بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

بریده‌هایی از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۴.۲از ۹۶۷ رأی
۴٫۲
(۹۶۷)
یحتمل سفر مربوط است به سیدحسن‌آقای خمینی. قاعدتاً باید خوش‌سفر باشد ایشان. حالا فوق‌ش کمی بحث انحراف مطرح است دیگر. یک‌بار دانش‌گاهی بودم و عده‌ای از دانش‌جویانِ مخالف ایشان مدام تأیید می‌خواستند از انحراف بیت امام... در کمال ناباوری با آن‌ها هم‌راهی کردم. گفتم من هم تا آن‌جا که در مورد زنده‌گی مرحوم سیداحمد آقا غور کرده‌ام، در مورد سیدحسن‌آقا قطعاً می‌توانم انحراف را تشخیص بدهم... (نفس از کسی در نمی‌آمد. ادامه دادم.) در نفحات نفت نوشته‌ام، دیدار علی پروین و امام را مرحوم سیداحمدآقا کارسازی کرد که از پرسپولیسی‌های اصیل بود. اما متأسفانه آقازادهٔ محترم ایشان از آبی‌ها حمایت می‌کنند... انحراف از این بالاتر؟!
aseman
به من اگر بود فتوا می‌دادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آن‌ها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی. یعنی هر نویسنده، سه ناشر و نویسنده می‌شناخت در جهان که در تحریمی‌ترین شرایط پول‌ش را در پاکت برای‌ش می‌فرستاد و هر چوپان با سه چوب‌دار آن‌طرف مرز رفاقت می‌کرد و واکسن دامی را با علوفه طاق می‌زد و هر دانش‌جو با سه استاد و دانش‌جو و این یعنی... و این یعنی بی‌اثر کردن هر تحریمی... این فرهنگ می‌خواست و امنیتی باهوش می‌خواست و دولت غیرتمامیت‌خواه می‌خواست و مهم‌تر از همه اعتماد به مردم می‌خواست...
sajjadquote
اما مطمئن‌م در آینده‌ای نزدیک کشوری با قدرت و با سعادت خواهیم داشت. (دقیقاً نمی‌دانم خانم یون سعادت را به جای چه لغت کره‌ای نشانده است.) مردمِ ما در همهٔ ابعاد سعادت‌مند خواهند شد.
جواد
به سیستم گرمایش آپارتمان دقت می‌کنم. هیچ اثری از تهویه یا کانال نیست. لوله‌های آب گرم از کفِ اتاق‌ها عبور می‌کنند و همین ساخت‌مان را گرم می‌کنند. مشکل عدم کنترل روی درجهٔ حرارت است و تنظیمِ از مرکز که البته این سیستم گرمایش با سیستم حکومت منطبق است و هر دو فردیت را حذف می‌کنند! «همین دمایی که برای‌ت از مرکز تنظیم کرده‌ایم، مناسب است!»
مرتضی ش.
جالب‌تر این‌که در خیابان، تابلویی هست که اتومبیل‌ها را وادار می‌کند در حضور مجسمه زیر سی کیلومتر در ساعت راننده‌گی کنند و دوچرخه‌سوارها هم باید پیاده شوند و دوچرخه را دست بگیرند و پیاده راه بروند تا مبادا به مجسمه بی‌احترامی کرده باشند!
tadai
آزادی با احساس آزادی متفاوت است؛ همان‌گونه که استبداد با احساسِ استبداد.
zaraakra
چرا با ما هم‌راهی نمی‌کند و او توضیح می‌دهد که این فروش‌گاه فقط مخصوصِ خارجی‌هاست. آرام به‌ش می‌گویم: ــ شما چیزی نمی‌خواهید که برای‌تان بخرم؟ با عصبانیت به من می‌گوید: ــ نه! نه! ما خودمان همه چیز داریم... با این‌که حال‌م گرفته می‌شود اما از مناعت طبع‌ش کیفور می‌شوم. ما را رها می‌کند با حسی عجیب و سیگاری روشن می‌کند و داخل ون می‌نشیند؛ انگار که ما مثلاً در مملکت جمهوری اسلامی برای مهمانِ خارجی‌مان زورکی ودکا گرفته باشیم و حالا بخواهیم تنهاش بگذاریم تا بنشیند و زهرماری بالا بیاندازد...
عرفان
به من اگر بود فتوا می‌دادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آن‌ها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی.
محمدرضا میرباقری
عمدهٔ مذاهب اهل سنت صید دریایی را حلال می‌دانند به اشارهٔ آیهٔ ۹۶ سورهٔ مائده که احل لکم صید البحر، اما ما فلس‌دارها را فقط حلال می‌دانیم و این یعنی حذف کلی غذای دریایی. از آن‌سو به خلاف یهودیان میگو را حلال می‌دانیم. میگوی بدون فلس را حلال کرده‌ایم که احتمالاً حلیت‌ش به کیتین سخت‌پوستان برنمی‌گردد چرا که از آن‌سو لابستر و شاه‌میگو را نمی‌توانیم بخوریم! قصه پیچیده است!
zeynab_m91
حالا سؤال جدی‌تر این‌جاست که چرا پیش‌رفت نظامی، آن هم در صنایع نظامی لبهٔ حمله‌ای مثل سلاح هسته‌ای، نتوانسته است باعث پیش‌رفت غیرنظامی شود. همان سؤالی که مشابه‌ش را در ایران داریم و کسی به آن پاسخ نمی‌گوید.
mahdi
این طرف از اروند تا آمودریا و گنگ حوزهٔ زبان فارسی است. هر ارتباطی در این حوزه می‌تواند عمقی مؤثر برای شکست تحریم داشته باشد. یعنی اسبِ شطرنجِ فارسی می‌تواند بین ایران و افغانستان و تاجیکستان بتازد. از آن‌سو کافی‌ست کمی در این شطرنج ماهرانه‌تر مهره بچینیم تا فرزین از مرز شبه‌قاره نیز بگذرد و تا غرب چین را نیز زیر نگین خود در آورد. این موضوع باز معطوف به قدرت نیست. حوزهٔ نوروز را اگر جدی بگیریم، پلنگی است که پا در یک‌سومِ بلوچِ عمان دارد و دم در شبه‌قاره دارد و ستون فقرات‌ش حوزهٔ قبچاق و قفقاز است و سر در بوسنی اروپا دارد...
aMiN-1988
حالا می‌فهمم تحریم و دیکتاتوری دو روی یک سکه‌اند. کشور تحریم‌شده ناچار به دام‌چالهٔ تک‌صدایی می‌افتد و تک‌صدایی شروعی‌ست برای دیکتاتوری. عدم مراوده در سطح حاکمیت، امکان مقایسه را از بین می‌برد. مقایسه نشدن، تقدس می‌آورد برای چیزی که مقدس نیست... تقدیس، جناب رفیق می‌سازد، جناب ژنرال می‌سازد و... در ایران منتقد برخی نهادها هستیم که از وظایف حاکمیتی خود خارج شده‌اند و مثلاً وارد فرهنگ و اقتصاد شده‌اند. با دیدن وضعیت کرهٔ شمالی می‌توان فهمید که اتفاقاً این تحریم ایالات متحدهٔ امریکا است که این نهادها را مجبور می‌کند به ورود به فضاهای غیرتخصصی. اگر تحریم نبود احتمالاً آن‌ها دلایلی برای ورود به اقتصاد نداشتند. از آن‌سو، مراوده و رابطه ـ هر مراوده و رابطه‌ای ـ کمک می‌کند به شکاندن تک‌صدایی. هر رابطه‌ای پادزهری است برای تحریم. حالا با دیدن کرهٔ شمالی می‌فهمم که از هر فرصتی برای ارتباط عمیق بین‌المللی باید استفاده کرد.
aMiN-1988
در بسیاری از کشورهای استبدادزده مردم در درازمدت احساس نیاز به آزادی را از دست می‌دهند و به فضای موجود عادت می‌کنند. (یادم می‌آید که در میدانی در پیونگ‌یانگ کلی دانش‌آموز جمع شده بودند و سرودی می‌خواندند که معناش می‌شد ما شادترین مردم جهان‌یم. و به نظرم به این باور داشتند، چون امکان مقایسه نداشتند.)
وحید
باور دارم شاید جهان یک چوپانِ افغانستانی، از جهانِ یک دانش‌مندِ کارمندِ اروپایی وسیع‌تر باشد...
حسین(ع) همه جا با ماست
دقیقاً مثال معادل‌ش این است که ایران به عوض برجام از رقمِ خرید تسلیحات امارات و عربستان و قطر از امریکایی‌ها شتیل بگیرد که اگر ما نبودیم تو هرگز نمی‌توانستی با آن‌ها معامله کنی! طبعاً چنین مذاکره‌ای نه ربطی به سلاح هسته‌ای خواهد داشت، نه به غنی‌سازی و نه حتا به حقوق بشر.
گلابتون بانو
پرستارهای دیگر جلو می‌آیند و یکی یک عروسک پلاستیکی قنداق‌شده تحویل‌مان می‌دهند. سیدموسوی یک‌هو فریاد می‌کشد: ــ ددم وای! واقعی‌ند!! باورنکردنی است. از داخلِ پتو به صورت بهشتیِ نوزاد نگاه می‌کنم؛ نوزادانی نه چندروزه که شاید چندساعته را داده‌اند دست ما! من، مثل خانم‌ها که در دوره‌ای خداوند به‌شان توان شیردهی می‌دهد، فقط در دوران کوتاهی ـ آن هم سرِ نوزادیِ دو فرزندم ـ تواناییِ بغل کردنِ نوزاد را داشتم! بعد از آن حسابی از بچه بغل کردن می‌ترسم؛ به زحمت پتو را در دست می‌گیرم. پرستاری کمک‌م می‌کند که زیرِ کمرِ نوزاد را به‌تر بگیرم...
aseman
دل عاشق به پیغامی بسازد خمارآلوده با جامی بسازد مرا کیفیت چشم تو کافی‌ست ریاضت کش به بادامی بسازد
aseman
تفاوت‌ها ام‌روز در جاده و اتومبیل و ساخت‌مان نیست. این‌ها دیگر در همه‌جای دنیا دارند شبیه به هم می‌شوند. ام‌روز تفاوت‌ها برمی‌گردد به نحوهٔ زنده‌گیِ آدم‌ها، شادی‌شان، رضایت‌شان از زنده‌گی و...
محمدرضا صادقی سیرویی
در نظم‌پذیری صنعتی کرهٔ جنوبی می‌توان همان رفتارهای منظم حزبی در کرهٔ شمالی را دید. (همین نظم‌پذیری و اهمیت به سلسله‌مراتب در چند سالهٔ اخیر دست‌مایهٔ یکی از عجیب‌ترین تحقیقات سوانح در صنعت هوایی شده بود که نشان می‌داد در خطوط هوایی کرهٔ جنوبی، هرگز کمک‌خلبان به خلبان انتقاد نمی‌کند و خطای او را گوش‌زد نمی‌کند! دقیقاً به دلیل ادبِ سلسله‌مراتب!) و همین می‌تواند من، انسان ایرانی را مطمئن کند که با هزار سال تحریم ایالاتِ متحده، شبیه به شهروند کرهٔ شمالی نمی‌شوم و با هزار سال سیطرهٔ ایالات متحده و توسعهٔ صنعتی، شبیه به شهروند کرهٔ جنوبی...
بهار
حالا سؤال جدی‌تر این‌جاست که چرا پیش‌رفت نظامی، آن هم در صنایع نظامی لبهٔ حمله‌ای مثل سلاح هسته‌ای، نتوانسته است باعث پیش‌رفت غیرنظامی شود. همان سؤالی که مشابه‌ش را در ایران داریم و کسی به آن پاسخ نمی‌گوید. مردم می‌پرسند اگر موشک نقطه‌زن داریم و اگر واقعاً نفربر زرهی کارآ می‌سازیم، چرا نمی‌توانیم خودرو پراید را به‌سازی کنیم و با همهٔ صنعت بزرگ قطعه‌سازی‌مان، اتومبیل جدید و به‌روز طراحی کنیم؟!
alireza atighehchi

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰
۷۰%
تومان