بریدههایی از کتاب کودک ۴۴
۴٫۱
(۴۹)
کسانی که به شکل قابلاعتمادترین انسانها ظاهر میشوند، سزاوار بیشترین سوءظن هستند. لئو این را بهشکل یک بازی در نقل قول معروف استالین بهخاطر آورد:
اعتماد کنید، ولی بررسی کنید.
کلمات استالین را میشود اینطور تفسیر کرد:
کسانی را که به آنها اعتماد داریم، بررسی کنیم.
میس سین
قتل اسلحهای علیه جامعهٔ ما خواهد بود. اگر آنها نتوانند تبلیغاتشان را از طریق مقاصد رایج منتشر کنند، از مقاصد غیر ارتودوکس استفاده خواهند کرد. من اعتقاد دارم جنایت، جبههٔ جدیدی در پیکار ما با غرب خواهد شد.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
وقتی این ماجرا تمام شود، چه اتفاقی میافتد؟
- نمیدانم.
- غرب تو را میخواهد، لئو. از تو محافظت میکنند.
- من هرگز این کشور را ترک نمیکنم.
- حتی اگر این کشور تو را بکشد؟
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
اگر از این مردم دزدی کنی، دشمن آنها خواهی بود، درحالیکه ما در واقع دوستان آنها هستیم.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
این کشور دشمنان زیادی دارد. انقلاب ما در سراسر دنیا منفور است. باید از آن محافظت کنیم. متأسفانه حتی بین خودمان.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
وقتی عابران از این محیط خیالی به سلامت رد میشدند، این ترس را داشتند که کسی آنها را به درون بکشد. عبور از آن خط یعنی یا کارمند آنجا هستی یا محکوم. بختی نداشتی که میان این دیوارها بیگناه باشی. خط تولید گناهان بود. شاید لوبیانکا در ذهن با ترس ساخته نشده باشد، ولی ترس آن را اشغال کرده بود. ترس این دفتر را به مالکیت خود درآورده و خانهٔ خود کرده بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
کسانی که به شکل قابلاعتمادترین انسانها ظاهر میشوند، سزاوار بیشترین سوءظن هستند. لئو این را بهشکل یک بازی در نقل قول معروف استالین بهخاطر آورد:
اعتماد کنید، ولی بررسی کنید.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
اگر اجازه دهیم ده مرد بیگناه رنج بکشند، بهتر از این است
که یک جاسوس فرار کند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
ترس بخشی از شغلش بود. و برای اینکه چنین درجهای از ترس تقویت شود، نیاز به منبع ثابتی از مردم بود که از آن تغذیه کنند.
marzy
ماریا تا شب صبر کرد، سپس درِ جلویی خانهاش را باز کرد. حساب کرد گربهاش در پوشش تاریکی بخت بهتری دارد بیآنکه دیده شود به جنگل برسد. اگر کسی از اهالی دهکده آن را میدید، شکارش میکرد. حتی حالا که تا این اندازه به مرگ نزدیک شده بود، فکر اینکه گربهاش کشته شود، ناراحتش میکرد. خود را با علم به اینکه معجزه از گربهاش محافظت میکند، آسوده کرد. در جایی که مردان بالغ کلوخههای روی زمین را با امید به پیدا کردن مورچه یا تخم حشرهای میجویدند، بچهها مدفوع اسب را به امید یافتن سبوس هضمنشدهٔ جو برمیداشتند و زنان بر سر تصاحب استخوان با هم میجنگیدند، مطمئن بود هیچکس باور نمیکند که گربهای هنوز زنده باشد.
*
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
حجم
۴۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۵۷ صفحه
حجم
۴۳۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۵۷ صفحه
قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
تومان