بریدههایی از کتاب متفکران بزرگ
۴٫۱
(۵۹)
این شرکتها نیستند که جهان را به تباهی میکشند. عامل تباهی ذائقهٔ ما است که این شرکتها صرفاً به آن خدمت میکنند.
SaNaZ
کتابی فشرده و دشوار فهم به نام هستی و نیستی نوشت، کتابی که به شهرت او اضافه کرد. نه به این دلیل که مردم ایدههایش را فهمیدند بلکه به این دلیل که اصلاً نفهمیدند.
SaNaZ
تصویر ایدهآل از بلوغ، انباشته شدن حکمتی است از آنچه از گذر سالها آموختهایم.
SaNaZ
«ما از آنچه فکر میکنیم غنیتریم، تک تک ما»
SaNaZ
«کسی که دربارهٔ زندگی صرفاً محترمانه و بر پایهٔ قاعده و قانون بنویسد، بیش از نیمی از زندگی را رها کرده است»
SaNaZ
وظیفهٔ انسان دانا این است که هیچ وقت پیشکش تقدیر را باور نکند: شهرت، ثروت، قدرت، سلامت، آنها هرگز از آنِ ما نیستند. به چنگ آوردن آنها باید همیشه آرام و عمیقاً محتاطانه باشد.
SaNaZ
ارسطو فکر میکرد افرادی که فاقد فضیلتاند، به جای شرور بودن باید شوربخت دانسته شوند. آنچه آنها نیاز دارند تمسخر یا به زندان انداخته شدن نیست، بلکه آموزگاران و راهنماییِ بیشتر است.
SaNaZ
مقدماتیترین چیزی که ما نیاز به یادگیری آن داریم صرفاً ریاضیات یا املا نیست، بلکه چطور خوب بودن است: ما نیاز داریم دربارهٔ شجاعت، خویشتن داری، خردپذیری، استقلال و آرامش بیاموزیم.
SaNaZ
رنج معلول امیال ما است و بنابراین، «تعلق خاطر ریشهٔ تمام رنجها است»
Navid Mojir
این آزمایش «حجابِ جهل» نام دارد و رالز از طریق آن از ما میخواهد که خودمان را پیش از تولد در وضع آگاهی و خرد تصور کنیم، بدون اینکه هیچ گونه آگاهیای از این داشته باشیم که قرار است در چه شرایطی متولد شویم
Navid Mojir
کارکرد اساسی یک نهاد این است که به حقایق کلان در سطح جامعه قدرت ببخشد (و یک نهاد وقتی از رسالت عمیق خود باز میماند، از مسیرش خارج میشود). به این ترتیب، زمانی که نیازهای جدید یک جامعه شناخته میشود، در حالت ایدهآل باید به شکل گیری نهادهای جدید منجر شود.
leylak
نکته این است که برای اینکه ایدهها مؤثر و کارآمد باشند به چیزهای زیادی غیر از درست بودن آنها نیاز داریم. این نکتهای بود که هگل بارها و بارها به شیوههای مختلف به آن اشاره کرد. برای اینکه ایدهای در یک جامعه مهم باشد، به کارمندان و ساختمانها، برنامههای آموزشی و مشاوران قانونی نیاز است. برای نهادی که پروژههای بزرگ به آنها نیاز دارد به چیزی بیش از بلوغ یک شخص نیاز است.
leylak
هگل باور داشت که پیشرفت هیچ وقت خطی نیست. زمان حال ممکن است در برخی ابعاد از گذشته بهتر باشد، اما احتمالاً در بعضی جنبهها از گذشته بدتر است. در هر مرحلهای حکمتی وجود دارد ــ حکمتی که ما را متوجه رسالت تاریخدان میکند: نجات دادن ایدههایی که برای به تعادل رساندن نقاط کور اکنون به آنها نیاز داریم.
leylak
هگل تأثیر مخربی بر فلسفه گذاشت. بسیار بد مینوشت. درست موقعی که باید شفاف و صریح میبود، مبهم و پیچیده میشد. نقطه ضعف طبیعت آدمی را فهمیده بود: راه جلب اعتماد اشخاص به ظاهر جدی، نثر غیرقابل فهم است. او باعث شد اینطور به نظر برسد که نشانهٔ تفکر عمیق این است که نفهمیم جریان از چه قرار است.
leylak
شوپنهاور با نگاه به چشم انداز انسان به حال ما افسوس میخورد. ما شبیه حیواناتیم ــ با این تفاوت که خودآگاهی بیشتر و رضایت کمتری داریم.
leylak
بدبختانه این تئوری جذابیت، شوپنهاور را به نتیجهای تلخ رساند: اینکه کسی که برای به وجود آوردن فرزندی متعادل برایمان بسیار مناسب است، تقریباً هیچ وقت برای خود ما خیلی مناسب نیست
leylak
اما ما در نهایت، تمایل داریم عاشق کسانی بشویم که با آنها کنار نمیآییم، همانهایی که اراده به زندگی آنها را جفتی ایدهآل برای تولید مثل میداند؛ همان چیزی که شوپنهاور به صراحت «فرزندانی متعادل» مینامد. او فکر میکرد که همه ما تاحدودی نامتعادل هستیم: شاید زیادی مردانه، زنانه، بلند یا کوتاه، عاقل یا غریزی هستیم. اگر این عدم تعادلها در نسل بعد باقی بماند یا تشدید شود، نسل بشر در مدتی کوتاه بدل به چیزی عجیب و غریب میشود.
بنابراین، اراده به زندگی باید ما را به سمت افرادی هل بدهد که ــ بر اساس عدم تعادلهای تعدیل کنندهشان ــ قادرند مشکلات ما را حل کنند. وقتی یک دماغ دراز با یک دماغ گرد ترکیب شود، دماغ سالم به وجود میآید. او میگفت افراد قد کوتاه اغلب عاشق افراد قد بلند و مردهای زنانه عاشق زنهای جسور و مردانه میشوند.
leylak
زندگی پر از داستانهای عاشقانه است چون «تکلیف نسل بعد را روشن میکند
leylak
هیچ کدام از گرفتاریها، ناامیدیها یا امیدهای ما، هیچ جایگاهی ندارد.
هر چه برای ما اتفاق میافتد یا هرچه انجام میدهیم از منظر کیهانی ــ به طرز خوشایندی ــ بی نتیجه است.
Shabnam Salami
در بازترسیم تصویرِ کفایت توسط مونتنی، انسان نیمه عقلانیای که تصویر میکند، احتمالاً یونانی حرف نمیزند، باد معده در میکند، نظرش بعد از غذا عوض میشود، از کتابها خسته میشود، شاید از نظر جنسی ناتوان باشد و هیچ کدام از فیلسوفان باستان را نشناسد.
یک زندگی فضیلتمندانه، معمولی، تلاش در مسیر حکمت ــ که البته هیچ وقت خالی از حماقت هم نیست ــ دستاوردی کافی است.
leylak
حجم
۱۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۶۴ صفحه
حجم
۱۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۶۴ صفحه
قیمت:
۱۶۹,۰۰۰
۸۴,۵۰۰۵۰%
تومان