بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کار همچون زندگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب کار همچون زندگی

بریده‌هایی از کتاب کار همچون زندگی

نویسنده:تامس مور
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۱۴ رأی
۴٫۰
(۱۴)
بیماری بزرگ روزگار ما انجام دادن کارهایی است که روح ندارند.
sadegha
بعضی اشخاص، آدم‌های خاصی را در گذشته‌شان، عامل ناکامی خود در یافتن کار دلخواه‌شان تلقی می‌کنند. ممکن است پدر یا مادر را به دلیل پشتیبانی نکردن از آنها، یا معلمی را به علت درک نکردن، و یا دوستی را به دلیل ندادن پند سودمند نکوهش کنند. من در گذشته معلم آهنگسازی‌ام را سرزنش می‌کردم، به این علت که به‌اندازهٔ کافی مرا برای فارغ‌التحصیلی آماده نکرد، اما از نیک‌بختی من بود که او چندین سال معلمم بود. این انتخاب خودم بود که به‌طور کامل وارد حرفهٔ موسیقی نشوم. سرزنش شگردی دفاعی است. چون به شما کمک می‌کند با خودتان و تصمیم‌هایتان روبه‌رو نشوید. این رویکرد با تحلیل متفاوت است. با تحلیل، شما دلایل پیشرفت یا نبود آن را به‌دقت موشکافی می‌کنید. اینکه این‌گونه داستان پدرتان را بازگو کنید که به جهان شما و آرزوهای‌تان ارج نمی‌نهاد، یک مطلب است، و اینکه پیشینهٔ او را وارسی کنید و به فهم تفاوت‌های بین خودتان و او دست یابید، مطلب دیگری است.
مهیار
مسئلهٔ مهم، صرفاً موفق شدن نیست، بلکه این است که با کوشش‌های خود، انسانی عمیق‌تر و پیچیده‌تر و پخته‌تر شوید.
ابوالفضل خسروجردی
فعالیت‌های سرگرم‌کننده در هنر، صنعت، باغبانی، و جمع‌آوری اشیاء مورد علاقه، همه مقصودی عمیق‌تر دارند که به‌آسانی دیدنی نیست. این مقصود عمیق‌تر می‌تواند یک سرگرمی را به کاری مهم‌تر، حتی نسبت به حرفه یا شغل، بدل کند. کسانی که در پایان هفته باغبانی می‌کنند می‌گویند از اینکه خاک پاک را با انگشتان خویش احساس می‌کنند لذت می‌برند. این تجربه‌ای نیرومند نه برای جسم که برای روان آدمی است. چه چیزی در ما انسان‌ها مایهٔ نیاز ما به احساس کردن خاک با دستانمان می‌شود؟ آیا پیوند با زمین، خلوص، ارتباط با طبیعت، تجدید حیات، و یا پاک‌سازی روح است؟
مهیار
ما فرهنگ کاری کمابیش بی‌روحی داریم که منحصر به بهره‌وری ماشین‌وار و دستاوردهای خودخواهانه‌ای چون موفقیت، پول، وجهه و پیشرفت شده است.
ابوالفضل خسروجردی
گاهی، وفاداری به رؤیاهایتان برای دیگران خام‌اندیشانه به نظر می‌رسد.
ابوالفضل خسروجردی
احساس «به‌جایی نرسیدن» مسئله‌ای مهم است.
ابوالفضل خسروجردی
برخی انسان‌ها در نقطه‌ای از زندگی خویش دچار سندرم ایکاروس می‌شوند، اما دیگران پیوسته مانند ایکاروس هستند: سرشار از آرزو، و تا اندازه‌ای بی‌باک و غرق در آرمان‌های خود. همین افراد، اغلب افسرده یا در پروژه‌ای ناکام و در نتیجه سرخورده می‌شوند. سپس بین افکار بلند و آزمون‌های ناکام در نوسانند. شخصیت ایکاروس سرشار از غرور است. افکار بزرگ، او را سر حال می‌آورد ولی برای زندگی در جهان واقعی با دشواری روبه‌روست. در جهان واقعی، چالش‌ها و ملاحظات واقع‌بینانه او را دلسرد می‌کنند. یونگ این ویژگی روان یا نفْس آدمی را «جوانی جاودانه» نامیده است.
مهیار
خانمی به من می‌گفت: «من پرستارم. به روان‌شناسی علاقه‌مندم. می‌خواهم هنرمند شوم. من چندپاره‌ام؛ نمی‌توانم زندگی‌ام را جمع‌وجور کنم.» در نگرانی او، به‌جای چندپاره بودن -که واژه‌ای قضاوت‌گرانه است- من مفهوم «چنداستعداده بودن» را می‌فهمم. به‌جای کوشش برای جمع‌وجور کردن زندگی‌اش، من به این می‌اندیشم که: «چگونه وی می‌تواند همهٔ این کارها را به‌آسودگی انجام دهد؟» بسیاری از مردم بر این باورند که باید «یکپارچه» باشند، یعنی زندگی و کارشان باید مانند امری واحد باشد. آنها هیچ‌گاه واژهٔ «یکپارچگی» را به پرسش نگرفته‌اند و یا آن را به‌گونه‌ای تصور نکرده‌اند که آنها را ناگزیر به پذیرش مرکزیت واحد در زندگی‌شان نکند.
مهیار
فضای صمیمانه نشانهٔ دیگر روح است. امروزه با بسیاری از کارهایی که می‌کنیم فاصله داریم. مثلاً کار مشخصی در کارخانه انجام می‌دهیم ولی هیچ‌گاه نتیجهٔ کوشش خود را نمی‌بینیم. خط تولید، با بی‌معنا کردن کارهای تکراری از لحاظ نتیجهٔ آن، روح را از بین می‌برد. درصورتی‌که نه‌فقط نیاز دارید آنچه را به تولید آن کمک کرده‌اید ببینید؛ بلکه باید عاشق آن باشید.
مهیار
شاید هم شما وقت و انرژی بیشتری برای فعالیتی بیرون از قلمرو کار جاری‌تان صرف می‌کنید، و این خود نشانهٔ این است که می‌توانید راهی پیدا کنید تا همان فعالیت را به عنوان شغل‌تان برگزینید. مردی را می‌شناسم که در مدیریت کسب‌وکار کاملاً موفق بود، اما بیش از کار، وقت خود را صرف برنامه‌هایی برای کودکان در پارک محله‌اش می‌کرد. سرانجام متوجه شد چه باید بکند؛ شغل خود را رها کرد و معلم تمام‌وقت در برنامهٔ ورزشی مدرسه شد. اکنون از کارش راضی است و از اینکه پول کمتری درمی‌آورد، هیچ تأسف نمی‌خورد.
مهیار
بیشتر آدم‌هایی که می‌شناسم و در یافتن «کار همچون زندگی» برای خود مشکل دارند، تا اندازه‌ای «کنش‌پذیر» هستند. این اشخاص چشم‌به‌راه می‌نشینند تا اتفاق خوبی برای آنان رخ دهد، به‌جای اینکه خود دست به اقداماتی جدی و مثبت بزنند.
بهاره مظاهری
به گفتهٔ خود مور: «بخشی از (فرآیندِ) یافتنِ روح این است که از این عادتِ مانندِ دیگران اندیشیدن آگاه شوی و به راهِ خود بروی. جدا شدن از آنِ کسانی که به تو احساسِ تعلّق و هدف می‌داده‌اند بسا که دردناک باشد، امّا روح‌ات در خطر است.»
fereshteh
چنانچه مرتکب اشتباهاتی در کارتان می‌شوید، ممکن است به خودتان یا کارفرمایتان آسیب برسانید. چه‌بسا خشم و پرخاشگری شما چنان غیرمستقیم بُروز یابد که متوجه نباشید دارید چه می‌کنید. چنانچه بتوانید این اشتباهات را به‌مثابهٔ نشانه‌ها تعبیر کنید، شاید قادر باشید ردّ خشم‌تان را بگیرید و علّت واقعی ناراحتی خود را کشف کنید
Samane Ashrafi
کارل گوستاو یونگ نوشته است که خلاقیت یک غریزه است نه قریحه‌ای اختیاری، که به قلیلی از افراد نیک‌بخت بخشیده باشند. چنانچه راهی برای خلاق بودن در زندگی‌تان نیابید، این غریزه سرکوب و ناکام می‌شود. از دست دادن این غریزه را به صورت پژمردگی احساس می‌کنید و انگار «منِ» شما بی‌روح شده است؛ در نتیجه، احساس تُهی بودن، جداافتادگی، و ناخشنودی می‌کنید.
Samane Ashrafi
«کار همچون زندگی» چیزی کمتر از راز کیستی ما نیست. نمی‌توان آن را با شغل یا حرفه برابر انگاشت؛ فقط عاطفه یا توهّم نیست، بلکه مهم‌ترین عامل برای این است که احساس تمامیت و آرامش کنیم.
مهیار
افزایش فعالیت در اجتماع، به حل بسیاری از مشکلات عاطفی و شخصی کمک می‌کند -مشکلاتی که اغلب برآمده از اضطراب دربارهٔ خویشتن است.
مهیار
شاید حق با فیچینو باشد: در دوستی‌ها، با خودمان روبه‌رو می‌شویم؛ ولی در عشق‌ها به دیگری می‌پردازیم. هر دو اینها مهم‌اند، اما برای کشف «کار همچون زندگی» خویش، دیدن خویشتن «با دیگری» یا «در دیگری» به ما کمک می‌کند کیستی خود را، که جویای سرنوشت خویش است، بهتر بشناسیم.
مهیار
لذت، جنبه‌ای از نوع ویژه‌ای از عشق است که «اروس» نامیده می‌شود. چنانچه بتوانید برای عشق ورزیدن به فعالیت‌تان، فرآورده‌تان، همکاران‌تان، محل کارتان، و مشتریانتان کوشش کنید، کارتان را اروتیک‌تر خواهید کرد. هرچه بیشتر اروس در کارتان حضور داشته باشد، چه آن را در کار بیابید و چه خودتان وارد کار کنید، محتمل‌تر است که شما را به آن گنجی برساند که «کار همچون زندگی» می‌نامیم. به‌واقع، همچنان که به سوی «کار همچون زندگی» پیش می‌روید، می‌توانید به استوارترین رهنمودها برای نیاز خویش به عشق‌ورزی به‌کارتان دست پیدا کنید. این کتاب به‌تمامی دربارهٔ یافتن کاری است که بتوانید عاشق آن باشید؛ اما شما هم می‌توانید عشق را وارد کارتان کنید. چنانچه به‌شدت خشمگین یا سرخورده هستید، این عواطف، مانع عشق‌ورزی به کارتان می‌شود. نمی‌توانید زندگی عاطفی خویش را به بخش‌های گوناگون و در میان اموری چون کار، خانواده، زندگی‌اجتماعی، و روان‌شناسی شخصی تقسیم کنید. اگر عاشق کارتان نیستید بکوشید عواطف خویش را در همهٔ جنبه‌های زندگی‌تان واکاوی کنید.
مهیار
عموماً ما به لذت‌های ساده‌ای که می‌توانند بخشی از حرفه یا شغل باشند، کمتر ارج می‌نهیم درحالی‌که نقش مهمی در رضایت‌مندی ما از شغل دارند. آشکار است که اموری چون اتاق سه‌کُنج، پنجره، رستوران نزدیک، محلهٔ خوب، و میز خوش‌ساخت، اهمیتی کانونی برای زندگی کاری ندارند ولی با این حال می‌توانند بسیار مهم باشند.
مهیار

حجم

۳۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۱۱۷,۰۰۰
۸۱,۹۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد