بریدههایی از کتاب نگاهی به تاریخ معاصر ایران
۳٫۸
(۲۸)
نقشه مصدق این بود که انگلیسیها را بیرون کند، لذا از سیاست منفی استفاده کرد؛ چون هر چه بحران اقتصادی ما بالا میگرفت احتیاج به کمکهای آمریکا زیادتر میشد و جای پای آمریکا بازتر میگردید. آن طرف مصدق نسبت به کمونیزم روش مسامحه را پیش گرفته بود و این باعث گسترش فعالیت آنها میگردید تا جایی که در سال ۱۳۳۲ بسیاری از یاران او از دورش پراکنده شدند؛ زیرا متوجه شدند که منظور اصلی او این است که انگلیسیها را بیرون کند و کمونیستها را به ایران بکشاند، اما مصدق لاف میزد که آمریکا طرفدار رژیم اوست و ضمناً به آمریکاییها اخطار میکرد که اگر بیش از پیش کمک نکند ایران به دامن کمونیزم میافتد. مصدق کار خود را به اتمام رسانده بود و نفوذ انگلیسیها را قطع کرده بود و در نتیجه میبایست از صحنه خارج شود و این بود که به سادگی در اوج قدرت از کار بر کنار شد و شاه که از ایران بیرون رفته بود در ۳۰ مرداد به ایران بازگشت و مصدق پس از سه سال زندان در حالی که میبایست اعدام میشد از مرگ نجات یافت و در ملک شخصی خود حبس نظر شد.
در واقع شاه و مصدق هر دو مهرهای بودند که بایست جای پای آمریکا را به ایران باز کنند. یکی نفوذ انگلیسیها را قطع کرد، در حالی که کمونیستها را بال داد و دیگری نفوذ کمونیستها را قطع کرد و جای پای آمریکا را محکم نمود.
عبدالحبیب
هنگامی که باطل از حق تغذیه کند به نیروی عظیمی دست مییابد.
(!_!) hana🌱
هیچ حکومت مستقلی نمیتواند با پای بیگانه به مقصد برسد خواه این حکومت کمونیستی باشد و یا ضد کمونیستی، اسلامی باشد و یا ضد اسلامی، اگر بخواهند آلت دست نباشند باید خود دستی باشند و ابتکار عمل را در دست خود داشته باشد.
حمیدرضا
همان طور که نوشتم من هنوز باورم نمیشود که شوروی و آمریکا در برابر هم باشند. آنها با هم هستند و با هم یک دست شدهاند تا جهان سوم را غارت کنند و این است که با هم رفاقت کردهاند و کشورها را تقسیم کردهاند؛ در یکجا شوروی پیش میتازد و در جای دیگر آمریکا و جنگهای محلی برای مصرف تسلیحات و فروش اسلحه آنها خیلی مهم است و خیلی بجاست. اگر بنا بود مصر و اسرائیل، اعراب و اسرائیل از روز اول با هم صلح و صفا کنند و یکدیگر را بپذیرند که این همه اسلحه فروش نمیرفت و پایگاه برای شوروی و آمریکا درست نمیشد
عبدالحبیب
آنها به اندازهای به ایران کمک میکردند که بتوانند از آن استفاده کنند و آن قدر به این گاو آرام غذا میدادند که لش مردهاش روی دستشان نماند و پستانهای چروکیدهاش برایشان شیر بسازد
fz
ایران همانقدر رشد کرده بود که منافع انگلیسیها را نگهداری نماید.
استقلال و امنیت و رشد ایران چیزی بیش از خواسته قدرتهای خارجی نبوده و نیست. رضا شاه در تیپ قزاق و زیر نفوذ افسران روسی روح سرکش و عاصی و روح ناسیونالیستش ضربهها دید و این بود که برای رهایی از آن اوضاع به بریتانیا پیوست
fz
استعمار در شکل دومش استعمار بازاریابی بود با سه بُعد ثروت و تجمل و جنگ. ثروت برای مصرف، تجمل برای مصرف و جنگ برای مصرف.
Ali Ali
تنها نیت پاک داشتن کافی نیست بلکه باید پیش از خراب کردن، وسائل آباد کردن را در دست داشت، با داشتن نیروهای خارجی و نفرات احساساتی و ... نتیجه به کام انگلیس است و تجزیه عثمانی و استعمار ایران.
raza
برای مبارزه، به نیروی انسانی نیازمندیم و برای تهیه نیرو بایست اول به افراد شخصیت داد و آگاهی داد و سپس شخصیتها را جمع آوری کرد و با یک ریسمان بست و به وحدت رسانید.
(!_!) hana🌱
اقلیتهایی که به وسیله قدرتهای خارجی خریداری شدند و یا هنرمندانی که فقط به خاطر پیشرفت جامعه و اصلاح وضع ما از غرب توصیف کردند و شرق را کوبیدند، همه از کسانی بودند که به این شست و شوی مغزی کمک کردند و توده را آماده و پذیرای استعمار نمودند.
هنرمندانی از قبیل آخوندزاده و حتی صادق هدایت و رهبرانی در حد سید جمال و دستیارانش همه از کسانی هستند که نتیجه کارشان خوراک استعمار شد و کوششهایشان نصیب غرب گردید.
عباس صابری
حجم
۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان