بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ | صفحه ۲۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

بریده‌هایی از کتاب نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ

انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۴.۲از ۹۶۷ رأی
۴٫۲
(۹۶۷)
به گمان‌م شناخت تغییرات در سؤالات انسان ایرانی بسیار مهم است. اگر سؤالات در دههٔ شصت شمسی به افق و آینده برمی‌گشت، دههٔ هفتادِ شمسی هنگامهٔ سؤال اساسیِ حق حکومت بود که به مشروعیت و مقبولیت می‌انجامید. دههٔ هشتاد ادامهٔ همین تفکر به توسعه برگشت و تقدم و تاخر انواعِ توسعه؛ آیا توسعهٔ سیاسی مقدم است بر توسعهٔ اقتصادی یا توسعهٔ فرهنگی بر هر دو... دههٔ نود به گمان من به هیچ رو، هیچ نشانه‌ای از پیش‌رفت در سؤال انسانِ ایرانی دیده نمی‌شد. سؤال انسان ایرانی نگاهی به آینده نداشت. سؤال انسان ایرانی تبدیل شده بود به کارآمدی و ناکارآمدی... یعنی فقط کارآمدی که طبیعتاً یک خواستهٔ پایین‌دستی از مدیریت بود...
zoha
عاقبت گفتم «یا علی مدد» در نظر ما مثل این است که شما از روح جنابِ کیم ایل سونگ کمک بخواهی... خیلی خوش‌حال شد و یک تعظیمی هم به من کرد و به مجتبا اجازه داد که باز هم عکس بگیرد!
بوخارین
حالا سؤال جدی‌تر این‌جاست که چرا پیش‌رفت نظامی، آن هم در صنایع نظامی لبهٔ حمله‌ای مثل سلاح هسته‌ای، نتوانسته است باعث پیش‌رفت غیرنظامی شود. همان سؤالی که مشابه‌ش را در ایران داریم و کسی به آن پاسخ نمی‌گوید. مردم می‌پرسند اگر موشک نقطه‌زن داریم و اگر واقعاً نفربر زرهی کارآ می‌سازیم، چرا نمی‌توانیم خودرو پراید را به‌سازی کنیم و با همهٔ صنعت بزرگ قطعه‌سازی‌مان، اتومبیل جدید و به‌روز طراحی کنیم؟! جوابی سرراست وجود دارد که در صنعت نظامی خودبسنده‌ایم و به دنبال کمک بی‌گانه نیستیم و همین باعث می‌شود تا در آن به خودکفایی برسیم؛ در دل این جواب، این نکته مستتر است که اصولاً صنعت نظامی به دلیل محرمانه‌گی بی‌مراوده است و بی‌مراوده‌گی یعنی چیزی از جنس تحریم. اما این همهٔ جواب نیست. چون به نظر می‌رسد با این‌که سال‌هاست در معرض تحریم‌یم، باز هم نمی‌توانیم به راحتی خودرو بسازیم...
zoha
به بچه‌ها می‌گویم این غروبِ شب برجامِ این‌هاست. برویم ببینیم مردم‌شان چه‌جور تو خیابان جشن گرفته‌اند.
zoha
تصویر کرهٔ شمالی از ایران، کشوری تک‌حزبی است که مؤتلفه در آن همه‌کاره است و باقی احزاب هم ساخته شده است برای خالی نبودن عریضه. (در خود کرهٔ شمالی هم یکی دو حزب بدون فعالیت و ویترینی داریم!)
zoha
و دقت کنیم این‌ها ـ به خلافِ افقِ ذهنیِ سیاسیون و اقتصادیون ـ روشی برای دور زدن تحریم نیستند؛ معنای وجودشان، خودْ حذف تحریم است...
zoha
هر جاده‌ای که از ایران می‌گذرد چه ابریشم باشد که چین در بازسازی آن الگوی تمدنی دارد و چه جادهٔ آبی ادویه که در آبِ سرزمینی ماست و هیچ‌کس متکفل آن نیست، سلاحی است روبه‌روی تحریم.
zoha
پارسیان هند را در بمبیی چنان جابه‌جا می‌کنند که در دست‌گاه مودی و اخلاف‌ش هضم شوند و حتا زبان فارسی را از دست بدهند تا بفهمیم که این طایفهٔ زرتشتیِ موّال چه‌جور می‌توانند از ایران فاصله بگیرند تا باز بفهمیم که موضوع حذفِ روابط فرهنگی و مذهبی، حذف روابط اقتصادی می‌آفریند که عکس نقیض‌ش یعنی همان که در بحث تمدنی فرهنگ عمیق‌تر می‌شود از اقتصاد...
zoha
باید فهم کرد که آن‌چه در دروازهٔ اروپا و استانبول می‌بینیم سر ماری است که دم‌ش در میان اویغورهای چین می‌خزد، بالاسرِ گربهٔ ما... مدارس زبان ترکی در باکو و مرو و مزارشریف و آستانه ام‌روز دانش‌آموز می‌گیرند. مسجدِ دوشنبهٔ فارسی هم میان نفوذ ایران و سعودی، همین مار را به دلایلِ انعطافِ مذهبی انتخاب می‌کند... و برای این‌که به‌تر درک کنیم باید گفت که عمدهٔ این مدارس در طرح توسعهٔ فرهنگی و مذهبی فتح‌الله گولن شکل گرفته‌اند و منسوب‌ند به او
zoha
حوزهٔ نوروز را اگر جدی بگیریم، پلنگی است که پا در یک‌سومِ بلوچِ عمان دارد و دم در شبه‌قاره دارد و ستون فقرات‌ش حوزهٔ قبچاق و قفقاز است و سر در بوسنی اروپا دارد... حوزهٔ نوروز، بخشی از هند و پاکستان و افغانستان تا تاجیکستان و قزاقستان و ترکمنستان و قرقیزستان و آذربایجان و ارمنستان و ترکیه تا یک سوم بلوچ عمانی را به راحتی در برمی‌گیرد... و خود بسی مهیب‌تر است از اتحادیه‌ای که به برگزیت بند باشد. این ارتباط فرهنگی می‌تواند هر تحریمی را خفه کند...
zoha
این طرف از اروند تا آمودریا و گنگ حوزهٔ زبان فارسی است. هر ارتباطی در این حوزه می‌تواند عمقی مؤثر برای شکست تحریم داشته باشد. یعنی اسبِ شطرنجِ فارسی می‌تواند بین ایران و افغانستان و تاجیکستان بتازد. از آن‌سو کافی‌ست کمی در این شطرنج ماهرانه‌تر مهره بچینیم تا فرزین از مرز شبه‌قاره نیز بگذرد و تا غرب چین را نیز زیر نگین خود در آورد. این موضوع باز معطوف به قدرت نیست.
zoha
اگر پیش از انقلاب اسلامی بعث سوریه داشتیم و بعث عراق و رستاخیز ایران، موضوع به خیزش مذهبی مرتبط نبود. برمی‌گشت به بالارفتن قیمت نفت و شروع تغییرات در حوزهٔ عربی کشورهای حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس. این اتفاق یک واکنش طبیعی به آن اتحاد طبیعی بود. حالا همان هلال رستاخیز تبدیل شده است به هلال شیعی. باید هلال شیعی را با نگاه ارتباطات و نه الزاماً نگاه معطوف به قدرت تقویت کرد. اگر چیزی مثل این هلال به رابطه‌ای فرهنگی بدل شود، قصه بسیار متفاوت خواهد بود.
zoha
اگر پیش از انقلاب اسلامی بعث سوریه داشتیم و بعث عراق و رستاخیز ایران، موضوع به خیزش مذهبی مرتبط نبود. برمی‌گشت به بالارفتن قیمت نفت و شروع تغییرات در حوزهٔ عربی کشورهای حاشیهٔ جنوبی خلیج فارس. این اتفاق یک واکنش طبیعی به آن اتحاد طبیعی بود. حالا همان هلال رستاخیز تبدیل شده است به هلال شیعی. باید هلال شیعی را با نگاه ارتباطات و نه الزاماً نگاه معطوف به قدرت تقویت کرد. اگر چیزی مثل این هلال به رابطه‌ای فرهنگی بدل شود، قصه بسیار متفاوت خواهد بود.
zoha
حزب، اقتداری مهیب دارد. در حضور هر مقام بالاتر، مقام پایین‌تر کم‌رنگ نمی‌شود، بی‌رنگ می‌شود... ساکت می‌شود... حذف می‌شود...
بوخارین
ظهر که به هتل می‌رسیم، روزنامهٔ انگلیسی را در کیسهٔ نایلونی جلد کرده‌اند که لا یمسه الا الحزبیون باشد. کل صفحهٔ اول فقط عکس‌های جناب کیم جونگ اون است در سنگاپور. برای همین طبیعتاً نباید به این روزنامه بی‌احترامی کرد.
zoha
ما سلاحِ کشتار جمعی هسته‌ای نداریم و کرهٔ شمالی دارد. ما در ساخت تسلیحات و موشک نیز ضعیف‌تریم. چه چیزی ما را شبیه می‌کند؟ آن‌چه من می‌فهمم این است که در این عرصه از بیخ متفاوت‌یم. جمهوری اسلامیِ ایران اگر قدرتی نظامی داشته باشد به هم‌پیمانانِ مردمی‌ش برمی‌گردد که به شکلی هویتی خارج از مرزها از منافع او دفاع می‌کنند و در این موضوع جمهوری دموکراتیک خلق کره هیچ شباهتی به ما ندارد.
امیرحسین
آزادی با احساس آزادی متفاوت است؛ همان‌گونه که استبداد با احساسِ استبداد. در بسیاری از کشورهای استبدادزده مردم در درازمدت احساس نیاز به آزادی را از دست می‌دهند و به فضای موجود عادت می‌کنند. (یادم می‌آید که در میدانی در پیونگ‌یانگ کلی دانش‌آموز جمع شده بودند و سرودی می‌خواندند که معناش می‌شد ما شادترین مردم جهان‌یم. و به نظرم به این باور داشتند، چون امکان مقایسه نداشتند.) این اتفاق در ایران رنگی دیگر دارد. در منطقه، ایران در بسیاری موارد مشکل‌ش احساس عدم آزادی است و در بزرگ‌نماییِ این احساس، قطعاً تک‌صدایی رسانه‌ای بیش‌ترین تاثیر را دارد. احساس عدم آزادی، پیش‌ران توسعهٔ سیاسی است. فقدان این احساس، هر نوع توسعهٔ سیاسی را از بین خواهد برد. حالا آیا تحریمِ طولانی، این احساس عدمِ آزادی را قوی‌تر خواهد کرد؟ یا برعکس، مثل نمونهٔ کرهٔ شمالی ضعیف‌تر؟!
امیرحسین
یک تصویر ثابت می‌تواند غلط‌انداز باشد، اگر چه حسی عمیق‌تر دارد، اما مقایسهٔ دو تصویر در طول زمان، بسیار راه‌گشاست اگر چه فرصتی به هیجانات و احساسات نمی‌دهد.
باران ریزوندی
پارسیان هند را در بمبیی چنان جابه‌جا می‌کنند که در دست‌گاه مودی و اخلاف‌ش هضم شوند و حتا زبان فارسی را از دست بدهند تا بفهمیم که این طایفهٔ زرتشتیِ موّال چه‌جور می‌توانند از ایران فاصله بگیرند تا باز بفهمیم که موضوع حذفِ روابط فرهنگی و مذهبی، حذف روابط اقتصادی می‌آفریند که عکس نقیض‌ش یعنی همان که در بحث تمدنی فرهنگ عمیق‌تر می‌شود از اقتصاد...
امیرحسین
حزب کارگران خلق کره، در یک دست‌گاه تک‌حزبی پا گرفته است و تصویر نانوشته‌اش از جهان متفاوت است با واقعیت جهان. یعنی تصور می‌کند هر کشور دیگری نیز یک حزب سیاسی مستقر و مقتدر دارد و بابت مسایل حقوق بشری مجبور است یکی دو حزب سر کاری دیگر هم کنارش علم کند!
باران ریزوندی

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۱۲,۵۰۰
۳۳,۷۵۰
۷۰%
تومان