترین شیوه برای کنارآمدن با رنجهاست، بدون اینکه رنجها همهٔ زندگیمان را فراگیرند. «ذهنآگاهی» همان استعداد زیستن در لحظهٔ حال است. با آن میفهمیم که «اکنون» و «اینجا» واقعاً چه چیزی در حال رخدادن است.
tasnim
نکتهٔ مهم این است که به یاد بیاورید همهچیز ناپایدار است. در زندگیِ هر کس در هر لحظه ممکن است رنجی پدید آید و ممکن است در هر آن هم بهخودیِخود از بین برود.
tasnim
بخشی از شیوهٔ درست دگرگونکردن رنجها این است که یاد بگیریم با دوری از ترس، خشم، و ناامیدیکه مهار احساسات و رفتارمان را از دستمان میگیرند، دردهایمان را وسعت نبخشیم. باید بکوشیم نیرو و تواناییهای خود را توسعه بخشیم و از آنها خوب نگهداری کنیم تا از این ذخیره برای مدیریت رنجهای عظیم بهدرستی استفاده کنیم؛ و در همین بین، از درگیری با رنجها و بدبختیهای کوچک دوری کنیم.
tasnim
بخشی از شیوهٔ درست دگرگونکردن رنجها این است که یاد بگیریم با دوری از ترس، خشم، و ناامیدیکه مهار احساسات و رفتارمان را از دستمان میگیرند، دردهایمان را وسعت نبخشیم. باید بکوشیم نیرو و تواناییهای خود را توسعه بخشیم و از آنها خوب نگهداری کنیم تا از این ذخیره برای مدیریت رنجهای عظیم بهدرستی استفاده کنیم؛ و در همین بین، از درگیری با رنجها و بدبختیهای کوچک دوری کنیم.
tasnim
بخشی از شیوهٔ درست دگرگونکردن رنجها این است که یاد بگیریم با دوری از ترس، خشم، و ناامیدیکه مهار احساسات و رفتارمان را از دستمان میگیرند، دردهایمان را وسعت نبخشیم. باید بکوشیم نیرو و تواناییهای خود را توسعه بخشیم و از آنها خوب نگهداری کنیم تا از این ذخیره برای مدیریت رنجهای عظیم بهدرستی استفاده کنیم؛ و در همین بین، از درگیری با رنجها و بدبختیهای کوچک دوری کنیم.
tasnim
دومین تیر را خودمان شلیک میکنیم که همان واکنشها، داستانپردازیها، و اضطرابهای ما نسبت به اتفاقات ناخوشایند و ناخواستهای است که برای ما رخ دادهاند. تمام این موارد، دامنهٔ رنجهای ما را وسعت میبخشند.
tasnim
بسیاری از ما اعتقاد داریم که تحقق شادکامی در «اینجا» و «اکنون» امکانپذیر نیست. گمان میکنیم لازم است که «اکنون» بسیار تلاش کنیم تا بتوانیم در «آینده» طعم خوشبختی را بچشیم. بنابراین شادی را به بعد موکول میکنیم و میکوشیم آن شرایط شادکامی را که اکنون نداریم در آینده به دست بیاوریم.
tasnim
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
حجم
۳۳۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۴۹,۰۰۰۳۰%
تومان