بریدههایی از کتاب سو من سه
۴٫۶
(۸۱)
تو مسائل اجتماعی هم که غرب، مختص خودش قانون داره. چرا تو قوانین اونا رو نقد نمیکنی اما نشستی اونا همهچیز تو رو نقد کنند و تو هم چشم بسته قبول میکنی.
منکسر
بعدها یه جمله دیدم روی دیوار نوشتهبود؛ «عالم محضر خداست.» صدبار این جمله رو مرور کردم. ادامه هم داشت، که «در محضر خدا معصیت نکنید.» اما به نظر من مهمترین قسمتش همون اولش بود. خدا همه جای عالمه. هست. میبینه. بعد فهمیدم ای واای چه زشت بوده من حتی کار یواشکی میکردم. حتی فکر یواشکی هم زشت بوده... چون فکر من یه تیکه از عالم حساب میشه. کارا و فکرای من توی همهٔ اجزای عالم هستی اثر داره...
خیره به آسمان برای خودم میگویم:
به خاطر همینه که کار خوب و بدمون ذره ذرهاش حساب کتاب داره... چون اثر محسوس و نامحسوس داره تو عالم...
•|تُرنــــــجْ|•
زندگیتون رو بر مبنای این و اون نبندید. بر مبنای درست ببندید. سیل دنیا شما را با خودش نبره. غرق میشید. این آدمه مومنه فلان کار بد رو کرد و من از دین زده شدم. اون فلان کارو کرد من گفتم اگه اسلام اینه من نمیخوام. اینا بهانه است. دستتون رو بذارید تو دست صاحب دین، تو دست امام و بروید تا کنار خدا!
Kosar
آرام آرام دارد دنیای من و جواد، من و شما، همهٔ آدمها، مرد و زن تمام میشود. آرام آرام جوانی میرود و مرگ میآید. دلم تمام شدن این دنیا را نمیخواهد. دلم ندانستن حقیقت را نمیخواهد. دلم لذت کم را، لذت کوتاه را، لذت تمام شدنی را نمیخواهد. دلم او را میخواهد که بینهایت است. همویی که باید باشد تا من تمام نشوم. تا کنارش آرام بگیرم. تا در آغوشش احساس امنیت کنم. دلم کسی را میخواهد.
Kosar
اصلا کنکور میدهیم که چهطور بگذرد؟ که چه بشود؟ که قبول بشویم بعد چه بشود؟ مدرک بگیریم که بعدش...؟
Kosar
«از کدام سو» یک جرقه نبود، یک موج آرامی بود که وقتی به ساحل رسید، ذهنهای متلاطم و روحهای تشنهٔ خیلی از جوانان را همراه جوان داستان «جواد»، در قایق محکمی نشاند و در دریای دنیا به لذت رساند.
golnaz shojaati
حالا فکر کن یکی خالق همین ماها باشه. پدر و مادر که خالق نیستن، حال میکنن! خدا که خالقه چهقدر ماها رو طلب میکنه... چقدر عاشقانه نگاهمون میکنه... بابا و مامانه، انواع و اقسام وسایل رو قبل از به دنیا اومدن بچه میخرن. هی لباس میخرن، ذوقزده نگاه میکنن و به بقیه هم نشون میدن. بعد تن بچهشون میکنن و ضعف میرن.
خدا خالقه، قبل از اومدن ما، زمین و آسمون رو برامون آفریده، چیده، رنگارنگ، انواع و اقسام. هزار مدل گل... هزار مدل میوه... هزارجور محبت؛ محبت مامان بابا یهجور، دوست و رفیق یهجور... ملائکه یهجور... عمه و عمو و دایی و خاله یهجور. ستاره و ماه و خورشید...
یعنی عشقی داره به ما بینظیر.
رئیس قبیله کتاب خوار ها 🍒🌿
جن گرازصفت هم به من سجده نکرد، هم بابا آدم و مامان حوا را از بهشت کشید بیرون و من نوه را به بدبختی دنیا انداخت. حالا بروم جلویش بگویم هرچه تو بگویی؟ من باشم تف تو رویش میاندازم.
رئیس قبیله کتاب خوار ها 🍒🌿
اکیپ ما یک دختر باحجاب باحیا را بکشد تا روی... و یا آنها را با حرفهای فناتیکی به فنا بدهد.
رئیس قبیله کتاب خوار ها 🍒🌿
خدا رو رقیب نبین، رفیقه. تو هم رفیق ببین!
امالبنین
مدیریت از این جهت که ادارهٔ فکر، قلب، گفتار، رفتار انسان رو دست میگیره. اصل یک جامعه رو هم عوام تشکیل میدن که اگر فضای مجازی، بین مردم بهصورت یک فرد خانواده جا بیفته، یعنی بشه ستون زندگی، اونها اولین کاری که میکنن اینه که فکر شما رو عوض میکنن و شبیه افکار خودشون میکنن. یعنی کاری میکنن که شما دیگه مثل اونا اندیشه کنی. بعد دیگه کار راحت میشه. با یه کم تلقین. تاکید میکنم، تلقین. مدیریت همه چیز؛ حتی خورد و خوراک مردم هم دست رسانه میفته. یعنی شما میبینی سبک پوشش، خوراکی، مدل کلامی افراد، بالا و پایین میشه با کمک همین فضا.
امالبنین
یه جامعه با تبادل اطلاعات، مردمش رو سمت و سو میده. منظورم از اطلاعات، خبر نیست، کاری با اخبار ندارم، کلی میگم. بالا بردن سطح دانش و حفظ فرهنگ مردم به چند طریقه که بین اونها، اول مطالعه است که سهم اصلی رو داره، دوم هم نخبههای جامعه، سوم هم رسانهها. البته الآن جای دوم و سوم عوض شده
امالبنین
بگو خدایا دلم میخواد، اشتها دارم برم سراغ کاری که هوسش داره آتیشم میزنه، بگو خدایا میترسم از بعضی از کارا، میترسم برم سراغش سختم بشه، مسخرهام کنن، من رو از اطرافیانم جدا کنه.
بگو خدایا خیلی اهل داد و قالم، جوشی و عصبیام.
بگو بعضی کارا رو که برای این انجام میدم چون نفسم حال میاد، چون تعریف یه عالمه آدم پشتش درمیاد.
بگو من میام کنارت، آروم میشم بعد میرم سرم یه جاهایی مشغول میشه که کیف داره، شیطون حالشو بهم میده، اما تو رو تار میکنه برام.
امالبنین
خود خدا هم مقصره. همهچی داده به همه، بعد آروم و مهربون یه گوشه وایساده نگاه میکنه. هرکی که... میخواد میخوره، هیچی هم نمیگه. دم به دیقه هم ایامالله راه میاندازه میبخشه.
امالبنین
بچهها زندگیتون رو بر مبنای این و اون نبندید. بر مبنای درست ببندید. سیل دنیا شما را با خودش نبره. غرق میشید. این آدمه مومنه فلان کار بد رو کرد و من از دین زده شدم. اون فلان کارو کرد من گفتم اگه اسلام اینه من نمیخوام. اینا بهانه است. دستتون رو بذارید تو دست صاحب دین، تو دست امام و بروید تا کنار خدا!
امالبنین
شیطان پس افتاده از آسمان، چون دعوای خدا با او، اصلش بهخاطر ما بود، حالا شیطان تحویل گرفتن دارد؟
مُنتَظِر
بعضی حیوانند، پس انسان نیستند. ظاهرا متمدن هم هستند مثل حیوانها. اگر برهنگی تمدن است، خوب حیوانها متمدنترین موجودات زمینند. بعضی نیمهحیوانند. گهی رو به خدا، گهی رو به خودند.
بعضی آدمند، عرب و عجم و ترک و اروپایی ندارد. نبودند، بود شدند. خدا هستشان کرده از نیستی. به وقتش هم نیست میشوند از روی زمین.
امالبنین
اما وقتی مزهٔ هر غلطی را چشید، مرد میخواهد که خودش را کنار بکشد. کنار دستش باشد و دستدرازی نکند. مقابلش روی میز بگذارند و لب نزند. برایش فیلم و عکسش را بفرستند و باز نکند. توی پارتیها جایش باشد و نباشد. ببرندش و نخواهد.
reyhan
اما وقتی مزهٔ هر غلطی را چشید، مرد میخواهد که خودش را کنار بکشد. کنار دستش باشد و دستدرازی نکند. مقابلش روی میز بگذارند و لب نزند. برایش فیلم و عکسش را بفرستند و باز نکند. توی پارتیها جایش باشد و نباشد. ببرندش و نخواهد.
reyhan
اما وقتی مزهٔ هر غلطی را چشید، مرد میخواهد که خودش را کنار بکشد. کنار دستش باشد و دستدرازی نکند. مقابلش روی میز بگذارند و لب نزند. برایش فیلم و عکسش را بفرستند و باز نکند. توی پارتیها جایش باشد و نباشد. ببرندش و نخواهد.
reyhan
حجم
۱۱۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۳۹,۶۰۰
۱۹,۸۰۰۵۰%
تومان