- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب تو
- بریدهها
بریدههایی از کتاب تو
۳٫۴
(۱۸۴)
ازبینبردن این بخش اجتماعیِ تشنهٔ توجه و اهمیتِ تو کار سختی خواهد بود. به همراه نیاز داری بک، بهخصوص اگر بخواهی چنین لباسهایی بپوشی.
لیلی مهدوی
پیچ مثل من است، نیمهیهودی و نیمهکاتولیک. من بیدین بزرگ شدم و او با همهٔ دینها بزرگ شده است. او برای هرچیزی جشن میگیرد و من برای هیچچیز جشن نمیگیرم
لیلی مهدوی
باید آنقدر آدمها را نادیده بگیری که سر عقل بیایند، بهخصوص بچهپولدارهای لوس را.
لیلی مهدوی
خیلی جالب است که میشود پول را در مردم دید. دستانش بهنرمیِ پوستِ نوزادند، انگار قرنها قبلاز اینکه به دنیا بیاید نرم شدهاند و موهای ضخیمش هرگز در شبهای بادی، روزهایی که باید برای بیلزدنِ برفها یا شنها یا خاکسترها دولا میشد، نازک نشدهاند.
لیلی مهدوی
تماس چشمی چیزیه که ما رو متمدن نگه میداره.
لیلی مهدوی
من برای زندگی زندگی میکنم
غزل
لین از درون مرده است، مانند یک جنازه. او بهطور منظم و با حالتی عاری از احساس در اینستاگرام پست میگذارد، انگار دارد دنبال مدرکی برای دفاع میگردد، انگار تمام زندگیاش صرف اثباتِ این شده که کاروزندگی دارد.
نیومون
تو میخواهی جاهایی بروی که نمیتوانی.
نیومون
نمیدانی چطور با تنهاییِ خودت زندگی کنی. و اگر دنیا را نادیده بگیری، تنها خواهی شد.
نیومون
معتاد غذاهای ماکروویوی هستی.
نیومون
مثل برچسب هشداردهنده روی پاکت سیگاری.
نیومون
بیشترِ مردمِ این جهان از چیزی که هستند احساسِ گناه میکنند.
نیومون
فقط یه چیز هست که از قفس کوچیکی که پرنده نمیتونه توی اون پرواز کنه بیرحمانهتره، و اون قفس بزرگیه که باعث میشه پرنده فکر کنه میتونه پرواز کنه.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
! ما هیچوقت اینقدر پیر نیستیم که احساس نکنیم ۲۲ سالهایم). خب، لعنت به تو تیلور سوئیفت، چون تابهحال درطول بزرگسالیام تا این حد حس دوری از ۲۲ سالگی بهم دست نداده بود
faezehswifti
هیچچیز دیگری جز تیلور سوئیفت پخش نمیشود. بک، او مثل نسخهای معروف از تو است (بیشاز حد قرار میگذارد، شدیداً عاشق میشود، خیلی سریع رابطه برقرار میکند، خیلی جدی درمیرود) و من همچنان موجها را عوض میکنم،
faezehswifti
دوست داشتم به او بگویم هم در کتابفروشی و هم در کافیشاپ درواقع «مؤدبانه» است که کتابخوانها و افرادی را که دنبال چیزی میگردند تنها گذاشت. وقتی به افراد فشار میآورید و پیشنهاد کمکِ بیشاز حد میدهید، احساس میکنند آنها را بهسمت درِ خروج هل میدهید.
شیلا در جستجوی خوشبختی
«ببخشید، من حس میکنم گستاخیه که این رو بگم، اما تو دانشگاه نرفتی و تقریباً از نصف افراد کارگاهِ من کتابهای بهتری خوندهای. عقلانی نیست.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
لطفاً درمورد دانشگاه حرف نزن، چون من کم میآورم.
شیلا در جستجوی خوشبختی
چون اگر زنی داشتم، آنقدر از بودن با من خوشحال میشد که صبرش سر نمیآمد.
شیلا در جستجوی خوشبختی
وضعیت احساسیِ تو مثل اقتصاد فصلیِ دیوانهکنندهای است که هر روزِ خدا در آن روز کارگر است.
شیلا در جستجوی خوشبختی
حجم
۳۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان