بریدههایی از کتاب سیری در سیره نبوی
۴٫۸
(۲۵)
یا جابِرُ اِنَّ هذَا الدّینَ لَمَتینٌ فَأوْغِلْ فیهِ بِرِفْقٍ فَاِنَّ الْمُنْبَتَّ لا اَرْضا قَطَعَ وَ لا ظَهْرا اَبْقی.
ای جابر! دین اسلام دین بامتانتی است، با خودت با مدارا رفتار کن. بعد میفرماید ـ چه تشبیه عالیی! ـ جابر! آن آدمهایی که خیال میکنند با فشار آوردن بر روی خود و سختگیری بر خود زودتر به مقصد میرسند اشتباه میکنند، اصلاً به مقصد نمیرسند. مَثَل آنها مَثَل آن آدمی است که مرکبی به او دادهاند که از شهری به شهری برود؛ او خیال میکند هر چه به این مرکب بیشتر شلاّق بزند و فشار بیاورد زودتر میرسد. چند منزل اول را با یک منزل به یک روز میرود ولی یک وقت متوجه میشود که حیوان بیچاره را زخمی کرده و حیوان از راه مانده و جابجا ایستاد؛ به مقصد نرسید، مرکبش را هم مجروح و ناقص کرد. فرمود: آدمی که بر روی خود فشار میآورد و زائد بر استعداد خویش بر خودش تحمیل میکند خیال میکند زودتر به مقصد میرسد، او اصلاً به مقصد نمیرسد؛ روحش مثل مرکبی میشود که زخم برداشته باشد، از راه میماند و دیگر قدم از قدم بر نمیدارد. نسبت به مردم هم همین طور است.
minoo_tt
حقیقتی که از راه عقل محض به دست میآید نمیتواند آن حرارت اعتقاد زندهای را داشته باشد که تنها به الهام شخصی حاصل میشود.
minoo_tt
در هیچ دورهای مانند عصر جدید در باره عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است.
minoo_tt
گاهی یک تک مصراع ضررش برای یک ملت صدبار از وبا و طاعون بیشتر است. از آن تکمصراعهای گمراهکننده در دنیا یکی همین است: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر» . البته این تک مصراع از نظر گویندهاش یک معنا دارد و در میان ما معنایی دیگر رایج است.
|قافیه باران|
یک طبیب، طبیب سیار است، قانع نیست به اینکه مریضها به او مراجعه کنند، او به مریضها مراجعه میکند و سراغ آنها میرود. پیغمبر سراغ مریضهای اخلاقی و معنوی میرفت. در تمام دوران زندگیاش کارش این بود.
|قافیه باران|
لهذا امام حسین میتواند پیشوا باشد، چون تمام مشخصات بشری را دارد. او هم وقتی که جوان رشیدش میآید از او اجازه میخواهد، دلش آتش میگیرد و صد درجه از من و تو عاطفه فرزنددوستیاش بیشتر است ـ و عاطفه از کمالات بشریت است ـ ولی در مقابل رضای حق پا روی همه اینها میگذارد.
ادریس
این فلسفهها و سازمانها و اعلامیهها و قطعنامهها سودی به انسان محروم نبخشید، بلکه نتیجه معکوس داد و «سرکنگبین صفرا فزود» ؛ ریسمانهایی که به نام بالا کشیدن او از قعر چاه به وجود آمده، به صورت حلقههایی دور گلویش پیچیده و بیش از پیش آن را فشار میدهد.
Nahle
اگر انسان از آزادی خودش دفاع کند از خودش دفاع کرده اما اگر از آزادی دیگری دفاع کند از آزادی دفاع کرده که خیلی مقدستر است.
~fatemeh♡
جملهای دارد مولای متقیان علی علیهالسلام در نهجالبلاغه در تعریف زهد که دیگر بهتر از این نمیشود گفت. تعریف زهد را از علی باید گرفت. میفرماید: «اَلزُّهْدُ کلُّهُ بَینَ کلِمَتَینِ مِنَ الْقُرْآنِ» زهد در دو جمله قرآن بیان شده (یعنی زهد، این خشکهمقدسبازیها نیست، زهد به روح انسان مربوط است) آنجا که در سوره حدید میفرماید: «لِکیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحوا بِما اتیکمْ» اینکه برسید به این مرحله که اگر دنیایی که دارید از شما گرفته شد غمزده نشوید، غم دنیا شما را نگیرد، و اگر چیزی ندارید، دنیا یکمرتبه به شما رو بیاورد، شادی زده نشوید؛ و به عبارت دیگر اگر تمام دنیا در دست شماست، چنانچه آن را از شما بگیرند تو همان آدم باشی که هیچ چیز نداشته باشی، و همه دنیا را هم به تو بدهند تو همان آدم باشی.
Mohammad Salehi
آیا سخنی یاوهتر و دعوتی پوچتر از این میتوان یافت که از طرفی مذهب، آن یگانه پشتوانه ارزشهای انسانی را پشت سر بگذاریم و از طرف دیگر دم از انسانیت و اخلاق بزنیم و بخواهیم با زور لفّاظی و پند و اندرزهای توخالی، طبیعت بشر را تغییر دهیم؟ کاری است از قبیل نشر اسکناس بدون ضامن و پشتوانه.
Reza
حجم
۲۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان