بریدههایی از کتاب به خاطر زندگی
نویسنده:یئانمی پارک، مریان ولرز
مترجم:مریم علیمحمدی
ویراستار:مهدی خطیبی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۴از ۱۰۰ رأی
۴٫۴
(۱۰۰)
دیوانهکننده بود وقتی فهمیدم چقدر از نظرِ جسمی در زمانههایی بههم نزدیک بودهایم؛
khanom mohandes
آن شب از خوشحالی خوابم نبرد، افکارم مثلِ رودخانهٔ یخزدهای درحالِ ذوب شدن بود. تمام دیوارهایی که برای حمایت خودم دورم کشیده بودم تا درد گم شدن خواهرم را کمتر احساس کنم، فروریختند
khanom mohandes
امروز چیز دیگری یاد گرفتم. همگی بیابانهای خودمان را داریم، شاید بیابان شما مثل بیابان من نباشد، اما همگی باید از آن عبور کنیم تا به هدفمان برسیم.
khanom mohandes
یاد گرفتم که اگر بتوانم دیگران را درک کنم، ممکن است به بهبودی خودم از مصائب گذشته کمک کنم، و اینگونه شد که احوال روحیام روزبهروز بهتر شد.
khanom mohandes
مدتی احساسی در من جوانه زده بود و درحالِ رشد بود. کتابی خوانده بودم به نامِ حتی کسی را با گلها نزن که بازیگر کرهای مشهور و بشردوستی به نام کیم هائو جا آن را نوشته بود.
khanom mohandes
بهغیراز فداکاریهایی که برای خانوادهام کرده بودم، بقیهٔ زندگیام تا آن لحظه بسیار خودخواهانه بوده است. حالا بهجایِ آنکه فقط روی نیازهای خودم تمرکز کنم، هر ساعت از روز روی افکارم کار میکردم تا آنها را بهبود ببخشم، شاید بتوانم فرد مفیدی برای دیگران باشم.
khanom mohandes
نزدیک به نود دانشجو همرشتهام بودند، و من در جایگاه سیوسوم قرار داشتم. این رتبه همه را شگفتزده کرد، حتی خودم را. زیرا رشتهٔ عدالت کیفری در کلْ دشوارترین بخش آموزشی بود. عملکرد خوبم ادامه داشت تا پایان سال بعد که در پایان ترم بهار ۲۰۱۳ رتبهام در این رشته به جایگاه چهاردهم رسید. نهتنها به رؤسای مدرسه ثابت شد که یک فراری از کرهشمالی میتواند با کرهجنوبیها رقابت کند، بلکه به خودم هم ثابت شد.
khanom mohandes
سرانجام سعی کردم، به قصههای بقیهٔ زنان بادقت گوش دهم. داستانهایشان چیزهایی را تقویت میکرد که در دانشگاه درحالِ فراگیریشان بودم. مثل شاهدانی که یکییکی میایستادند و از شکنجهها و دردهایی که کشیده بودند سخن میگفتند. با همهٔ ما طوری رفتار شده بود که گویی زباله بودیم و بدون تأمل باید دور ریخته میشدیم.
khanom mohandes
در کلاس گفته شد که رهبر بزرگ، کیم ایل سونگ، یکمیلیونوششصدهزار انسان را به قتل رسانده است. شوکه شدم،
khanom mohandes
مگر آنکه فوراً کمی مهارتهای رایانهای و پژوهشیام را افزایش بدهم. بنابراین بهاضافهٔ کار و شغلم، باید تلاش میکردم تا خودم چیزهای پایهای، اما ضروری را یاد بگیرم.
khanom mohandes
سرانجام توانستم به چیزی فراتر از غذا و امنیت فکر کنم و این احساس کاملتری از انسان را به من داد.
khanom mohandes
در اولین سال دانشگاه، واحدهای مکالمه و دستور زبان انگلیسی، جرمشناسی، تاریخ دنیا، فرهنگ چین، تاریخ مردم آمریکا و کره، جامعهشناسی، جهانشناسی، جنگ سرد و چند درس دیگر را انتخاب کردم. خودم نیز کتابهای فیلسوفان بزرگ غربی از جمله سقراط و نیچه را خواندم. همهچیز برایم جدید بود.
khanom mohandes
دانشکده برای من شبیه ضیافت بزرگ اشاعهٔ دانش بود که نمیتوانستم بهسرعت از غذاهای این ضیافت بخورم.
khanom mohandes
در ماه اوت جواب مصاحبه بهصورتِ آنلاین اعلام شد، و متوجه شدم در دانشکدهٔ دونگوک در رشتهٔ عدالت کیفری پذیرفته شدهام.
صورتم را بین کفِ دو دستم گذاشتم و فقط اشک ریختم. بالاخره در این دنیا کسی پیدا شد که مرا باور کند.
khanom mohandes
«بله، درست میفرمایید، من مثل داوطلبان دیگه آموزش رسمی نداشتم، انگلیسی هم بلد نیستم، اما میتونم تمومشون رو یاد بگیرم، ولی نکتهٔ مهم اینه که وقتی این دانشآموزان توی مدرسه بودن، من از زندگی درسهای زیادی گرفتم حتی دربارهش هم چیزهایی یاد گرفتم که مطمئنم اونها یاد نگرفتن، اگه شما به من این فرصت رو بدین کاری میکنم که به من افتخار کنین.»
khanom mohandes
بهرغم همهٔ نشانههای مخالفت، به قدرتی خیرخواهانه اعتقاد دارم که جهان را هدایت کند، نیروی محبتآمیزی که به نوعی راه درست را بهجایِ راه خباثت و بدی به ما نشان دهد
khanom mohandes
یکی از هدفهای ضروری من، پذیرفته شدن در این دانشگاه معتبر و عالی بود. در سِمَتِ یک فراری از کرهشمالی، نیمی از شهریهام را دولت پرداخت میکرد و بقیه را مدرسه، البته تا زمانیکه نمرههایم قابلقبول باشد. بنابراین هزینه مانعی برای من نبود، اما حدس میزدم سابقهٔ تحصیلی غیرمعمولم میتوانست مانع بزرگی شود.
khanom mohandes
احتمالاً باید چند دلیل داشته باشد که باوجودِ آن همه خطر، نجات پیدا کردم و آزادی را به دست آوردم، ولی آنها نتوانستند.
khanom mohandes
زیرا چهار اصل بنیادی مؤسسه میتواند بازتاب انسانی مؤمن و معتقد باشد و همین کافی است.
در افکار و امور پاک ثابتقدم باشید.
صادقانه و شرافتمند رفتار کنید.
انسانها را با نیت پاک دوست داشته باشید.
بشریت را از عذاب نجات بدهید.
khanom mohandes
اگر آنها نمیتوانند از او حمایت کنند، باید راه بهتری وجود داشته باشد. به فکر فرورفتم. آیا ممکن است بتوانم به او کمک کنم؟ و به این نتیجه رسیدم که باید قانون بخوانم و تلاش کنم، پلیس شوم یا حتی دادستان
khanom mohandes
حجم
۸۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۸۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰۳۰%
تومان