بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب متفکران بزرگ | صفحه ۱۳ | طاقچه
۴٫۱
(۵۹)
تئوری شوپنهاور این است که این توانایی ارادهٔ زندگی که به جای سعادت ما اهداف خود را پیش ببرد، با وضوحی خاص در لحظهٔ هولناک و غم انگیز بعد از ارگاسم احساس می‌شود: «درست بعد از مقاربت خندهٔ شیطان شنیده می‌شود». شوپنهاور با نگاه به چشم انداز انسان به حال ما افسوس می‌خورد. ما شبیه حیواناتیم ــ با این تفاوت که خودآگاهی بیشتر و رضایت کمتری داریم.
BiNam
«این همه سر و صدا دربارهٔ عشق برای چیست؟ این همه اضطرار، هیاهو، دلهره و مشقت برای چیست؟»، «چون هدف نهایی تمام داستان‌های عاشقانه … در واقع، از تمام اهداف زندگی شخصی افراد مهمتر است؛ و بنابراین، کاملاً سزاوار جدیتی است که افراد با آن داستان را دنبال می‌کنند». زندگی پر از داستان‌های عاشقانه است چون «تکلیف نسل بعد را روشن می‌کند… وجود و سرشت خاص نسل‌های آینده بشر که قرار است به وجود بیایند». البته بعید است زمانی که با کسی قرار می‌گذاریم، به نسل‌های بعد فکر کنیم. اما از نظر شوپنهاور علتش این است که فهم «اهداف واقعی و تصمیمات پنهان ارادهٔ خودش را انکار می‌کند». چرا این فریب ضروری است؟ از نظر شوپنهاور، چون ما هیچ وقت نمی‌توانیم زاد و ولد کنیم مگر اینکه قبل از هر چیز ــ به معنای دقیق کلمه ــ عقل خود را از دست داده باشیم. این باور مردی بود که عمیقاً مخالف ملال، روزمرگی، ولخرجی و فداکاریِ بچه‌دار شدن بود.
BiNam
اسپینوزا در سراسر نوشته‌اش مشتاق بود تا ایدهٔ عبادت را تضعیف کند. او می‌گفت در عبادت فرد به خدا متوسل می‌شود تا ساز و کار امور جهان را تغییر دهد. اما اسپینوزا استدلال کرد که این گمراهی کامل است. وظیفهٔ انسان این است که بفهمد چیزها چگونه و چرا آن‌طور هستند که هستند و به جای اینکه با خرده فرمایش فرستادن به آسمان به نحوهٔ وجود اعتراض کند، آن‌ها را بپذیرد. اسپینوزا به زیبایی اما به طعنه گفت: «اگر کسی عاشق خدا است نباید این خیال را داشته باشد که خدا هم باید در عوض عاشق او باشد». به عبارت دیگر، فقط یک خودشیفتگی خام (اما قوی) است که باعث می‌شود فرد هم به خدایی باور داشته باشد که قوانین ازلی فیزیک را آفریده و هم خیال کند که همین خدا برای بهبود زندگی او آن‌ها را تعلیق می‌کند.
BiNam
رابطه‌ها، کارها و کشورهای ما ضرورتاً آن چیزی نیستند که دوست داریم باشند. این چیزی نیست که نتیجهٔ عمل ما باشد ــ رویدادها از نخست علیه ما بوده‌اند.
BiNam
دموکراسی به سادگی می‌تواند استبداد خاص خودش را به وجود بیاورد که استبداد اکثریت است. گروه اکثریت می‌تواند نسبت به اقلیت‌ها بسیار بیرحم و ظالم باشد.
محمد
زندگی لزوماً آن‌قدرها هم ملالت‌بار و بی‌هیجان نیست. موضوع این است که ما فراموش کرده‌ایم به درستی به آن بنگریم، یادمان رفته است زنده بودن، به تمام‌معنا زنده بودن، چه حسی دارد.
SaNaZ
کودکان اسیر عادت نیستند. به همین دلیل است که خیلی زود با چیزهای به‌غایت اساسی، اما پیش‌پاافتاده‌ای چون گل و لای، پریدن روی تخت، شن یا مزهٔ نان تازه ذوق‌زده می‌شوند.
SaNaZ
آنچه مانع پیشرفت ما می‌شود معمولاً غرور و خودبینی نیست، بلکه فقدان اعتماد به نفس است.
SaNaZ
اگر خوش‌بینی مهم است برای این است که نتیجهٔ بسیاری از کارهای ما به این بستگی دارد که چقدر در انجام آن کار خوش‌بین بوده‌ایم.
SaNaZ
فردریش مجذوب طراحی زنان و مردان تنها بود؛ انگار معتقد بود مهمترین چیزها دربارهٔ ما فقط وقتی ظاهر می‌شوند که از سروصدای تمدن فاصله بگیریم.
SaNaZ
فرهنگ ما باید ما را به جایی برساند که قدر زندگی روزمره، متوسط بودن و معمولی بودن را بدانیم.
SaNaZ
فروید به ما یادآوری می‌کند که چیزی تبدیل به تابو نمی‌شود مگر اینکه تعداد زیادی از مردم در ناخودآگاه‌شان مشتاق شکستن آن باشند.
SaNaZ
فیلم‌ها، تلویزیون، رادیو، مجلات و شبکه‌های اجتماعی امروز، از نظر آدورنو برای این طراحی شده‌اند که ذهن ما را همواره مشغول نگه دارند تا نتوانیم شناختی از خود یا اراده‌ای برای تغییر وضع سیاسی موجود داشته باشیم.
SaNaZ
راه اصلاح اقتصادی نه کمک مادی، بلکه کمک فرهنگی است. آنچه امروز سرنوشت یک اقتصاد را تعیین می‌کند نرخ تورم نیست، بلکه برنامه‌ای است که امشب قرار است از تلویزیون پخش شود.
SaNaZ
مشکل فضیلت این نیست که دشوار یا خلاف طبیعت است، مشکل این است که ما در برابر هر راه ساده‌ای که می‌تواند ما را بیش از هر چیز خشنود کند، مقاومت می‌کنیم.
SaNaZ
سرنخ مهمی که موریس برای مصرف خوب بر آن تأکید داشت این است که شما «نباید هیچ چیزی در خانه داشته باشید که آن را مفید نمی‌دانید یا باور ندارید که زیبا است».
SaNaZ
«عدم همکاری با شر، درست به اندازهٔ همکاری با خیر، تعهد اخلاقی ما است»
SaNaZ
ثورو در وهلهٔ اول پی برد که ما به چیزهای خیلی کمی نیاز داریم. او پیشنهاد کرد به جای اینکه به داشته‌هایمان از دید حداکثری نگاه کنیم، به این فکر کنیم که با چه حداقلی‌هایی می‌توان زندگی کرد.
SaNaZ
همان‌طور که خود مارکس گفت: «فیلسوفان صرفاً جهان را به شیوه‌های مختلف تفسیر کرده‌اند. اما نکته اینجا است که باید جهان را تغییر داد».
SaNaZ
مارکس می‌گفت کار به یکی از این دو شیوه معنادار می‌شود. کار یا به طور مستقیم به کارگر کمک می‌کند که از رنج دیگری کم کند یا به نحو ملموسی کمک می‌کند که به رضایت دیگران اضافه کند.
SaNaZ

حجم

۱۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

حجم

۱۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

قیمت:
۱۶۹,۰۰۰
۸۴,۵۰۰
۵۰%
تومان