بریدههایی از کتاب رنج مقدس ۱
۴٫۵
(۱۲۷)
توی دلم شک میافتد که یعنی اگر همه چیز باب میل من باشد به آرامش میرسم؟
کاربر ۶۷۵۲۶۵۵
- زندگی مثل دریاست؛ پر از حرکتهای آرام و موجهای ریز و درشت؛ بیشتر موجهایی که توی زندگی آدمها میافته به خواست خودشونه، با فکر خودشون کاری میکنن یا حرفی میزنن که موج میاندازه توی زندگیشون.
"کاف"
دلم میخواهد همهٔ گذشته زنده شود و من با دید دیگری در آن زندگی کنم و دیگر حسرت هیچ نداشتهای را نخورم.
naghme
یادم میآید من و دوستان مدرسهایام تابستانها به همین بلا دچار میشدیم. انواع و اقسام کلاسها و گردشها را تجربه میکردیم تا اثبات کنیم زنده و سرحالیم. آخر آرزوهایمان را در نوشتههای خیالی دیگران و در صفحات مجازی جستوجو میکردیم، آنهم تا نیمههای شب؛ اما صبح زندگی ما همانی بود که بود...
شیما تبرته فراهانی
حق، اون کودکیه که زیر آوار میمونه، چون جامعهٔ جهانی سرزمینش رو میخواد. فرقی هم نمیکنه، سرخپوست آمریکایی باشه که زندهزنده سوزوندنش، یا اون بچهٔ کشور همسایه که گریه میکنه و میگه من نمیخوام بمیرم. حق گرسنهٔ سومالیایی که بچهش داره جلوش جون میده و آمریکا گندم اضافهش رو توی دریا میریزه. این هم حقه، هم واقعیت. من حالا فهمیدم که باید به پدرم افتخار کنم.
رهگذر
«اگر روزی بخواهم قانونی برای دنیا بنویسم، گمان نکنم قواعدی فراتر یا فروتر از آنچه میبینم و میدانم بنویسم. حتی سختیها و رنجهایش را بازنویسی نمیکنم؛ اما با چشم دیگری به دنیا خواهم نگریست؛ با چشم بینایی که دوست و دشمن را درست میبیند، درست قدم برمیدارد و خوشبختی را رقم میزند.»
رهگذر
نکند تمام زندگی چای قند پهلوست. تلخیاش یک استکان و شیرینیاش اندازهٔ قندی کوچک است و من باید راضی باشم که یک استکان چای تلخ را با قندی کوچک بخورم،
کاربر ۲۳۱۵۸۸۶
بعضی حسها رو باید آدم خودش دریافت کنه. وقتی براش بگی نمیتونه همراهت جلو بره. نهایت و نتیجهای برای این فکر کردن نمیبینه.
Hosseini
مگر چشم و گوش را از آدمها گرفتهاند که فریاد زیبایی طبیعت را نمیشنوند و نمیبینند. خودشان را به دیدن مصنوعات عادت دادهاند و دل به دل یک گل و سبزه نمیدهند.
Hosseini
اشک چیزی نیست که بشود مقابلش سد ساخت
Hosseini
شک چیزی نیست که بشود مقابلش سد ساخت
Hosseini
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
جعفری
زن و مرد شاید تو شکل خلقتی و یا نقشی که دارن با هم تفاوتهایی داشته باشن، اما جایگاهشون پیش خدا و نتیجهٔ نهایی مقام و درجهٔ یکسان دارن. حالا یکی نقش پدر داره، یکی نقش مادر.
جعفری
- من نمیگم که راه رو تمام و کمال درست میرم. نمیگم زندگی سختی نداره و بی مشکله. بیشتر هم اعتقادم اینه که هر کس باید نفس خودش رو مدیریت کنه تا اینکه بخواد طرف مقابلش رو کنترل کنه.
جعفری
درس اگر فایدهای جز مدرک نداشته باشد، همان بهتر که نباشد.
جعفری
روحم نیازمند شفاست. باید تلخیهایی را که دارد خرابم میکند بجوشانم تا زهرش برود. چشمانم را میبندم و با خود زمزمه میکنم: باید مربا شوم. زیتون پرورده شوم. باید تلخی را از بین ببرم. باید باید باید...
جعفری
- کنار اومدن با حقیقت گاهی سخت میشه. چون خیلی وقتها باید از دیدن دوستداشتنیهات دست بکشی. باید تلخیها و سختیها را قبول بکنی. باید بیخیال بعضی علاقهها و سلیقههات بشی؛ اما کنارگذاشتن اصلها و ارزشها به خاطر شرایط تحمیلی جامعه و افکار و حرفهای مردم هم درست نیست.
من ینتظر
«غصه جامی است پر از نوشدارو ی تلخ! اگر نباشد انسانیت مرده است و اگر باشد، لذتی میمیرد؛ اما در این جام، همیشه نوش نیست، گاهی نیش است و اصلاً دارو هم نیست؛ آن هم برای کسانی که غصهٔ خودشان را میخورند و همّشان، علفشان است، خودخواهند؛ میپوسند در گنداب دنیا. آنهایی که غصهٔ دیگران را میخورند، دوست خدا میشوند که هر کدامشان با تپش آسمان، مثل باران بر زمین باریدهاند. جان میدهند تا زمین جان بگیرد، سبز میشوند و گرسنگان و تشنگان را نجات بدهند.
من ینتظر
موجهای ریز و درشت؛ بیشتر موجهایی که توی زندگی آدمها میافته به خواست خودشونه، با فکر خودشون کاری میکنن یا حرفی میزنن که موج میاندازه توی زندگیشون.
♡bahar8413♡
سختی ویرانکنندهای را به سلامت گذرانده و آیندهٔ زیبایی هدیه گرفته است. این یک قرار است بین خالق و مخلوق.
صالحه
حجم
۲۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۲۷۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۷۹,۲۰۰
۳۹,۶۰۰۵۰%
تومان