بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان شهریار | صفحه ۱۴۸ | طاقچه
کتاب دیوان شهریار اثر محمدحسین بهجت تبریزی

بریده‌هایی از کتاب دیوان شهریار

انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۴.۶از ۷۵۳ رأی
۴٫۶
(۷۵۳)
شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
باران
زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری
سینا
ه کام محتکر روزی مردم دیدم وگفتم که روزی سفره خواهدشد شکم این اژدهایان را به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را
hesam
نو گل نازنین من تا تو نگاه می کنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست
navid
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد
navid
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم با عقل آب عشق به یک جو نمی رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
navid
سپر صلح و صفا دارم وشمشیر محبت با تو آن پنجه نبینم که به پیکار من آئی
navid
ای غزالی که گرفتار کمند تو شدم باش تا به دام غزل افتی و گرفتار من آئی
navid
شهریارا گر آئین محبت باشد جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی
navid
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را
R.R

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان