بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند | صفحه ۳۸ | طاقچه
کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند اثر ابراهیم  حسن بیگی

بریده‌هایی از کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند

انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۶از ۳۸۳ رأی
۴٫۶
(۳۸۳)
«از دین حصاری برای زندگی و اندیشه‌هایت نساز پسرم! همهٔ ادیان الهی درون‌مایهٔ مشترکی دارند. تو می‌توانی مغز و درون‌مایهٔ سایر ادیان الهی را بشناسی و از آن‌ها پیروی کنی. این را بدان سرگئی که خدای همه‌ِ‌ی ما یکی است و شاقول خدا بر روی اعمال ما می‌ایستد.»
Bahar Abdalvand
طوری زندگی کن که علاوه بر بهره‌جویی از دنیا، چیزی هم برای آخرتت ذخیره کنی. عیسی مسیح دنیا را کشتگاه آخرت می‌داند؛ یعنی یک دهقان هر آنچه کشت می‌کند، خودش به‌تنهایی همهٔ محصولاتش را نمی‌خورد، او به اندازهٔ نیازش برمی‌دارد و بقیه را دیگران می‌خورند.
Bahar Abdalvand
اینکه از خودت یک ماشین فعال و پربازده اقتصادی نساز. هرقدر هم که پول داشته باشی و از امکانات بالای زندگی بهره بگیری، اما بی‌نیاز از غذای روح نیستی و کتاب، غذای روح آدمی است. زمانی برای خودت در نظر بگیر و مطالعه کن؛ مخصوصاً زندگی‌نامهٔ افراد بزرگ و نامدار جهان را بخوان و الگوی زندگی‌ات قرار بده. اگر تنها به یک ماشین بزرگ پول‌ساز تبدیل شوی، مثل هر ماشین دیگری فرسوده خواهی شد و ماشین‌های مدل بالاتر جایت را می‌گیرند.
Bahar Abdalvand
شما را به یادآوری مرگ سفارش می‌کنم. از مرگ غفلت نکنید. چگونه مرگ را فراموش می‌کنید در حالی‌که او شما را فراموش نمی‌کند؟ و چگونه به زنده ماندن طمع می‌ورزید در حالی‌که به شما مهلت نمی‌دهد؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است. آن‌ها را به گورهایشان حمل کردند بی‌آنکه بر مرکبی سوار باشند. آنان را در قبرهایشان فرود آوردند بی‌آنکه خود فرود آیند. چنان از یادها رفتند و فراموش شدند که گویا از آبادکنندگان این دنیا نبوده‌اند. آن‌جا را که وطن خود می‌داشتند، از آن رمیدند و در جایی‌که از آن می‌رمیدند، آرام گرفتند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند و نه می‌توانند عمل نیکی بر نیکی‌های خود بیفزایند. آن‌ها به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد و چون به آن اطمینان داشتند، سرانجام مغلوبشان کرد.»
Bahar Abdalvand
علی پیرو مردمان فقیر و توده‌های زیرین جامعه است. به ثروتمندان و اغنیا رویِ خوش نشان نمی‌دهد و در سفرهٔ آنان طعام نمی‌خورد. علی روابطش را با مردم، بر اساس اصول دینی‌اش تنظیم کرده و هرگز به فکر بقای قدرت و حکومت خود نیست.
feri
«ادیان الهی، شکل، قالب و پوستهٔ روح الهی است سرگئی. مغز و درون آن یکی است. اگر به ذات و جوهرهٔ الهی دین نباشد می‌خواهد روحانی مسلمان باشد یا کشیش مسیحی، به یک‌اندازه از مسیر خدا جدا شده است. در زمان علی دشمنانش و آن‌هایی که با او می‌جنگیدند، از حافظان و مبلغان قرآن و اسلام بودند و در عبادت و زهد و تقوا چنان بودند که زانوهایشان بر اثر سجده پینه بسته بود. آن‌ها به نام همان اللهٔ با علی جنگیدند که علی به نام همان الله می‌خواست هدایتشان کند.»
Bahar Abdalvand
در آن دوران،‌ علی خلیفهٔ مسلمانان بود و مردی هم به نام معاویه خود را خلیفهٔ مسلمانان نامیده بود. هر دوی اینها، داعیهٔ حکومت اسلامی داشتند، اما علی کجا و معاویه کجا! فکر کنم بیشتر رهبران کشورهای اسلامی، حکومتشان از جنس حکومت معاویه باشد، نه علی. اگر حاکمی از حاکمان مسلمان، یک‌بار نهج‌البلاغه را با دقت می‌خواند و به آن عمل می‌کرد، امروز روزگارشان این نبود که هست.»
Bahar Abdalvand
مالک، انگشت به‌سوی آن‌ها گرفت و غضبناک گفت: ای «فریب‌خوردگان دنیا پرست! به خدا سوگند که نیرنگ و فریب معاویه گریبانتان را گرفته است و از حق دور شده‌اید. گمان می‌کردم نمازهایتان برای دوری از دنیا و شوق دیدار پروردگارتان است؛ حال آنکه فرارتان را از جهاد در راه خدا،‌ فرار از مرگ به‌سوی دنیا می‌بینم. رویتان سیاه باد ای کسانی که سیمایتان مسلمانی است، اما در قلب‌هایتان حبّ دنیا و شهرت زندگی لانه ساخته است! اگر فرصت می‌دادید، در کمتر از یک ساعت کار معاویه را ساخته بودم.»
Bahar Abdalvand
گروه دیگر با اعمال آخرت، دنیا را می‌طلبند و با اعمال دنیا در پی کسب مقام‌های معنوی آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می‌دهند،‌ گام‌ها را ریاکارانه و کوتاه برمی‌دارند، دامن خود را جمع کرده خود را همانند مؤمنان واقعی می‌آرایند و پوشش الهی را در سایهٔ نفاق و دورویی و دنیاطلبی خود قرار می‌دهند. برخی دیگر با پستی و ذلت و فقدان امکانات، از به‌دست آوردن قدرت محروم مانده‌اند و خود را به زیور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشیده‌اند. اینان هرگز از زاهدان راستین نبوده‌اند. در این میان گروه اندکی باقی مانده‌اند که یاد قیامت، چشم‌هایشان را بر همه چیز فروبسته و ترس رستاخیز، اشک‌هایشان را جاری ساخته است.
Bahar Abdalvand
علی می‌گوید مردم چهار گروهند: گروهی اگر دست به فساد نمی‌زنند، برای این است که روحشان ناتوان و شمشیرشان کند است و امکانات مالی در اختیار ندارند و گروه دیگر، آن‌اند که شمشیر کشیده و شرّ و فسادشان را آشکار کرده‌اند، لشکرهای پیادهٔ خود را گرد آورده و آمادهٔ کشتار دیگران‌اند، دین را برای به‌دست آوردن مال دنیا، تباه ساخته‌اند که رئیس و فرمانده گروهی شوند یا به منبری رفته و خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنیا را بهای جان خود بدانی و با آنچه در نزد خداست، معاوضه نمایی.
Bahar Abdalvand

حجم

۱۱۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۱۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۶۰۰
تومان