بریدههایی از کتاب نیمدانگ پیونگیانگ
۴٫۲
(۹۶۷)
میتوانم بفهمم که رفتن به کرهٔ شمالی تا چه اندازه مهم است. الرفیق ثمالطریق، مال همهٔ دنیاست به جز کرهٔ شمالی! اینجا فقط الطریق مهم است با رفیق باشد یا با غریق باشد یا با حریق یا با هر بیق دیگری همقافیه باشد، تفاوتی ندارد!
فیاضی
میخندم و بهش میگویم که توریستهای ایرانی مثل چینیها نیستند که بتوانی در ستون یک به خطشان کنی. کافیست سرت را برگردانی هر کدامشان را در یک قسمت پیونگیانگ باید پیدا کنی...
میخندد و میگوید مثل شما! میفهمم که از همهٔ حرکات و سکنات ما مطلع است.
سیدمجتبا میگوید:
ــ تازه توریست ایرانی از هر دو برنامه، یک برنامه هم باید برود بازار که سوغاتی بخرد!
booklover
در جانستان کابلستان نوشتهام که سفیر ایران در افغانستان، پست قبلیش ریاست ستاد مبارزه با مواد مخدر بود. این یعنی تعیین خط مشی سیاست خارجی. یعنی کل موضوع ما با افغانستان با این همه تشابه فرهنگی و زبانی و دینی، میشود مسألهٔ مواد مخدر... یکی از مشاوران حامد کرزی که اهلِ فرهنگ بود برای من نقل میکرد که محفلی باشکوه در بلخ قدیم برگزار شده بود برای بزرگداشت شعرای فارسیزبان. به سفیر ایران نیز سخنرانی اول را داده بودند به احترام ایران بزرگِ فرهنگی. سفیر رفته بود پشتِ سخنگاه و ایراد فرموده بود که اگر امروز امثال جناب رودکی حاضر بودند، هرگز وضعیت مواد مخدر اینگونه نمیشد!!
عرفان
عمدهٔ مذاهب اهل سنت صید دریایی را حلال میدانند به اشارهٔ آیهٔ ۹۶ سورهٔ مائده که احل لکم صید البحر، اما ما فلسدارها را فقط حلال میدانیم و این یعنی حذف کلی غذای دریایی. از آنسو به خلاف یهودیان میگو را حلال میدانیم. میگوی بدون فلس را حلال کردهایم که احتمالاً حلیتش به کیتین سختپوستان برنمیگردد چرا که از آنسو لابستر و شاهمیگو را نمیتوانیم بخوریم! قصه پیچیده است!
فیاضی
میبینم که خارج از سیبل هم یک پارهگی است که روی آن هم با نشانه و فلشی علامت خورده است و چیزی نوشتهاند. با خوشحالی میگویم این چیست پس؟ اینکه مثلِ تیراندازیِ من است!
خانم یون لبخندِ پیروزی میزند در جوابِ نیشخند من.
ــ نه! نه! متوجه نشدید... همان گلولهٔ اولِ جنابِ کیم جونگ ایل وقتی به هدف خورد و داخل رفت، اینقدر محکم بود که به دیوار خورد و برگشت و کمانه کرد و این کمانهٔ گلوله خورد به این قسمتِ سیبل در مسیر برگشت!
یعنی حاق حقیقتِ عصمت را اینها فهمیدهاند!
mohan
از خودش خودانداز میگیرد و عکس سلفی میاندازد.
amir mojiry
در ایران منتقد برخی نهادها هستیم که از وظایف حاکمیتی خود خارج شدهاند و مثلاً وارد فرهنگ و اقتصاد شدهاند. با دیدن وضعیت کرهٔ شمالی میتوان فهمید که اتفاقاً این تحریم ایالات متحدهٔ امریکا است که این نهادها را مجبور میکند به ورود به فضاهای غیرتخصصی. اگر تحریم نبود احتمالاً آنها دلایلی برای ورود به اقتصاد نداشتند.
از آنسو، مراوده و رابطه ـ هر مراوده و رابطهای ـ کمک میکند به شکاندن تکصدایی. هر رابطهای پادزهری است برای تحریم.
احمد رضا
آزادی با احساس آزادی متفاوت است؛ همانگونه که استبداد با احساسِ استبداد. در بسیاری از کشورهای استبدادزده مردم در درازمدت احساس نیاز به آزادی را از دست میدهند و به فضای موجود عادت میکنند.
Ali
در دلم میگویم تحریم باید انسانِ مقاوم بسازد نه انسانِ دروغگو اما میدانم که حرفم به شدت آرمانی است...
محمدرضا میرباقری
توریستهای ایرانی مثل چینیها نیستند که بتوانی در ستون یک به خطشان کنی. کافیست سرت را برگردانی هر کدامشان را در یک قسمت پیونگیانگ باید پیدا کنی...
میخندد و میگوید مثل شما!
محمدرضا میرباقری
برایمان توضیح میدهند که ما وارد دانشگاه کیم ایل سونگ شدهایم. این دانشگاه را چه کسی ساخته است؟ جناب کیم ایل سونگ! قبول... اولین رشتهٔ تحصیلی چیست؟ مدیریت کشور و جنگ با تدریس جناب کیم ایل سونگ برای تربیت مدیران آینده. (چیزی شبیه به دانشگاه امام صادق خودمان مثلاً!)
s.latifi
تقریباً نزدیک به هیچ خط عابر پیادهای، اتومبیلِ ما ترمز نمیزند. این عابرانِ پیاده هستند که باید بایستند. حتا اگر تا نیمهٔ راه آمده باشند، باید عقب بروند تا اتومبیل ما به سرعت رد شود. قانون اینجا برعکس است انگار؛ مثل سیگار که انگار در فضاهای سربسته قانونیتر بود!
گلابتون بانو
«نه گفتن» کار سختی است. اما باید تمرین کرد.
Dexter
صورت خلاصه دانشگاه کیم ایل سونگ توسط کیم ایل سونگ در سال چندین و چندِ کیم ایل سونگ تأسیس شد و کیم ایل سونگ اولین درس کیم ایل سونگ شدن را در آنجا ارائه کرد! (در تاریخ رسمی سال تولد کیم ایل سونگ مبدأ است نه میلاد مسیح.)
ب. قاسمی
ریچارد نفیو نویسندهٔ هنر تحریم ایده میدهد که نمایشگاهِ متحرکِ تحریم، اتومبیل پورشه است. جولان یک اتومبیل پورشه در پایتختِ کشور تحریمی، همهٔ ابعاد تحریم (فساد، تازهبهدورانرسیدهگی، فاصلهٔ طبقاتی و...) را در یک نمای سریع به ذهن رهگذر حقنه میکند... بازوی اجرایی تحریم، فقط یک کالای نقدشوندهٔ سریع در اختیار ایران قرار میدهد و آن هم اتومبیل پورشه است... یعنی تنها راه تبدیل ارز به کالا خود کمکی بیملاحظه میشود به نمایش رسانهای تحریم در چشم افکارِ عمومی... سرگاهِ تحریم ایدهٔ پورشه را میریزد و دستگاه تحریم، به جای طلا و نیاز اولیه مثل دارو و برخی غلات و برخی تجهیزات هایتک و فوقپیشرفته، فقط پورشه را برای واردات مجاز میشمرد و پایگاه تحریم میشود خیابانهای تهران...
سیستماتیک
در نظر من راهبرد کرهٔ شمالی در مذاکرات و تقربش به موضوعِ از بیخ با نگاه ما متفاوت بود.
هیچکس در کرهٔ شمالی راجع به بود و نبودِ سلاح و توقف آزمایشهای هستهای مذاکره نمیکرد. طرفِ امریکایی هم دنبال این رنگ از مذاکره نبود که بود و نبود سلاح را به بود و نبود تحریم گره بزند...
مذاکره رنگ دیگری داشت. کرهٔ شمالی به امریکا توجه میدهد که این معاملهٔ پرسود حضور نظامی امریکا در شبهجزیره و سرکیسه کردنِ ژاپن و کرهٔ جنوبی، معاملهای دو سویه نیست. فقط ترامپ با سئول و توکیو طرف نیست. سویهٔ سومی هم دارد. اگر نبود قدرت هستهای پیونگیانگ، این معامله هرگز شکل نمیگرفت. ناامن کردن منطقه کارویژهٔ پیونگیانگ است و با حذف قدرت نظامی کرهٔ شمالی، حضورِ ایالات متحده در این گوشه از خاک کاملاً بیمعنی میشود. پس امریکا باید سهم کرهٔ شمالی در این معامله را نیز حساب و کتاب کند!
aMiN-1988
تحریم و دیکتاتوری دو روی یک سکهاند. کشور تحریمشده ناچار به دامچالهٔ تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعیست برای دیکتاتوری.
sarah_khani
دیگر برای انسان ایرانی مهم نبود که مثلاً آیا حکم حجاب میتواند حکومتی باشد یا نه؟ حجاب اجباری است یا اختیاری؟ مسأله پیشینی بود. مهم این بود که حکومت در خواستهٔ خود، یعنی حجاب اجباری، فارغ از درستی یا نادرستی، ناکارآمد بوده است.
محمدرضا میرباقری
تمام تلاشم این بود که قبلِ سفر عمیق تحقیق نکنم. آثار مربوط به کرهٔ شمالی را کمتر بخوانم و فیلمها را نبینم. دنبال این بودم که تصویر اولیهام سالم باشد و فارغ از پیشداوری.
غوطہور🪐🌱🌊
اول خیال میکنم اشتباه از ترجمهٔ کیم میونگ چول است اما بعدتر راهنمای موزه که انگلیسی را مسلط حرف میزند توضیح میدهد که اینجا دیگر رهبران کبیر حاضرند و افعال، همه باید زمان حال باشند!
ــ جناب کیم ایل سونگ میگویند باید شما برای کشور کار کنید. به ما میگویند ایدهٔ جوچه را باید پیش برد... جناب کیم ایل سونگ به شما دارند میگویند که باید جوچه را در فضای بینالمللی مطرح کنید...
اشهد انکم ترون مقامی و تسمعون کلامی و تردون سلامی! تا به حال اینجور با حضور قلب زیارت نکرده بودم!!
erfan erfan
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۵۰۰
۳۳,۷۵۰۷۰%
تومان