بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیری در سیره نبوی | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیری در سیره نبوی

بریده‌هایی از کتاب سیری در سیره نبوی

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۶ رأی
۴٫۸
(۲۶)
درحدود سال دهم هجرت که برو و بیا زیاد است و شهرت پیغمبر در همه جا پیچیده است، یک عرب بیابانی می‌آید خدمت پیغمبر. وقتی که می‌خواهد با پیغمبر حرف بزند، روی آن چیزهایی که شنیده رعب پیغمبر او را می‌گیرد، زبانش به لکنت می‌افتد. پیغمبر ناراحت می‌شود: از دیدن من زبانش به لکنت افتاد؟! فورا او را در بغل می‌گیرد و می‌فشارد که بدنش بدن او را لمس کند: برادر! «هَوِّنْ عَلَیک» آسان بگو، از چه می‌ترسی؟ من از آن جبابره‌ای که تو خیال کرده‌ای نیستم: «لَسْتُ بِمَلِک» . من پسر آن زنی هستم که با دست خودش از پستان بز شیر می‌دوشید. من مثل برادر تو هستم، هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو.
minoo_tt
گاهی یک تک مصراع ضررش برای یک ملت صدبار از وبا و طاعون بیشتر است. از آن تک‌مصراع‌های گمراه‌کننده در دنیا یکی همین است: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر» .
minoo_tt
بشر را از خودی رهاندن و به حق رساندن، یعنی بشر را از درون خودش علیه خودش برانگیختن. نه تنها شمای مظلوم را علیه منِ ظالم برانگیزد، منِ ظالم را هم احیانا و در خیلی موارد علیه خودم برانگیزد که اسمش می‌شود توبه،
~fatemeh♡
اسلام نیازی به این دروغها ندارد. حق را با باطل آمیختن، حق را از میان می‌برد. وقتی انسان حق را ضمیمه باطل کرد، حق دیگر نمی‌ایستد، خودش می‌رود. حق تاب اینکه همراه باطل باقی بماند ندارد.
~fatemeh♡
درحدود سال دهم هجرت که برو و بیا زیاد است و شهرت پیغمبر در همه جا پیچیده است، یک عرب بیابانی می‌آید خدمت پیغمبر. وقتی که می‌خواهد با پیغمبر حرف بزند، روی آن چیزهایی که شنیده رعب پیغمبر او را می‌گیرد، زبانش به لکنت می‌افتد. پیغمبر ناراحت می‌شود: از دیدن من زبانش به لکنت افتاد؟! فورا او را در بغل می‌گیرد و می‌فشارد که بدنش بدن او را لمس کند: برادر! «هَوِّنْ عَلَیک» آسان بگو، از چه می‌ترسی؟ من از آن جبابره‌ای که تو خیال کرده‌ای نیستم:
~fatemeh♡
انسان امروز با همه پیشرفتهای معجزآسا در ناحیه علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته بلکه به سیاهترین دوران سیاه خویش بازگشته است با یک تفاوت، و آن اینکه از برکت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایتها را در زیر پرده‌ای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوع‌پرستی، آزادیخواهی و صلح دوستی انجام می‌دهد. صراحت و یکرویی جای خود را به دورویی و فاصله میان ظاهر و باطن داده است. در هیچ دوره‌ای مانند عصر جدید در باره عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است. در نتیجه بشر امروز مصداق سخن خداوند شده است: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یعْجِبُک قَوْلُهُ فِی‌الحَیوةِ الدُّنْیا وَ یشْهِدُ اللّه‌َ عَلی ما فی قَلْبِهِ وَ هُوَ اَلَدُّ الْخِصامِ. وَ إذا تَوَلّی سَعی فِی الْاَرْضِ لِیفْسِدَ فیها وَ یهْلِک الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ.
فاطمه
برخی اینها را با یکدیگر اشتباه می‌کنند که «عجب! مسلمین به ایران حمله کردند. لابد وقتی به ایران حمله کردند به سراغ مردم رفتند و به آنها گفتند حتما باید اسلام اختیار کنید» . آنها به مردم کاری نداشتند، با دولتهای جبّار کار داشتند. دولتها را خرد کردند، بعد مردمی را که همین قدر شائبه توحید در آنها بود در ایمانشان آزاد گذاشتند که اگر مسلمان بشوید عینا مثل ما هستید و اگر مسلمان نشوید در شرایط دیگری با شما قرارداد می‌بندیم که آن شرایط را «شرایط ذمّه» می‌گویند، و شرایط ذمّه مسلمین فوق‌العاده سهل و آسان و ساده بوده است. پس اصل رفق، نرمی، ملایمت و پرهیز از خشونت و اکراه و اجبار راجع به خود ایمان (نه راجع به موانع اجتماعی و فکری ایمان که آن حساب دیگری دارد) جزء اصول دعوت اسلامی است:
کبوتر
نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی اینکه عرض می‌کنیم پیغمبر ملایم بود و باید یک رهبر ملایم باشد، مقصود این است که پیغمبر در مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم بود نه در مسائل اصولی و کلی. در آنجا پیغمبر صددرصد صلابت داشت یعنی انعطاف‌ناپذیر بود. یک وقت کسی رفتار بدی راجع به شخص پیغمبر می‌کرد، مثلاً به شخص پیغمبر اهانت می‌کرد. این، مسئله‌ای بود مربوط به شخص خودش. و یک وقت کسی قانون اسلام را نقض می‌کرد، مثلاً دزدی می‌کرد. آیا اینکه می‌گوییم پیغمبر نرم بود مقصود چیست؟ آیا یعنی اگر کسی شرب خمر می‌کرد پیغمبر می‌گفت مهم نیست، تازیانه به او نزنید، مجازاتش نکنید؟! آن، دیگر مربوط به شخص پیغمبر نبود، مربوط به قانون اسلام بود. آیا اگر کسی دزدی می‌کرد باز پیغمبر می‌گفت مهم نیست، لازم نیست مجازات بشود؟! ابدا. پیغمبر در سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود ولی در تعهدها و مسئولیتهای اجتماعی نهایتْ درجه صلابت داشت.
کبوتر

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۶۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد