بریدههایی از کتاب آیشمن در اورشلیم
۳٫۷
(۱۸۹)
نظامی که موفق میشود قربانی خود را حتی قبل از به دار آویختن نابود کند... با فرسنگها فاصله... بهترین نظام برای نگهداشتن کل یک ملت در یوغِ بردگی است. در بند تسلیم. هیچچیز از صفوف منظم انسانهایی که مانند آدمک بهسوی مرگ خود میروند، هولناکتر نیست» (روزهای مرگ ما، ۱۹۴۷)
Hossein Ghadjari
مشکل بسیاری از اسرائیلیها برای پذیرش کتاب آرنت، دوشادوش مشکلی دیگر بود؛ مشکلی که خودِ آرنت از همان ابتدا پیشبینی کرده بود: مشکلِ مواجههٔ اخلاقی و سیاسی با فلاکتِ فلسطینیهایی که از همهچیز محروم شدهاند. فلسطینیها هیچ مسئولیتی دربرابر فروپاشی تمدن در اروپا نداشتند، اما در نهایت آنها بودند که تقاصش را پس دادند.
Soheyla
«شر» لزوماً فقط از هیولاهای شیطانی سر نمیزند، بلکه افراد ابله و کودن هم میتوانند مرتکب شر شوند و آثاری فاجعهبار بیافرینند.
❤ محمد حسین ❤
همیشه یک نفر زنده میماند تا داستان را بازگو کند. بنابراین، هیچچیز نمیتواند «عملاً بیفایده» باشد، حداقل نه در درازمدت.
rayehe
«اینجا، مردم روز و شب بهسوی مراسم تدفین خود رهسپار میشوند».
نیتا
در دوران جنگ، دروغی که بیشترین تأثیر را بر کل مردم آلمان گذاشت، شعار «نبرد سرنوشت برای ملت آلمان» بود که هیتلر یا گوبلز ساخته بودند و خودفریبی را از سه جهت ساده میکرد: اول اینکه، القا میکرد جنگ، جنگ نیست؛ دوم اینکه، این جنگ به دست سرنوشت آغاز شده نه به دست آلمان؛ و سوم اینکه، برای آلمانیها پای مرگ و زندگی در میان است، یا باید دشمنان خود را نابود کنند یا خود نابود شوند.
Mohammad Jamshidpour
درس نهفته در چنین داستانهایی ساده است و در حد درک همگان. آن درس، از نظر سیاسی، از این قرار است که تحت شرایط رعبانگیز، اغلب آدمها به شرایط تن میدهند، اما برخی حاضر به این کار نمیشوند، درست همانطور که درس آموختنی از کشورهایی که راهحل نهایی به آنها پیشنهاد شد از این قرار است که در اغلب جاها «این اتفاق میتوانست بیفتد»، اما همهجا اتفاق نیفتاد. از نظر انسانی، چیزی بیش از این لازم نیست، و منطقاً چیز بیشتری هم نمیتوان خواست، تا این سیاره، مکانی درخورِ سکونتِ انسان باقی بماند.
Mahla V.KiyAN
هرچه بیشتر به حرفهایش گوش میدادی، روشنتر میشد که ناتوانیِ او در صحبتکردن، ارتباط نزدیکی با ناتوانی او در فکرکردن و بهطور مشخص، فکرکردن از دیدگاه افراد دیگر دارد. برقراری هیچ ارتباطی با او ممکن نبود، نه ازآنرو که دروغ میگفت، بلکه ازآنرو که پشت محکمترین حفاظهای ممکن، خود را از کلمات و حضور دیگران، و لذا از واقعیت، محصور کرده بود.
arash
نهایتاً کشیشی که بعد از اتمام رسیدگی به فرجامخواهی آیشمن در دیوان عالی، منظم به دیدار او میرفت، خیال همه را راحت کرد و گفت که آیشمن «مردی با اندیشههای بسیار مثبت» است. در پسِ طنازی این متخصصان روح و روان، این واقعیتِ کتمانناپذیر نهفته بود که وضع او، بهروشنی مصداق جنون اخلاقی نیست، چه رسد به جنون حقوقی.
صبا بانو:)
«شرط پیروزی اس.اس. این است که قربانی شکنجهشده، در حق خود روا بداند که بدون اعتراض بهسوی طناب دار برده شود، خویشتنِ خود را چنان انکار و رها کند که تا نقطهٔ دستکشیدن از تأیید هویت خود پیش برود. و این کار بیجهت نیست. بیهوده و از سر سادیسم محض نیست که سربازان اساس، شکستِ قربانی را میخواهند. آنها میدانند نظامی که موفق میشود قربانی خود را حتی قبل از به دار آویختن نابود کند... با فرسنگها فاصله... بهترین نظام برای نگهداشتن کل یک ملت در یوغِ بردگی است. در بند تسلیم. هیچچیز از صفوف منظم انسانهایی که مانند آدمک بهسوی مرگ خود میروند، هولناکتر نیست»
صبا بانو:)
حجم
۴۸۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۴۸۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
قیمت:
۴۷,۶۰۰
تومان