بریدههایی از کتاب کشتن مرغ مینا
۴٫۷
(۱۰۲)
گفتم آگه تو آن شب از جا در نرفته بودی و آن حادثه اتفاق نمیافتاد، باز هم میفرستادمت بری براش کتاب بخوانی. میخواستم از نزدیک بشناسیش. لازم بود عوض اینکه خیال کنی شجاعت در وجود یک مرد تفنگ به دست تجسم پیدا میکنه، شجاعت واقعی را ببینی.
آدم از پیش میدونه که شکست میخوره و بااینهمه شروع میکنه، اعم از اینکه موفق بشه یا نه، نتیجه هرچه باشه تلاش میکنه و جلو میره. احتمال برد خیلی کمه، اما گاهی هم آدم میبره، خانم دوبز با جثهٔ کوچک چهل و چهار کیلوییش برنده شد. چیزی که میخواست به دست آورد. وقتی مرد به هیچچیز و به هیچکس وابستگی نداشت. او شجاعترین آدمی بود که میشناختم.
کاربر ۲۰۲۰۴۵۹
این مردم هیچوقت و هیچجور حالیشون نمیشه که من واسهٔ این، اینطور زندگی میکنم که دلم میخواد اینطور زندگی کنم.
omidio
هرکس حق داره هرطور میخواد فکر کنه و توقع داشته باشه که دیگران هم به عقایدش احترام بگذارند. اما من قبل از اینکه با دیگران زندگی کنم، باید بتونم با خودم زندگی کنم. وجدان آدم تنها چیزیه که نمیتونه تابع نظر اکثریت باشه.
کاربر ۲۵۳۰۶۹۸
بعضی وقتها انجیل تو دست بعضیها بدتر از یک بطری نوشیدنی تو دست...
13
آگه بخوای با کسی تفاهم داشته باشی باید یاد بگیری به همهچیز از نقطهنظر او نگاه کنی...
13
بچهجان، آگه کسی به تو لقب بدی داد، لازم نیست بهت بربخوره. این لقب به تو صدمه نمیزنه، برعکس نشون میده که خود گوینده از لحاظ اخلاقی چقدر فقیره.
atiye
آتیکوس گفته بود شرط ادب این است که با مردم راجع به چیزهایی مورد علاقهٔ آنها صحبت کنیم، نه راجع به چیزهای مورد علاقهٔ خودمان
فاطمه مینایی
من هم که به سنوسال تو بودم همینطور فکر میکردم. آگه همهٔ مردم یکجورند، پس چرا نمیتونند با هم بسازند؟ آگه همه با هم مساویند، چرا فکر و ذکرشون فقط آینه که همدیگر را تحقیر کنند؟
fr
پدرم هرگز اینطور فکر نمیکرد. این پدر من نبود. پدرم هرگز اینطور حرف نمیزد. عمه الکساندرا به نحوی این افکار را به او تلقین کرده بود. از خلال اشکها، جیم را میدیدم که سر را به یک طرف خم کرده و در ورطهٔ تنهایی مشابهی ایستاده است.
javad hedayati
گاهوبیگاه و بهخصوص وقتی از دست آدم کار دیگری ساخته نیست ناگزیر به دروغ گفتن است.
AS4438
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه