بریدههایی از کتاب نیمدانگ پیونگیانگ
۴٫۲
(۹۶۷)
بلاتمثیل انگار وسط مسجدالحرام کسی قرآن را وارونه گذاشته باشد روی زمین. زباندان به زبان بیزبانی عکس جناب کیم جونگ اون را به من نشان میدهد و خیلی عصبانی حالیم میکند که نباید چیزی روی عکس بگذارم. سر تکان میدهم و به عکس «چاکرم، مخلصم» ی میگویم.
alraz
بلاتمثیل انگار وسط مسجدالحرام کسی قرآن را وارونه گذاشته باشد روی زمین. زباندان به زبان بیزبانی عکس جناب کیم جونگ اون را به من نشان میدهد و خیلی عصبانی حالیم میکند که نباید چیزی روی عکس بگذارم. سر تکان میدهم و به عکس «چاکرم، مخلصم» ی میگویم. میز کناری، همان امریکاییِ صبحانه نشسته است. آرام به من چشمکی
alraz
ریچارد نفیو نویسندهٔ هنر تحریم ایده میدهد که نمایشگاهِ متحرکِ تحریم، اتومبیل پورشه است. جولان یک اتومبیل پورشه در پایتختِ کشور تحریمی، همهٔ ابعاد تحریم (فساد، تازهبهدورانرسیدهگی، فاصلهٔ طبقاتی و...) را در یک نمای سریع به ذهن رهگذر حقنه میکند...
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
نکتهٔ جالب این بود که تراز تجاری سعودی و کرهٔ شمالی بالاتر از مبادلات ایران و کرهٔ شمالی بود. دلیل آن نیز صادرات نیروی کار اجباری کرهٔ شمالی بود. کرهٔ شمالی کارگران را به جایی میفرستد که آزادیهای محدود داشته باشند و با مردم کشور مقصد مراوده نداشته باشند، گروههای واقعی حقوق بشریِ مردمی در آن فعال نباشند، و کجا بهتر از کمپهای نفتی در صحاری سعودی!
begi
از آموزش جنسی هم میپرسم. میگویم به بچهها از چه سنی مسایل جنسی را آموزش میدهید؟
مدیر به آقای ری نگاه میکند و آقای ری به راهنما... گویا سؤالهای من جزو اف.ای.کیو. و سؤالات متداول نیست... مدیر چیزهایی را با حرارت توضیح میدهد و آقای ری ترجمه میکند:
ــ ما اینجا اخلاق داریم و مثل کشورهای غربی بیبندوبار نیستیم... بچههای ما در سن ازدواج با این مسایل آشنا میشوند و طلاق هم نداریم...
بحث بیفایده است...
شکوفه
از مدیر میپرسم آیا برای استعدادهای خاص مدارسی دارند؟ مثلاً برای بچههایی با ضریبِ هوشیِ بالا؟
جواب میدهد:
ــ همهٔ بچههای جمهوری دموکراتیک خلقِ کره باهوشند!
چیزی نمیگویم. میگویم در ایران ما برای بچههای عقبافتاده مدارسِ خاص داریم. جوابی نمیدهند!
بعد دوباره میپرسم چرا همهٔ صندلیها برای بچههای راستدست درست شدهاند؟ چند درصد چپدست داریم؟
به هم نگاه میکنند و هیچکدام جوابی نمیدهند.
شکوفه
من چیزی را مینویسم که اولاً مربوط به نگاه خودم باشد و در ثانی به کار مخاطب بیاید. باقی نه در وظیفهٔ من است و در حوصلهٔ مخاطب.
ایدهٔ جوچه، در نگا
حسن
بنا ندارم شبیه یک گردشگر، شرح مستوفا بدهم از بازدیدها. تکرارِ آنچه در شبکهٔ جهانی در دسترس است، کار من نیست
حسن
اگر نبود قدرت هستهای پیونگیانگ، این معامله هرگز شکل نمیگرفت. ناامن کردن منطقه کارویژهٔ پیونگیانگ است و با حذف قدرت نظامی کرهٔ شمالی، حضورِ ایالات متحده در این گوشه از خاک کاملاً بیمعنی میشود. پس امریکا باید سهم کرهٔ شمالی در این معامله را نیز حساب و کتاب کند!
کرهٔ شمالی غله میگیرد و دارو میگیرد و هر چیزی غیر از پول میگیرد تا نقشش در این معادله و سهامش در این معامله مشخص شده باشد. اگر دقت نکند، پکن ارثخوری خواهد کرد!
دقیقاً مثال معادلش این است که ایران به عوض برجام از رقمِ خرید تسلیحات امارات و عربستان و قطر از امریکاییها شتیل بگیرد که اگر ما نبودیم تو هرگز نمیتوانستی با آنها معامله کنی!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
میگوید صبحها قبل از تمرینهای هوازی و جسمی، هر بار بچهمدرسهایها را میآورند اردو و دانشآموزانِ کوچک هفت ساله تا ده ساله را وا میدارند تا کچلیهای زمین چمن را ترمیم کنند؛ بدون هیچ ابزاری و فقط با دست!
اگر همین کار در اروپا انجام شود، مشارکت جمعی نام میگیرد و فیلمها و عکسهاش در شبکههای اجتماعی پخش میشود. چرا در این گوشهٔ عالم چنین تصویری ساخته نمیشود؟ مقصر منم آیا؟
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
آنقدر که در چند کشور، نژاد زرد را دیدهام، بسیار نظمپذیرند و از آنسو قابل مدیریت. (معمولاً خیلی سریع بین خودشان مدیر انتخاب میکنند و مطیعند نسبت به فرامین مدیر.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
تمام تلاشم این بود که قبلِ سفر عمیق تحقیق نکنم. آثار مربوط به کرهٔ شمالی را کمتر بخوانم و فیلمها را نبینم. دنبال این بودم که تصویر اولیهام سالم باشد و فارغ از پیشداوری
حسن
من اصل گرفتاریم این است که کفش ورزشی بیاورم یا نه، برای استخر چه ببرم، آنجور که در فضای مجازی نوشتهاند، ورود گوشی جیپیاسدار ممنوع است یا آزاد، کامپیوتر شخصی را خالی کنم یا کامپیوتر دیگری ببرم، جایی نوشتهاند شلوار جین ممنوعیت دارد..
حسن
امروز در دنیایی هستیم که تحریمِ عمیق، تحریم فرهنگی است و تحریم فرهنگی یعنی تحریم رسانهای... این سطحِ تحریم قطعاً از تحریمهای دیگر خطیرتر خواهد بود.
شکوفه
به من اگر بود فتوا میدادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آنها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی. یعنی هر نویسنده، سه ناشر و نویسنده میشناخت در جهان که در تحریمیترین شرایط پولش را در پاکت برایش میفرستاد و هر چوپان با سه چوبدار آنطرف مرز رفاقت میکرد و واکسن دامی را با علوفه طاق میزد و هر دانشجو با سه استاد و دانشجو و این یعنی... و این یعنی بیاثر کردن هر تحریمی... این فرهنگ میخواست و امنیتی باهوش میخواست و دولت غیرتمامیتخواه میخواست و مهمتر از همه اعتماد به مردم میخواست...
شکوفه
به من اگر بود فتوا میدادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آنها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی. یعنی هر نویسنده، سه ناشر و نویسنده میشناخت در جهان که در تحریمیترین شرایط پولش را در پاکت برایش میفرستاد و هر چوپان با سه چوبدار آنطرف مرز رفاقت میکرد و واکسن دامی را با علوفه طاق میزد و هر دانشجو با سه استاد و دانشجو و این یعنی... و این یعنی بیاثر کردن هر تحریمی...
شکوفه
حوزهٔ نوروز را اگر جدی بگیریم، پلنگی است که پا در یکسومِ بلوچِ عمان دارد و دم در شبهقاره دارد و ستون فقراتش حوزهٔ قبچاق و قفقاز است و سر در بوسنی اروپا دارد... حوزهٔ نوروز، بخشی از هند و پاکستان و افغانستان تا تاجیکستان و قزاقستان و ترکمنستان و قرقیزستان و آذربایجان و ارمنستان و ترکیه تا یک سوم بلوچ عمانی را به راحتی در برمیگیرد... و خود بسی مهیبتر است از اتحادیهای که به برگزیت بند باشد. این ارتباط فرهنگی میتواند هر تحریمی را خفه کند...
شکوفه
مراوده و رابطه ـ هر مراوده و رابطهای ـ کمک میکند به شکاندن تکصدایی. هر رابطهای پادزهری است برای تحریم.
حالا با دیدن کرهٔ شمالی میفهمم که از هر فرصتی برای ارتباط عمیق بینالمللی باید استفاده کرد. ارتباط عمیق الزاماً اقتصادی نیست
شکوفه
از جمله یکی هم درختی است که در سال ۱۹۸۸ آیةالله خامنهای رئیسجمهور وقت ایران کاشته است؛ حالا این شکر خدا سبز است و رشید. در ایروان یکبار از همچه درختی دیدن کردم که یک رئیسجمهور دیگر کاشته بود. به نظرم چند ایرانی روزی یک بطری گازوئیل پاش ریخته بودند، چون مثل علمِ یزید خشک بود!!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
ظهر که به هتل میرسیم، روزنامهٔ انگلیسی را در کیسهٔ نایلونی جلد کردهاند که لا یمسه الا الحزبیون باشد. کل صفحهٔ اول فقط عکسهای جناب کیم جونگ اون است در سنگاپور. برای همین طبیعتاً نباید به این روزنامه بیاحترامی کرد.
|قافیه باران|
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۵۰۰
۳۳,۷۵۰۷۰%
تومان