بریدههایی از کتاب فلسفی زیستن
نویسنده:جوناس سالزجیبر
مترجم:نازنینفاطمه سوداگر
انتشارات:انتشارات شمشاد
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۲۹ رأی
۳٫۹
(۱۲۹)
همهٔ مردمان همانند ما از آموزشوپرورش مساعد برخوردار نبودهاند. ژنتیک، تحصیلات و جهتگیری بهموقع در افراد مختلف متفاوت است. این عوامل تأثیر بسزایی بر افراد دارند و از اینرو ایشان را از محدودهٔ اثرگذاری ما خارج نگه میدارد.
درست مانند جسمی که وضعیت عمومی خوبی ندارد و برای درمان، نسبت به جسم سالمتر، نیاز به مراقبتهای ویژهای دارد. شخصی که از عنصر خردورزی محروم است، نسبت به شخصی که از والدین بسیار معقول و آموزش و پرورش سطح بالایی برخوردار بوده است، مدت زمان بیشتری نیاز دارد تا به خود آید و اندیشیدن را فرا بگیرد.
نفیسه
به این خاطر است که آن را بهترین شیوهٔ نفعبردن از شرایط کنونی فرض میکنند.
سبب این همه، فقدان خردورزیست، از آن جهت که نیک و نکوهیده را نمیتوانند از هم تمیز دهند. حتی اگر تا حدی هم به خطای خویش واقف باشند، همچنان به آن ادامه میدهند، زیرا همچنان انجام آن را به سود خویش میدانند.
مقصود این است که ایشان بهعمد مرتکب خطا نمیشوند، بلکه خردورزی آنها بیشتر از این قد نمیدهد.
نفیسه
مردمان آنچه را که به نظرشان شایسته میرسد انجام میدهند. پس اگر دچار اشتباه شدهاند، بدین معناست که آن را حقیقت پنداشتهاند.
نفیسه
«آنگاه که فرد به خطای خویش اذعان دارد، بدانید که از روی غرض، خطا نورزیده است. هیچ روح و روانی به میل و رغبت خویش دست از حقیقت نمیشوید، بلکه بهقول افلاطون، خطا در چشم او به جامهٔ حقیقت جلوه نموده است.»
اپیکتتوس
نفیسه
غرض این است اولین احساساتی که به انسان دست میدهد، همیشه مناسبترین عملی نیست که باید انجام شود.
به یاد دارید که بهعنوان رواقیونی پیگیر، میبایست همواره پشت فرمان خویش بنشینیم و بهترین کنشها را آگاهانه گزینشگر باشیم.
نفیسه
از دو راه میتواند نسبت به پدیدهها بیاعتنایی بورزد: «هم آنها را بهصورت یک مجموعه و کلیّت بنگرد، و هم آنها را به مؤلفههایشان تفکیک کند و از خاطر دور ندارد که هیچیک از آنها فینفسه، بار معنایی ندارند و خود را به جبر در ضمیر ما نهادینه نمیکنند.»
نفیسه
میباید پدیدهها را همانطور که هستند نگریست، «آنها را برهنه پیشروی خود گذارید تا پوچیشان را نظارهگر باشید و بتوانید عاریشان سازید از واژگانی که به تمجید و تعالیشان دامن میزنند.»
نفیسه
مارکوس چرخهٔ تکرار امور را یادآور میشود: «خسران، همان داستان قدیمی؛ این را در خاطر نگه دارید. توفیری نمیکند صورت داستان چگونه است، ماجرا همان دیرآشنای قدیمیست که با نسلی پایان یافته و در نسل بعدی از نو زاییده شده است. کتابهای تاریخ و سرگذشتِ پیشینیان و همعصران، ولایتها و خانهها، همگی مملو هستند از این قصهٔ تکراری. هیچ برگ تازهای ورق نخورده است.»
نفیسه
اگر واکنش خویش را هنگامی که فقدان بر دیگران رخ میدهد، بهخاطر بسپریم، آنگاه که وهلهٔ خودمان سر میرسد، بردبارتر خواهیم ماند.
نفیسه
یکی از راههای بسیار ساده این است، مواهبی را که از آن برخوردارید، هر روز یادداشت کنید و به کلام مارکوس بیفزایید که هر صبحگاه به خود یادآور میشد: «هر بامداد که از خواب برمیخیزی، به یاد آور: «وَه که چه نعمت گرانبهاییست زندهبودن، نفس برآوردن، اندیشیدن، لذتبردن و مهرورزیدن.»
آویزهٔ گوش دارید که به مواهب چسبیده و دوخته نشوید، آنها تنها قرضهایی هستند که طبیعت در اختیار شما نهاده و در یک چشم بههم زدن، از شما میستاند.
نفیسه
«و قانون الهی چیست؟ اینکه در حفظ داشتههای خود بکوشید، نه اینکه داشتههای دیگران را برشمرید. آنچه را به شما ارزانی داشته شده، به کار ببرید و آنچه را که از شما دریغ شده طلب نکنید. زمانی که چیزی را از شما میستانند، بهسرعت آن را تسلیم کنید و از آن مدت زمانی که در اختیارتان بوده است، شکرگزاری بهعمل آورید.»
نفیسه
خویش نسازید، گویی مستحق هستید که آنها را از آن خود بدانید. در عوض موهبتهایی که هماکنون از شما هستند را در شماره آورید و به این نظر کنید که اگر آنها را نمیداشتید، چه اندازه در آرزوی آنها میسوختید. اما مراقب باشید که برای آنها، ارزشی بیاندازه قائل نشوید که چنانچه از کف شما رفتند، دچار محنت نشوید.»
نفیسه
از خود بپرسیم: «همین جا و همین حالا، کدام مسئله پیشِِروی ماست و چرا تحملناپذیر بهنظر میرسد؟»
نفیسه
«جانوران وحشی، زمانی که خطر را میبینند، از آن میگریزند و آنگاه که نجات یافتند، دلهره ایشان پایان مییابد. اما آدمیان از شکنجهٔ گذشته و آینده خلاصی نمییابند.»
نفیسه
«جانوران وحشی، زمانی که خطر را میبینند، از آن میگریزند و آنگاه که نجات یافتند، دلهره ایشان پایان مییابد. اما آدمیان از شکنجهٔ گذشته و آینده خلاصی نمییابند.»
نفیسه
لطفاً فراموش نکنید که گذشته و آینده در حیطهٔ ادارهٔ شما قرار ندارند. و از اینرو بهنظر رواقیون، اموری میانمایهاند.
نفیسه
«دشواریهاست که شخصیت شما را هویدا میکند. پس هرگاه چالشی پیشرویتان سبز شد، بدانید پروردگار یک حریف مشتزنی برای شما برگزیده است؛ دقیقاً بهمثابه مربی، که برای شاگرد خویش حریف معیّن میکند. میپرسید چرا؟ چون نابرده رنج، گنج میسّر نمیشود. بهگمان من، هیچکس بهتر از خود شما نمیتواند به پیکار با چالشها قد علم کند، اگر و فقط اگر آنها را مانند حریف مشتزنیِ خویشتن بنگرید.»
اپیکتتوس
نفیسه
«چارچوب فکری خود را چنین معیّن کنید: شما یک سالخوردهٔ کهنهکار هستید، بیشتر از این خویش را عبد و عبید دیگران نخواهید ساخت، دیگر ملعبهٔ دست هر انگیزش بیرونی نخواهید شد و دست از گلهگذاری بخت و اقبال امروز و وحشت از فردا خواهید کشید.»
نفیسه
«روزی به این درک و دریافت برسید که نیروی عظیمتر و خدایگونهای در شما نهفته است که میتواند مانع اثرگذاری عوامل بیرونی شود. عواملی که منجربه احساسات تند و شدید میشوند و ریسمان شما را همچون یک عروسک خیمهشببازی، در دست میگیرند.»
نفیسه
«تجسّم کنید که شخصی اعضای بدن شما را به رهگذران ببخشد، حتماً خشمگین خواهید شد. اما ذهن خود را دودستی به هر شخصی که سر راهتان قرار گیرد تسلیم میکنید و آنها هم میتوانند به حقوق شما تجاوز کنند و آشفتهحال و رنجیدهخاطر، رهایتان سازند. آیا از این کار شرم نمیکنید؟»
اپیکتتوس
نفیسه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۱ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان