بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دفتر خاطرات قنبر، غلام امیرالمؤمنین (ع) | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب دفتر خاطرات قنبر، غلام امیرالمؤمنین (ع) اثر محمدرضا انصاری

بریده‌هایی از کتاب دفتر خاطرات قنبر، غلام امیرالمؤمنین (ع)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۳ رأی
۴٫۵
(۴۳)
سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان‌ها را آفرید، هیچ چیز مانند بردباری نمی‌تواند باعث رضایت پروردگار شود، و هیچ چیز مانند خاموش ماندن نمی‌تواند باعث ناراحتی شیطان شود، و هیچ تنبیهی برای احمق بهتر از سکوت در مقابل او نیست.
🍃🌷🍃
امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام با آنان به زبانی که هیچ کس نمی‌فهمید صحبت کرد و آنان نیز گردن‌هایشان را می‌کشیدند و با صدای خود پاسخ می‌دادند، به گونه‌ای که معلوم بود با حضرت سخن می‌گویند. پس از دقایقی حضرت فرمود: «به اذن پروردگار عزیز جبار بروید». ناگهان همه مرغابی‌ها به سخن آمدند و به زبان عربی گفتند: سلام بر تو یا امیرالمؤمنین و خلیفه پروردگار عالم. اکنون نه تنها همه فهمیدند که مرغابی‌ها به حضرت سلام دادند، و معلوم شد که آنان با حضرت گفتگو می‌کردند و سخن حضرت را فهمیده و پاسخ می‌دادند، بلکه به معجزه حضرت به زبان انسان‌ها سخن گفتند و معرفت خود را به مقام مولایم نشان دادند. تماشایی بود که منافقین بسوزند و ببینند که حتی پرندگان آسمان به علی بن ابی‌طالب‌علیه‌السلام با نام امیرالمؤمنین سلام می‌کنند و به دستور او صعود می‌نمایند و فرود می‌آیند.
🍃🌷🍃
من کیستم که خودی برای معرفی داشته باشم؟! اما غلام کسی هستم که ملائکه به او افتخار می‌کنند.
فرسا
«من در شگفتم از کسانی که بردگان را با دارائی خود می‌خرند، ولی انسان‌های آزاده را با احسان و نیکی خویش نمی‌خرند».
Hosseini
شخصی به من دشنام می‌داد و من نیز خواستم با عصبانیت با او برخورد کنم. اما امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام مرا دید و فرمود: ای قنبر، لحظه‌ای صبر کن! او را خوار و حقیر رها کن تا خداوند رحمان را خشنود و شیطان را خشمگین و دشمنت را مجازات نمایی. سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان‌ها را آفرید، هیچ چیز مانند بردباری نمی‌تواند باعث رضایت پروردگار شود، و هیچ چیز مانند خاموش ماندن نمی‌تواند باعث ناراحتی شیطان شود، و هیچ تنبیهی برای احمق بهتر از سکوت در مقابل او نیست.
Hosseini
امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام رو به آسمان عرض کرد: پروردگارا، او چهار بار اقرار کرد. تو در دینی که بر محمدصلی الله علیه وآله نازل کرده‌ای چنین گفته‌ای: «ای محمد، هر کس یکی از حدود مرا تعطیل کند با من دشمنی کرده و ضدیت نموده است». خدایا، من حدود تو را تعطیل نخواهم کرد و ضدیت با تو را نیز نمی‌خواهم و مطیع احکامت هستم؛ بلکه مطیع تو و پیرو سنت پیامبرت هستم. سپس با غضب فرمود: چقدر قبیح است که بعضی از شما گناهی انجام دهد و خویش را در پیشگاه مردم مفتضح کند. آیا نمی‌توانست در خانه‌اش توبه کند؟ به خدا قسم توبه او بین خود و خدا افضل از برپایی حد من بر اوست. اینجا بود که فهمیدم این تأخیر چهار باره در اجرای حد برای آن بوده که شاید آن زن بین خود و خدایش توبه کند و نزد حضرت بازنگردد. آری، معامله خدا با گناهکاران آبروداری است مگر آنکه دیگران او را شناسایی کنند و بر علیه او شهادت دهند.
s✒
مردم پست پس از پیروزی مولایم در جنگ جمل وارد شهر بصره شدیم. همراه حضرت در کوچه‌ها قدم می‌زدیم که جمعیت بسیاری را در مکانی دیدیم؛ خاطره‌ای که از سخن مولایم درباره آنان درس گرفتم. امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام فرمود: «ای قنبر، اینان چرا گرد هم آمده‌اند»؟ من رفتم و نگاهی کرده و خبر آوردم: بر مردی حد جاری می‌کنند و اینان ایستاده می‌نگرند. حضرت به سوی آنها نگریست و فرمود: مبارک مباد صورت‌هایی که در هیچ جا دیده نمی‌شوند مگر آنکه خبر بدی باشد. اینان پست ترین مردمند!
s✒
چقدر قبیح است که بعضی از شما گناهی انجام دهد و خویش را در پیشگاه مردم مفتضح کند. آیا نمی‌توانست در خانه‌اش توبه کند؟ به خدا قسم توبه او بین خود و خدا افضل از برپایی حد من بر اوست.
فرسا
جوانی را دیدم که به سایه یتیم نوازی امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام پناه آورده بود. به کجا پناه ببرد؟! هیچ پشتیبانی در این دنیا ندارد و تنها امیدش دستان مشکل‌گشای مولای من است.
gh.hanieh
و از ترس به عقب باز مگرد، چرا که ترس مقدرات را دفع نمی‌کند.
gh.hanieh

حجم

۱۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان