بریده‌هایی از کتاب یک شب فاصله

جایی که کتاب‌ها را می‌سوزانند، در نهایت آدم‌ها را هم خواهند سوزاند.

از پس دشمنان بر می‌آیم، خداوند مرا از شر دوستان در امان بدارد.

فکر خطرناک وجود ندارد؛ خود فکر کردن است که خطرناک است.

هیچ‌وقت نگو که دیگر زیبایی در جهان وجود ندارد. همیشه چیزی پیدا می‌شود که تو را شگفت زده کند... ــــــ آلبرت شوایتزر

آموختم که شجاعت به معنی نداشتن ترس نیست، بلکه به معنای چیره شدن بر آن است. ــــــ نِلسون ماندِلا

نه استبداد این دیوار، این مکان نفرت‌انگیز را فراموش کنید، نه عشق به آزادی را که آن را ویران کرد. ــــــ دیوارنوشته‌ای بر دیوار برلین، پس از خراب شدن آن

کور آن نیست که نمی‌تواند ببیند، بلکه آن است که نمی‌خواهد ببیند. ــــــ ضرب‌المثل آلمانی

جایی که کتاب‌ها را می‌سوزانند، در نهایت آدم‌ها را هم خواهند سوزاند.

آموختم که شجاعت به معنی نداشتن ترس نیست، بلکه به معنای چیره شدن بر آن است. ــــــ نِلسون ماندِلا

فرصت‌ها میان مشکلات نهفته‌اند.

حتی آفتاب اول صبح هم شب بلند و تاریک گذشته را روشن نکرد. نه، نکرد. برای ما، شب سیاه تازه شروع شده بود.

چیزی به نام آزادیِ نسبی وجود ندارد؛ یا کاملاً آزادی، یا اصلاً آزاد نیستی.

معنی ذکاوت اشتباه نکردن نیست، بلکه این است که بدانی چطور به‌سرعت اشتباهت را جبران کنی. ــــــ برتولت برشت

خیلی از قفسه‌هایی که روزگاری پُرشان کرده بودند، حالا خالی بودند. دلیلش این بود که کتاب آدم‌ها را به فکر وا می‌دارد، اما جمهوری دموکراتیک آلمان می‌خواست مطمئن شود که مردم به دلخواه خودش فکر می‌کنند.

فقط یک نفر بود که می‌توانست شرایط من را عوض کند. من.

از پس دشمنان بر می‌آیم، خداوند مرا از شر دوستان در امان بدارد. ــــــ ضرب‌المثل آلمانی

چشم‌ها نگاه می‌کنند، اما این ذهن است که می‌بیند.

فکر می‌کردم که به زودی این کار را خواهد کرد. اما او هیچ‌وقت این کار را نکرد. شاید او خیلی پیشتر از این که حصاری در کار باشد این‌جا زندانی شده بود.

بدترین حالت، به کشتنمان می‌داد. با این وجود، چارهٔ دیگری نداشتیم. چیز دیگری برای معامله نداشتیم.

کار درست را بکن، نه کاری را که خوشایند دیگران است. ــــــ فرانتس کافکا، نویسندهٔ آلمانی