بریدههایی از کتاب کار همچون زندگی
۴٫۰
(۱۴)
«زندگی گاه شکوهمند به نظر میآید، سپس زهرآگین جلوه میکند. اما هیچگاه نباید ایمان به آن را از دست بدهید؛ زیرا با این همه شکوهمند است. اما خودتان باید شکوه آن را بیابید. جز در درون خود بهدنبال آن نگردید؛ یعنی در نهانخانهٔ اسرارآمیز جان و همهٔ حواس نهانیتان».
the_phateme
این تعهد به «نیروی حیات» با پایبندی او به «ندای درون» همراه میشود. این دو شما را به جایی میبرند که شاید هیچگاه نمیشناختهاید. اما هنگامیکه به آنجا رسیدید، میدانید این همان چیزی است که در تمام مدت در جستوجوی آن بودهاید.
the_phateme
ندای درون، احساسی ژرف است حاکی از اینکه هستی شما در کاری که میکنید بهطور کامل درگیر است: احساس میکنید با انجام این کار خاص، با وضع جاری سازگار میشوید؛ احساسِ رضایت و کمال میکنید؛ شما را متمایز میسازد و به شما طمأنینهٔ لازم را میبخشد
fati
اما داشتن شغل یا موقعیتی مشخص و ثابت ممکن است چشمتان را به روی امکانات نهفته در آینده ببندد. به بیان دیگر، بدون آشفتگی، بیاندازه آسودهخاطر خواهید بود و به همین علت نمیتوانید جایگزینهای محتمل را مد نظر قرار دهید.
Samane Ashrafi
نخستین بروز «کار همچون زندگی» ممکن است بسیار عاطفی و شکلنایافته باشد. ممکن است شخصی بر این باور باشد که ندای درونش به وی میگوید درست مانند کسی شود که تحسینش میکند. اما در این صورت، باید چگونگی انطباق آن ندای درونی با تواناییها و خلقوخوی خویش را بیاموزد
Samane Ashrafi
مسئلهٔ مهم، صرفاً موفق شدن نیست، بلکه این است که با کوششهای خود، انسانی عمیقتر و پیچیدهتر و پختهتر شوید
Samane Ashrafi
اینگونه اشخاص، ارزشهایی را که در مواقع شکست کشف کردهاند وارد کار میکنند و کار خود را با ژرفبینی بیشتری انجام میدهند.
Samane Ashrafi
افراد پیرامون شما به شواهد بیرونی موفقیتتان نگاه میکنند، اما شما باید به خصایص درونیتان که میدانید هنوز مَجال بُروز نیافتهاند، اعتماد کنید. در غیر اینصورت، ممکن است درهم بشکنید و بگذارید انتقادات و انتظاراتی که نسبتی با شما ندارد، روح و روانتان را خُرد کند.
Samane Ashrafi
گاه برخی افراد، در مواجهه با ناکامی در یافتن کار رضایتبخش چنان دلسرد میشوند که این را علیه خود بهکار میگیرند و دنبال شغلی بیچالش و بیدردسر میگردند؛ شغلی که حقوق کمی به آنها میدهد و آیندهای در بر ندارد.
Samane Ashrafi
بسیاری از مردان و زنان مانند دوستم اِسکاتی هستند: به نظر میآید کموبیش شاد، و بهظاهر سوار بر زندگی خود هستند، ولی در باطن، از اینکه اصلاً بتوانند احساس خوبی به کاری که میکنند داشته باشند و یا باور کنند که زندگیشان ارزش زیستن داشته است، قطع امید کردهاند.
Samane Ashrafi
دین، راز را دارای ارزش ذاتی تلقی میکند. راز، رمز نیست که بتوان آن را گشود؛ حقیقتی استوار و فهمنشدنی است که باید آن را حرمت نهاد و با آن زندگی کرد.
راز عشق، راز کائنات، راز ازدواج و فرزندان، راز حیات حیوانات، و راز تولد و مرگ، همهٔ اینها ژرفایی بیپایان به زندگی انسانی میبخشند. بدون این رازها، تنها با تبیینهای محض روبهرو میشویم، که اگرچه ممکن است در یک سطح رضایتبخش باشد ولی «انسانی» نیست.
«کار همچون زندگی» یکی از آن رازهای تبیینناپذیر است که تن به تبیین منطقی نمیدهد.
مهیار
هرچه بینش شما متعالیتر باشد، به همان اندازه مشارکت شما در کارتان و رضایت خاطری که از آن بهدست میآورید اختصاصیتر و عمیقتر خواهد بود. اگر ناآگاهانه به شغلتان بپردازید و فقط یک رشته حرکات مکانیکی انجام دهید، مانند همهٔ آنهایی خواهید بود که کار مشابهی میکنند. اما چنانچه تا آنجا که میتوانید افکارتان را بهدقت واکاوی کنید و روی آنها درنگ کنید و آنها را طبقهبندی و در کار خود اعمال کنید، تلاشهای شما به خاطر درنگ کردنهای شما بهمراتب شخصیتر خواهد بود. از همینرو هنگام کار، خودآگاهتر خواهید بود و افکار و ارزشهایتان چنان پالایش میشود که در کارتان بازتاب خواهد یافت.
مهیار
معنویت در سه زمینهٔ اصلی بر کار ما تأثیر میگذارد: ما را بهگونهای درگیر کار میکند که به زندگیمان معنا میبخشد؛ از ما میخواهد کاری بکنیم که اخلاقی است و در چارچوبی اخلاقی انجام میشود، و الهامبخش ما برای کاری است که به جامعه کمک میکند.
چنانچه این سه معیار را در گزینش «کار همچون زندگی» بهکار بگیرید، گزینههای بالقوهٔ شما بهسرعت محدود میشود و در مسیر کاری قرار میگیرید که مناسب شماست. شغلهای خاصی برایتان معنادار خواهد بود، و احتمالاً بسیاری شغلهای دیگر را بیمعنا تلقی خواهید کرد. شاید آن شغلها برای شخص دیگری معنادار باشند، اما شما انسانی بیهمتا هستید. معنا جنبهای از چشمانداز معنوی ویژهٔ شما است.
مهیار
هنگامیکه سویههای معنوی کار را در نظر میگیرید، باید منطقی بهکار ببرید که با عقلانیت جهان فرق دارد. باید فراتر از موضوعات دستمزد، ساعت کار، شرح وظایف، و فرصتهای پیشرفت بروید تا بتوانید مسائلی چون اخلاق و معنا و نقش اجتماعی کار را مد نظر قرار دهید. گرچه دستمزد و مسائل مرتبط با آن مهم هستند، اما در نهایت، پدید آوردن بینش معنوی دربارهٔ کار است که رضایت خاطر عمیقتری به شما خواهد بخشید. دیگر فقط برای این کار نمیکنید که بابت ساعات کارتان دستمزد دریافت کنید. اهدافتان هم با دور و بریهایتان یکسان نیست.
مهیار
بخشی از مشکل مردم در کشمکش با حرفه یا حتی یک مسئلهٔ عاطفی و شخصی، تمرکز بیش از اندازهٔ آنها بر خودشان است. این تمرکز، ملالآور و سرانجام تهی از شور و نشاط میشود. ما نیاز داریم انسانهای دیگر را در قلمرو علایق خویش وارد کنیم تا بتوانیم دلمشغولیهای خود را فراموش کرده و مشکلاتمان را در جایگاه مناسب قرار دهیم. بسا که رواندرمانی با جدا کردن مشکلات از جایگاه خود، مشکل را حادتر کند. از همینرو، خوب است گاهی، به عنوان یک شیوهٔ درمان، به اجتماع خدمت کنیم.
مهیار
اجتماع، کنار هم قرار گرفتن مردم نیست؛ بلکه گونهای از عشق است که در نتیجهٔ خدمت کردن و برپایی آیین جمعی احساس میکنید، از آن لذت میبرید، و به آن تحقق میبخشید. چنانچه بتوانید در نگرش و احساس خود، به آگاپه -یعنی عشق به اجتماع- دست یابید، راه درازی به سوی «کار همچون زندگی» خویش پیمودهاید.
مهیار
زمانی یونگ گفته بود که روح در شما نیست، بلکه شما در روح هستید. این سخن برای اینکه بتوانید خود را همچون بخشی از واقعیتی بزرگتر تصور کنید کارساز است نه اینکه فکر کنید همهچیز در درون شما است.
مهیار
وقتی دوست یا دوستان خوب دارید، دیگر بهتنهایی در پی «کار همچون زندگی» نمیروید. آنها دنبالهٔ شما هستند و شما دنبالهٔ آنها. آنها شما را پیگیری، پشتیبانی، همراهی، و گاهی به سوی سرنوشتتان راهنمایی میکنند. به جای اتکای صرف به ذهن و جسم خود، شما عاشقانه به جستوجو میپردازید. عشق از نوع «دوستی»، یعنی فیلیا، مانند هالهای شما را احاطه میکند و قلبتان را به کار میاندازد، و دستکم اندکی از کیفیتی میبخشد که به گفتهٔ اپیکور، ضروریترین عامل در همهٔ کوششهای انسانی است؛ یعنی «آرامش». این بهمعنای بیارادگی نیست، بلکه آرامش دل و رهایی از پریشانی است. البته دوستان همهٔ پریشانیهای شما را از میان نمیبرند اما کمک میکنند آنها را مدیریت کنید و شاید به حداقل برسانید؛ شما را به سوی نوع ضروری دیگری از عشق -یعنی اجتماع- رهنمون میشوند.
مهیار
در همهٔ جنبههای عشق باید مراقب این گرایش باشیم که میخواهد از عشق پدیدهای «احساساتی» بسازد و انتظار از آن را بیش از اندازه بالا ببرد.
مهیار
میتوانید با گسترش رفتار و سلوکی دوستانه و مدنی، فضایی مساعد برای عشق ورزیدن پدید بیاورید. امروزه مردم، عموماً نگرشی عملگرایانه دارند، و ممکن است ناخودآگاه رفتار و سلوک را امری کماهمیت تلقی کنند، اما کوشش آگاهانه برای تمرین مدنیّت و نیکرفتاری میتواند بیش از آنچه به نظر میرسد به فضای کاری کمک کند و بهگونهای عمیقتر از عشق بینجامد.
مهیار
حجم
۳۰۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۳۰۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۱۱۷,۰۰۰
۸۱,۹۰۰۳۰%
تومان