بریده‌هایی از کتاب پسران دوزخ؛ فرزندان قابیل

رضایت خداوند در نزدیک‌شدنِ ما به «حقیقتِ دین» و «حقیقتِ ایمان» است! من و تو ابتدا باید «حقیقتِ ایمان» را کشف و درک کنیم و بعد خودمان را به آن حقیقت نزدیک کنیم. وحدت یعنی همان جمع شدن دور حبل‌الله. همان حبل‌الله که در قرآن آمده و رسول خدا همه‌جا او را به مردم معرفی و سفارش کرده! یعنی ولایت اهل‌البیت

ابوهریره پشت سر امیرالمؤمنین علی نماز می‌خواند، بر سر سفرهٔ معاویه می‌نشست. از جنگ هم فراری بود. می‌گفت: نماز پشت سر علی کامل‌ترین نماز است و غذای سر سفرهٔ معاویه چرب‌ترین غذاست و دوری از جنگ هم برای سلامتی بهتر و مفیدتر است.»

کُشتن از جایی آغاز می‌شود که تو روزهای بعد، هروقت که چَشم‌هایت را ببندی، پشت پلک‌های بسته‌ات چَشم‌های از حدقه درآمدهٔ کسی را ببینی که زندگی‌اش را از تو تمنا کند و با هر نَفَس‌نَفَس زدن التماس و خواهش خود را به رُخِ تو بِکشد. تو در اوج آن تمنّا باید خونسرد باشی و نفس عمیقی بکشی تا چاقو در دستت نلرزد. شاید کشتن آدمی مثل فاطمه فقط و فقط شصت ثانیه وقت بگیرد. اما بیشتر از شصت سال فکر آدم را به خودش مشغول خواهد کرد

ندیدنِ ما دلیلِ مرگ پروانه‌ها نیست.

از خود ابوهریره روایت شده که گفته من با رسول‌الله به خاطر سیرکردن شکمم همراه می‌شدم و مسلمان شدم. (۱۰) ابوهریره پشت سر امیرالمؤمنین علی نماز می‌خواند، بر سر سفرهٔ معاویه می‌نشست. از جنگ هم فراری بود. می‌گفت: نماز پشت سر علی کامل‌ترین نماز است و غذای سر سفرهٔ معاویه چرب‌ترین غذاست و دوری از جنگ هم برای سلامتی بهتر و مفیدتر است.»

این ذات آینه‌هاست که دروغ نمی‌گویند

پروانه‌شدن درد دارد. می‌گفت ما اصلاً برای این به دنیا آمده‌ایم که پروانه شویم. می‌گفت: پروانه‌شدن یعنی ذوب‌شدن در عقیده، ذوب‌شدن در خدا، ذوب‌شدن در ایمان... زخمِ ممتد و غریبی است پروانه‌شدن

تمام دگرگونی‌های خالد با شکل‌گرفتن «دولت اسلامی عراق» شروع شد. چنان با آب و تاب دربارهٔ ابوعمر بغدادی حرف می‌زد که انگار بزرگ‌ترین اتفاق تمام زندگی‌اش رخ داده. شب و روز حرفش این بود که باید امریکایی‌ها را از عراق بیرون کرد. گروه داعش از همان‌جا شکل گرفت.